دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰: دورهٔ تنوع موسیقائی
در نیمه نخست سدهٔ بیستم سبک موسیقائی، تنوع فراوان داشت. تنوع سبک در آثار کلود دُبوسی (Claude Debussy)، موریس راول (Maurice Ravel)، ایگور استراوینسکی، آرنولد شونبرگ، آلبان برگ، آنتون وبرن (Anton Webern)، بلا بارتوک (Béla Bartók)، چارلز آیوز (Charles Ives)، جورج گرشوین (George Gershwin) و آرون کوپلند (Aaron Copland) - آهنگسازانی که در این بخش به آنها خواهیم پرداخت - پیامد و تشدیدیافتهٔ تنوعی است که در موسیقی رمانتیک دیدهایم. سدهٔ بیستم، تفاوت میان سبکها چنان شدید بوده است که گوئی آهنگسازان نه زبانی یکسان با گویشهای مختلف، که زبانهای موسیقائی سراسر متفاوتی را در آثار خود بهکار گرفتهاند. حتی در سبک هر یک از آهنگسازان نیز دگرگونیهائی اساسی رخ داده است. |
تنوع عظیم سبکهای موسیقی، بازتابی از تنوع و رنگارنگی زندگی در آغاز سدهٔ بیستم است. شمار روزافزونی از مردم از حق انتخاب در گزینش مکان زندگی، شیوهٔ کسب درآمد و گذران اوقات خود برخوردار میشدند. اتومبیل، هواپیما، تلفن، فونوگراف، سینما و رادیو جهان را برای انسان دست یافتنیتر و قلمرو تجربههای او را پهناورتر کرد. |
به مدد تلاش پژوهندگان و اجراءکنندگان، دسترسی به گونههای متنوعتری از موسیقی امکانپذیر شد و سرچشمهٔ الهام آهنگسازان، تنوع فراوان یافت، موسیقی محلی و مردمپسند نقاط گوناگون جهان، موسیقی آسیا و آفریقا، و هر موسیقی اروپا از قرون وسطا تا سدهٔ نوزدهم. |
عناصر موسیقی محلی و مردمپسند اغلب با سبک شخصی آهنگسازان سدهٔ بیستم درهم آمیخته است. آهنگسازان بهویژه مجذوب ریتمها، صداها و الگوهای ملودیک غیررسمی بودند که با سبک و سیاق معمول موسیقی غرب مغایرت داشت. موسیقی محلی بهگونهای نظامیافتهتر از پیش بررسی شد و پژوهشگران دیگر میتوانستند ترانههای روستائی واقعی را بر فونوگراف ضبط کنند. بلابارتوک، یکی از بزرگترین آهنگسازان سدهٔ بیستم، در زمینهٔ موسیقی روستائی زادگاهش مجارستان و دیگر نواحی اروپایشرقی پژوهشگری پیشرو نیز بود. او در این باره نوشته است: 'مطالعهٔ موسیقی محلی در روستاها، برای من هماناندازه ضروری است که هوای تازه برای دیگران' . تخیل بارتوک از ترانههای محلی مجار، بلغار و رومانیائی شعلهور میشد و بر این باور بود که موسیقی محل 'نقطهٔ آغازی ایدهآل برای رنسانس موسیقی' فراهم میآورد. از میان آهنگسازان الهام گرفته از موسیقی محلی میتوان از استراوینسکی که ترانههای زادگاهش روسیه بهره جسته و نیز چارلز آیوز که سرودهای مذهبی آمریکا، رگتایم (Ragtime) و آوازهای میهنپرستانه را بهکار گرفته است نام برد. |
در گذر اوایل سدهٔ بیستم، موسیقی غیراروپائی تأثیری ژرف بر موسیقی غرب گذاشت. آهنگسازان و نقاشان، بیش از پیش پذیرا و همنوای فرهنگهای آسیائی و آفریقائی بودند. برای مثال، هکتور برلیوز در ۱۸۶۲ میتوانست بگوید که 'آواز چینی به زوزهٔ سگ شباهت دارد یا مانند صدای گربهای که وزغ بلعیده باشد' . اما دُبوسی که در ۱۸۸۹ از شنیدن موسیقی جاوهای در نمایشگاه بینالمللی پاریس لذت فراوان برده بود بعدها چنین نوشت: 'اگر بدون تعصب اروپائی به نغمهٔ جذاب سازهای کوبهای آنها گوش دهیم، ناگزیر اقرار میکنیم که صدای سازهای کوبهای ما در قیاس با آن به هیاهوی بدوی یک بازار مکارهٔ دهاتی شباهت دارد' . در صداهای زنگوار و الگوهای ملودیک پنج نتی دُبوسی در قطعهٔ پیانوئی پاگوداها (Pagodas ،۱۹۰۳)، بازتابهائی از موسیقی گامِلان (gamelan)، (گروه نوازندگان اندونزی) را میتوان شنید. اولیویه مسیانOlivier Messiaen) ، ۱۹۰۸-۱۹۹۲) نیز آهنگسازی فرانسوی بود که از فرهنگ آسیائی تأثیر پذیرفت؛ روندهای ریتمیک بدیع مسیان از مطالعهٔ او بر موسیقی هند سرچشمه گرفته است. |
جاز آمریکائی یکی دیگر از منابع غیراروپائی تأثیرگذار بر آهنگسازان سدهٔ بیستم بود. موسیقیدانان مسحور ریتمهای سنکوپدار، بداههپردازی و نیز رنگهای صوتی بیهمتای گروههای جاز بودند. در یک گروه جاز، بر خلاف ارکستر سنفونیک که سازهای زهی بر آن سیطره دارند، سازهای بادی چوبی، بادی برنجی و کوبهای برجستهتر هستند. |
