آسم يکى از شايعترين بيمارىهاى تنفسى جوامع بشرى است که در دهههاى اخير روند رو به افزايش پيدا کرده است. بيمارى آسم از زمان بُقراط با بشر همراه بوده است. آسم از کلمه يونانى (Panting) به معنى (نفسنفس زدن) گرفته شده است. برخى از پژوهشگران بيمارى آسم را به کتب پزشکى قديمى مصري، عبرى و هندى نسبت مىدهند. از ابتداء قرن دوم شواهدى از بيمارى آسم در بيماران کشف شد و اختلال در آناتومى ريهٔ اين بيماران در قرن هفدهم مشخص گرديد.
علايم و يافتههاى بالينى حملهٔ شديد آسم از ۱۸۰۰ سال قبل شناخته شد و سپس اطلاعات در زمينهٔ اين بيمارى پيشرفت کرده است. در قرن دوازدهم يک پزشک اسپانيائى که در قاهره فعاليت مىکرد ارتباط عفونتهاى ويروسى دستگاه تنفس و تشديد حملههاى آسم را عنوان کرد.
در دوره رنسانس نقش آتوپى در بيمارى آسم مشخص گرديد و در همين دوره، بررسى آناتومى و فيزيولوژى ريه منجر به شناخت بيشتر آسم و عوامل ايجادکننده آن گرديد.
بان هلمونت (Ban Helmont) در قرن هفدهم آثار گردوخاک و آلرژنهاى غذائى از جمله ماهى را در تشديد حملههاى آسم شرح داد. در اواخر سالهاى ۱۸۰۰ با بررسى خلط بيماران آسمى نقش التهاب مجارى هورمونى در بيمارى آسم مطرح گرديد. در سال ۱۸۸۳ کورشمن (Curshmann) وجود بلورهاى مارپيچى موکوئيد را در خلط افراد مبتلا به آسم نشان داد و عنوان کرد که وجود موکوس در مجارى تنفسى منجر به انسداد راههاى هوائى مىگردد.
امروزه آسم را بيمارى التهابى مزمن تنفسى تعريف مىکنند و ويژگىهاى بارز آن شامل حملههاى مکرر تنگى نفس است که منجر به انسداد مجارى هوائى مىشود. در واقع در افراد مستعد به اين بيماري، التهاب راههاى هوائى منجر به بروز سرفههاى مکرر، خسخس سينه و تنگى نفس مىگردد.
بيمارى آسم از نظر بالينى عبارت از تنگى نفس متناوب همراه با خسخس سينه است که از نظر فيزيولوژيک عارضه برگشتپذير تنگى يا انسداد راههاى هوائى است که بهطور خودبهخود يا با استفاده از داروهاى بتااگونيست يا استروئيد اصلاح مىگردد.
در واقع آسم بيمارى التهابى مجارى تنفسى است که سلولهاى التهابى زيادى از قبيل ماستسل و ائوزينوفيل در پاتوژنز آن نقش دارند. در فرد مستعد، التهاب، منجر به بروز علائم بالينى مىشود که در بيشتر موارد با علائم انسداد مجارى هوائى همراه است و در بيشتر موارد خودبهخود قابل برگشت مىباشد و يا گاهى به دنبال درمان بهبود مىيابد.
همانطورى که گفته شد يافتههاى بالينى آسم شامل تنگى نفس و خسخس سينه مىباشد. اين علائم در افراد جوان بهراحتى قابل تشخيص است، ولى گاهى علائم بالينى بخصوص در سنين کودکى و در سنين پيرى متغير است. خودنمائى اين بيمارى بيشتر حملهاى است و با محرکهاى مختلف تشديد مىيابد. سرفه ــبهويژه در کودکانــ گاهى تنها يافتهٔ اين بيمارى محسوب مىشود که بهطور معمول در طول شب آزاردهنده است. (Cough Variant Asthma)
علائم بيمارى آسم در ساعتهاى اوليه صبح تشديد مىيابد و در صورتىکه حملههاى تنگى نفس در شب موجب بيدارى از خواب شود بيمارىهاى ديگر از قبيل نارسائى قلب چپ يا آسم قلبى (Cardiac Asthma) در تشخيص افتراقى آن مطرح مىگردد.
با وجود اطلاعات و بررسىهاى زياد در زمينه بيمارى آسم هنوز اين بيمارى به طور کامل شناخته شده نيست. عدهاى از پژوهشگران در تعريف اين بيمارى چنين بيان مىکنند که آسم رفتار و واکنش غيرطبيعى مجارى هوائى و ماهيچههاى صاف است که به دنبال التهاب ناشى از تحريک (T helper-TH2) و آزادشدن IL4-IL5-IL3 ايجاد مىشود و منجر به افزايش ضخامت تمام لايههاى مجارى هوائى مىگردد. در جريان آسم پس از برخورد با عوامل برانگيزنده، واسطههاى شيميائى آزاد مىشوند که در اثر آنها التهاب راههاى هوائى حاصل مىگردد. بر اساس برخى مطالعهها معلوم شده است که در بيمارى آسم اختلال موضعى وجود دارد، بدين نحو که سلولهاى لنفوسيت CD4 که در حالت طبيعى به صورت مهارشده قرار دارند، حالت فعال بهخود مىگيرند. اينترلوکين IL5 که توسط سلولهاى T آزاد مىشود نقش عمدهاى در فراخواني، فعالشدن، آزادسازى و پاسخپذيرى سلولهاى ائوزينوفيل ايفاء مىکند که منجر به آسيب راههاى مخاطى مىشود.
اينترلوکينهاى آزاد شده از سلولهاى T روى سلولهاى B اثر گذاشته و سبب توليد IgE مىشود. سلولهاى ماستوسيت نيز هيستامين و واسطههاى شيميائى ليپيدى از خود آزاد مىسازند.
امروزه مشخص شده است که سلولهاى T در کنترل و تنظيم ميزان توليد IgE نقش بسزائى دارند.
التهاب سبب آزادشدن واسطههاى مختلف و منجر به انقباض ماهيچههاى صاف راههاى هوائى و تنگى و يا انسداد مجارى هوائى مىگردد.
التهاب مجارى هوائى از يک طرف منجر به افزايش پاسخدهى مجارى هوائى شده و از طرف ديگر خود باعث بروز علائم بيمارى از قبيل سرفه و تنگى نفس مىگردد.
طبقهبندى آسم
آسم به دو گروه 'بيرونى (Extrinsic)' و 'درونى (Instrinsic)' تقسيمبندى مىشود.
آسم بيرونى
عوامل خارجى متعددى در اين گروه دخالت دارند که شامل آلرژنهاى مختلف مىباشند. اين نوع در سنين جوانى شايع مىباشد و با آزمون پوستى مثبت و سابقهٔ خانوادگى آسم يا تب يونجه و
اگزما همراه است.
آسم درونى
در سنين بالا شايع مىباشد و عامل بروز آن در بيشتر موارد عفونت تنفسى است و انسداد مجارى هوائى به درجههاى کمترى قابل برگشت مىباشد.
مقايسه اين دو گروه آسم در جدول (ويژگىهاى بالينى آسم درونى و بيروني) نشان داده شده است.
جدول ويژگىهاى بالينى آسم 'درونى' و 'بيرونى'
درونى
بيرونى
شروع در جوانى
شروع در کودکى
علائم بهصورت دائمى است
اگزما، رينيت وجود دارد
آزمون پوستى منفى
آزمون پوستى مثبت
در بيشتر موارد به جز عفونت تنفسى عامل برانگيزنده يافت نمىشود
با شرح حال مىتوان عامل برانگيزنده را شناسائى کرد
بيماران حساس به آسپيرين بيشتر از نوع درونى هستند
حملهاى است
سابقه خانوادگى منفى
سابقه خانوادگى مثبت
اپيدميولوژى
اين بيمارى در همه کشورهاى جهان شايع است و شيوع آن در جهان بطور متوسط بين ۴ تا ۷% گزارش شده است. در بعضى از کشورها مانند انگلستان، آسم شايعترين بيمارى مزمن نزد کودکان بهشمار مىرود و در برخى ديگر مانند استراليا شيوع آسم حتى به ۳۰% هم مىرسد. در آمريکا چهارده ميليون نفر مبتلا به اين بيمارى مىباشند و حملههاى حاد آسم سبب ۱ تا ۲ ميليون مراجعه به اورژانس بيمارستانها، ۴۵۰،۰۰۰ مورد بسترى و ۵۰۰۰ مورد مرگومير در سال مىشود و يکى از علل اصلى مرگومير محسوب مىگردد. مطالعههاى متعدد، افزايش شيوع آسم و بيمارىهاى آلرژيک را در کشورهاى غربى و همچنين در کشورهاى در حال پيشرفت نشان داده است و بهطور کلى شيوع آسم در دههٔ گذشته در تمام سنين تا ۴۰% افزايش يافته است.
مطالعههاى همگروهي، افزايش ۷۰% در شيوع ويزينگ نزد نوجوانان ۱۶ ساله را در خلال سالهاى ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۶ در انگلستان نشان داده است. متأسفانه با وجود پيشرفت امکانات پزشکى و درمانى و با وجود شناخت پاتوفيزيولوژى بيماري، مرگ ناشى از بيمارى آسم همچنان در حال ازدياد است. عوامل مختلفى در افزايش شيوع آسم نقش دارند که مهمترين آنها شرايط جغرافيائي، نژاد و عوامل محيطى است.
مطالعههاى اپيدميولوژى نشان داده است که بيمارىهاى بوجودآورندهٔ ويزينگ در کودکان کشورهاى مختلف در حال افزايش مىباشد، ولى در جوامع گوناگون تفاوتهائى وجود دارد.
در بررسى عوامل خطر براى پيدايش آسم به نظر مىرسد که افزايش اخير شيوع بيمارى آسم نزد کودکان بيشتر ناشى از فقدان مکانيزمهاى محافظتى يا عواملى جلوگيرىکننده از پيدايش آسم نزد کودکان مبتلا به آلرژى است (کودکانى که ايمونوگلبولين اختصاصى IgE در برابر آلرژنهاى شايع استنشاقى دارند). در واقع ازدياد بيمارى آسم در دهههاى اخير به علت عوامل آسيبرسان جديد نمىباشد.
دىاکسيد سولفور بهعنوان آلاينده هوا سبب ويزينگ مىشود، ولى شواهدى دال بر دخالت مستقيم آلودگى هوا در پيدايش بيمارى آسم وجود ندارد.
به نظر مىرسد که سازوکار (مکانيسم) موضعى در مجارى هوائى در بروز التهاب و خودنمائى بيمارى آسم دخالت دارد. در مطالعهاى که بر روى دو بيمار ــکه آسم نداشتندــ انجام شد، پس از دريافت پيوند ريه از افراد مبتلا به آسم، با گذشت مدتي، علائم آسم نزد آنها بروز کرد. در دو بيمار ديگر که مبتلا به آسم شديد بودند، پس از دريافت پيوند ريه از افراد سالم غيرمبتلا به آسم، بيمارى آسم آنها بهبود يافت. براى تائيد آثار عوامل موضعى در مجارى هوائى بررسىهاى بيشتر بر روى تعداد بيشتر بيماران در حال انجام مىباشد.
اين بيمارى در تمام سنين ديده مىشود، ولى شيوع آن در افراد بيش از ۶۰ سال و کودکان، بيشتر از ساير سنين است. عواملى که در افزايش شيوع آسم کودکان دخالت دارند عبارتند از: نژاد
سياه، وزن کم هنگام تولد، زندگى در مناطق پرجمعيت شهري، سابقهٔ خانوادگى آسم و آتوپي، عوارض آلرژيک و کمى وزن مادر در هنگام آبستنى.