|
| سطوح مختلف تجزيه و تحليل سياستها
|
|
علم سياست بهتدريج به سياست عمومى متوجه مىشود- به شرح علل و عواقب فعاليتها و اقدامات حکومتها. اين امر شامل اين موارد مىباشد: توصيف محتوا سياست عمومي، ارزيابى اثر عوامل محيطى بر محتوا سياست عمومي؛ تجزيه و تحليل اثر اصول نهادينه شده و ساير فرآيندهاى سياسى بر سياست عمومي؛ بررسى پيامدهاى سياستهاى مختلف براى نظام سياسي؛ ارزيابى فرآيندها و بررسى اثر سياستهاى عمومى بر جامعه، با توجه ب دستاوردهاى خواسته و ناخواسته. (داى ۱۹۷۸:۵)
|
|
سياستگذارى کلان، يک فرآيند است، زيرا سياستها در محيطى پويا تدوين و اجراء مىشوند، محيطى که در برگيرندهٔ الگوى پيچيدهاى از تصميمها، اقدامات، تعاملات و بازخورها مىباشد. نمودار (فرآيند سياستگذاري)، مدلى از فرآيند سياستگذارى را نمايش مىدهد.
|
|
|
|
|
مفهوم اين مدل آن است که اگر مىخواهيد سياست عمومى را به بهترين شکل درک کنيد، بايد عمليات يک نظام سياسى را در محيط خود مورد بررسى قرار داده و تحقيق کنيد که اين نظام سياسى چگونه خود را حفظ کرده، در طول زمان تغيير مىکند (جنگينز ۱۹۷۸:۲۱).
|
|
جنکينز معتقد است که اين مدل در واقع راهنمائى براى انديشيدن است، زيرا بسيار ساده شده است. البته نبايد تصور نمود که وى با بيان اين مطلب قصد دارد سطح دانش کنونى بشر از فرآيند سياستگذارى را مورد انتقاد قرار دهد. درک 'واقعيت سياستگذارى به شکلى منظم و مفيد، شايد خارج از توان ذهنى آدمى باشد' (اسپن -Spann وکرونا Curnow هر دو در سال ۱۹۷۵:۴۶۰).
|
|
فرآيند سياستگذارى ممکن است آنقدر پيچيده باشد که تلاش براى تميز و تفاوت قائل شدن بين مراحل تدوين سياست و اجراى آن دشوار و حتى بيهوده باشد. تفکيک نمودن مراحل طراحى و تدوين سياستها و اجراء آنها از يکديگر همواره آسان نيست، زيرا سياستها همانگونه که تدوين مىشوند اجراء مىشوند و همانگونه که اجراء مىشوند، تدوين مىشوند. حتى ممکن است سطوح عالى دستگاه دولتي، از زمان طراحى و اجراء سياستها آگاه نباشند. همچنين ممکن است هم دستگاههاى سياستگذار و هم دستگاههاى اجرائى فاقد اطلاعات قابل اعتماد در زمينهٔ سياستهاى مورد نظر، تصميمها، اقدامات و عواقب سياستهاى آتى باشند. در چنين وضعيتي، دستگاه اجرائى مىتواند مستقل از سياستهاى دولت عمل کرده و مديران سطوح پائينتر مىتوانند دستورات ديکته شده را رد کنند.
|
|
تبيين نقش مطالعات و تحقيقات مربوط به سياستهاى جهانگردى در درک و شناخت بهتر صنعت جهانگردى با اتکاء به ساير علوم (جغرافيا، اقتصاد، تاريخ، حقوق، برنامهريزى شهري، برنامهريزى منطقهاي، علوم سياسي، روانشناسي، مديريت دولتي، جامعهشناسى و روانشناسى اجتماعي) دشوار است، زيرا جهانگردى با ساير علوم ارتباط بسيار مستقيم و گاه غير مستقيم دارد. بسيارى از نويسندگان نيز بر اين نکته تأکيد کردهاند (بهطور مثال، ويلداوسکى ۱۹۷۹). با توجه به پيچيدگى فرآيند سياستگذاري، توجه به دو نکته بسيار حائز اهميت است:
|
|
- تجزيه و تحليل مراحل مختلف فرآيند سياستگذاري
|
|
- سطوح تجزيه و تحليل
|
|
تعداد دقيق سطوح تجزيه و تحليل احتمالاً بر اساس نوع تحقيق تغيير مىکند، اما ما توصيه مىکنيم که سياستهاى عمومى را در سه سطح تجزيه و تحليل کيند. اين سه سطح عبارت هستند از:
|
|
- سطح خرد، تصميمهاى گرفته شده در سازمانها؛
|
|
- سطح مياني، طراحى و تدوين [و اجراء] سياستها؛
|
|
- سطح کلان، نظامهاى سياسي.
|
|
ايجاد پيوند ميان اين سه سطح بسيار مهم و البته دشوار است.
|
|
(هم وهيل ۱۸-۱۷: ۱۹۸۴)
|
|
ما به خوانندگان اين مبحث توصيه مىکنيم که سياستهاى عمومى جهانگردى را در سه سطح فوقالذکر مورد تجزيه و تحليل قرار دهند. با ايجاد ارتباط ميان اين سه سطح مختلف، هر گونه تقسيمبندى دوگانه حقيقت/ارزش يا سياست و تدبير در سياستگذارى جهانگردى مشخص مىشود (ويلسون ۱۹۴۱؛ سايمون ۱۹۷۶). به هنگام مطالعه و تحقيق در مورد سياستهاى عمومى نه تنها بايد فرآيندهاى سياستگذارى را مورد مطالعه قرار داد، بلکه بايد فعاليتهاى مربوط به تجزيه و تحليل کاربردى سياستها از جمله برقرارى ارتباط با حکومت، گروههاى فشار و صاحبان صنايع را نيز بررسى نمود. هاگوود و گان (۱۹۸۴) معتقد هستند که به هنگام تحقيق در اين زمينه، بايد اهداف، مقاصد، انگيزهها و الگوهاى نظرى آنها را نيز مورد مطالعه قرار داد. اين دو براى اولين بار موضوع تفاوت قائل شدن بين جهتگيرىهاى تحقيق را مورد توجه قرار دادند. اين تمايز بين جهتگيرىهاى تحقيقات مربوط، بيانگر رويکردى دوبُعدى -مثبت يا هنجارى است به زبانى ديگر: تجزيه و تحليل براى سياستها (ارشادي) و تجزيه و تحليل خود سياستها (توصيفي).
|
|
گان (۱۹۷۶ و ۱۹۸۰ در هاگوود و گان ۱۹۸۴) به روشهاى مختلفى که نويسندگان و مؤلفان مختلف از واژهٔ تجزيه و تحليل سياستها استفاده کردهاند،اشاره نموده است. نويسندگان مؤلفان مختلف از واژههائى چون 'تجزيه و تحليل سياستها' ، 'علم سياست' و 'مطالعه سياستها' به روشهاى مختلف و گاهى بهجاى يکديگر استفاده مىکنند (هاگوود و گان ۱۹۸۴:۲۶). اما هاگوود و گان، روشى مفيد را معرفى کردهاند. آنها يک شيوهٔ طبقهبندى از روشها نمودار (انواع مختلف تجزيه و تحليل سياستها) معرفى کردهاند، که به وسيلهٔ آن مىتوان بين انواع مختلف تجزيه و تحليل سياستها تفاوت قائل شد. اين شيوهٔ طبقهبندى داراى دو ويژگى است:
|
|
- جهتگيرى تحقيقهاى مربوط به سياستهاى عمومى را مشخص مىسازد؛
|
|
- روش تجزيه و تحليل پويا و خلاقى را به تحليلگران و پژوهشگران در اين زمينه معرفى مىکند.
|
|
|
|
|
مطالعه سياستهاى عمومى معمولاً چندبعدى هستند: از تحقيقات تجربي، قياسى بهره مىگيرند؛ آينده و گذشته را مورد توجه قرار مىدهند؛ به استفادهکنندگان نتايج تحقيق پاسخ مىدهند و به وضوح ارزشها را مورد توجه قرار مىدهند. به هنگام مطالعهٔ سياستها، همواره بايد مفهوم 'سطوح مختلف تجزيه و تحليل' را مدنظر قرار داد. اينگونه مطالعات هم بايد نظرى باشند و کاربردي.
|