پیشینهٔ استفاده از عناصر جاز را میتوان در رقص عروسک کوچولوی سیاه (Golliwogg's Cake - Walk) اثر دُبوسی (قطعهای در سوئیت کُنج کودکان (Children´s Corner)، (ساخته شده در ۱۹۰۸) و رگتایم استراوینسکی (در قصهٔ سرباز، ۱۹۱۸) نیز پی گرفت. اما اوج تأثیرگذاری جاز در دههٔ ۱۹۲۰، که 'عصر جاز' نام گرفته است، رخ میدهد که میتوان آن را در بالهٔ آفرینش جهان (La، Creation du Monde ،۱۹۲۳) از آهنگساز فرانسوی داریو مییو (Darius Milhaud) و کنسرتو پیانوی آرون کویلند آهنگساز آمریکائی (۱۹۲۶) دید. اسلوب جاز برای آمریکائیها بیانگر گونهای ناسیونالیسم موسیقائی و کاوشی برای یافتن 'رنگ و بوی' آمریکائی در قلمرو موسیقی بود، اما برای آهنگسازان اروپائی بهرهگیری از ریتمها و رنگهای صوتی جاز، نوعی شگفتگرائی موسیقائی شمرده میشد. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ آهنگسازان پاپ، از آن میان جورج گرشوین (۱۹۳۷ - ۱۸۹۸)، عناصر جاز و مردمپسند را در قالب فرمهای 'کلاسیک' بهکار گرفتند. راپسودی به سبک بلو (Rhapsody in Blue) (۱۹۲۴) و اپرای پورگی و بس (Porgy and Bess) ،(۱۹۳۵-۱۹۳۴) معروفترین ساختههای گرشوین هستند. |
آهنگسازان مدرن میتوانند از گسترهٔ پهناورتری از سبکهای تاریخ موسیقی الهام گیرند. در سدهٔ بیستم، موسیقی اعصار دور توسط پژوهشگران از بوتهٔ فراموشی درآمده، منتشر، اجراء و ضبط شده است. کشف دوبارهٔ استادان قدیمی مانند پروتُن و ماشو از قرون وسطا، ژوسکن دپره و جزوالدو (Gesualdo) از رنسانس و پورسل و ویوالدی از دورهٔ باروک ثمرهٔ این تلاشها بوده است. برخی از آهنگسازان مهم سدهٔ بیستم، مانند آنتون ویرن، مورخ موسیقی یا مانند پاول هیندمیت (Paul Hindemith) متخصص اجراء موسیقی 'قدیم' بودهاند. |
موسیقی اعصار پیشین گنجینهای غنی از فرمها، ریتمها، رنگهای صوتی، بافتهای موسیقائی و تکنیکهای آهنگسازی است. رقصهائی باروک مانند گاوُت و ژیگ و فرمهائی همچون پاساکالیا و کنسرتو گروسُو بار دیگر در موسیقی سدهٔ بیستم بهکار گرفته شدند. کلاوسن که مدتهای مدید متروک مانده بود، در آثاری مانند سونات برای فلوت، اُبوا، ویولونسل و کلاوسن اثر الیوت کارتر (Elliott Carter) ،(۱۹۵۲) - که به آن خواهیم پرداخت - کاربردی تازه یافت. سنفونی کلاسیک (۱۹۱۷) ساختهٔ سرگی پروکوفییف (Scrgei prokofiev) ،(۱۸۹۱ - ۱۹۵۳) ارکستر دورهٔ کلاسیک را بهکار میگیرد و به سبک و سیاق اغلب آثار پایان سدهٔ هجدهم بافتی سبُک و شفاف دارد. گاه آهنگسازی از سدهٔ بیستم تمهائی از آهنگسازان قدیم را دستمایهٔ کارش قرار میدهد که برای نمونه میتوان از بنجمین بریتن نام برد که در اثر خود بهنام راهنمای ارکستر برای جوانان، تمی از هنری پورسل (حدود ۱۶۹۵ - ۱۶۵۹) را بهکار گرفته است. |
برخی آثار مدرن شاید الهام گرفته از موسیقی قدیم باشند، اما معنایش آن نیست که این آثار تقلیدی محض از سبکهای پیشین هستند. در این گونه آثار، یک فرم قدیمی ممکن است با چنان هارمونیها، ریتمها، ملودیها و رنگآمیزیهائی صوتی بهکار گرفته شود که پیش از سدهٔ بیستم در تصور نمیگنجیده است. |
آهنگسازان مدرن از موسیقی سدهٔ نوزدهم نیز تأثیر پذیرفتهاند. آثار آهنگسازانی از سدهٔ نوزدهم مانند واگنر، برامس، مالر، ریشارت اشتراوس و موسورگسکی، مبنای آغاز خلاقیت آهنگسازان اوایل سدهٔ بیستم بوده است. در این میان، بهویژه واگنر همان تأثیر و نفوذی را بر آنان داشت که بتهوون بر آهنگسازان دورهٔ رمانتیک. سبک واگنر مبنای خلاقیت گروهی از آهنگسازان شد و گروهی دیگر نیز با شدت تمام در مخالفت با آنچه واگنر نماینده و پرچمدار آن بود واکنش نشان دادند. |
پس از مرور برخی از منابع الهام موسیقی سدهٔ بیستم، به بررسی شماری از مهمترین ویژگیهای آن میپردازیم. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست