موسیقی غیرغربی چنان متنوع و گوناگون است که تعمیم ویژگیهائی معین بر تمام انواع آن ممکن نیست. اما در بسیاری از سنتهای موسیقائی، ویژگیهای مشترک نیز یافت میشود. در سراسر جهان، موسیقی با مذهب، رقص و نمایش ارتباطی بسیار نزدیک دارد. موسیقی میتواند گونهای سرگرمی و نیز همراه جدائیناپذیر فعالیتهای روزانه، آئینهای جادوئی و رسوم مرتبط با مراحل و رخدادهای مهم زندگی باشد. علاوه بر این، موسیقی اغلب برای پیامرسانی و بازگوئی سنتهای هر قوم بهکار گرفته میشود.
|
|
|
|
موسیقی غیرغربی اغلب سینه به سینه و به شیوهٔ شفاهی از پدر و مادر به فرزند یا از استاد به شاگرد منتقل میشود؛ تکنیکهای آهنگسازی و اجراء اغلب بر اثر اُنس و تقلید فرا گرفته میشوند. نتنگاری در این موسیقی بسیار کماهمیتتر از فرهنگ موسیقائی غرب است. در بسیاری از فرهنگهای موسیقائی - مانند فرهنگهای آسیای میانه و سرزمینهای نیمهٔ جنوبی آفریقا - نتنگاری وجود ندارد. حتی در فرهنگهائی که نتنگاری وجود دارد، مانند فرهنگهای موسیقائی چین و هند، موسیقی نگاشته شده بهطور مرسوم فقط سندی مکتوب است و بهندرت در آموزش یا اجراء بهکار میرود.
|
|
|
بداههپردازی اساس بسیاری از فرهنگهای موسیقائی غیرغربی است. اجراکنندگان بهطور معمول بنای بداههپردازی خود را بر عبارتهای ملودیک و الگوهای ریتمیک سنتی قرار میدهند. در برخی مناطق جهان، از جمله هند و خاورمیانه، بداههپردازی هنری است بسیار منضبط که به سالها تعلیم نیاز دارد. اجراءکنندگان هندی و مسلمان در چارچوب گونههای ویژهای از ملودی به خلق موسیقی میپردازند؛ موسیقی آنان حالوهوائی خاص، صداهائی معین و عبارتهائی ویژه دارد. (دستگاهها و ردیفهای موسیقی ایران نمونهای آشنا از اینگونه است - م). گونههای ملودی در این موسیقی فراوان است و بداههپرداز میتواند در چارچوب این گونهها به خلق تنوعی بیکران از ایدههای موسیقائی بپردازد.
|
|
بسیاری از فرهنگها دارای مجموعهای از آوازها و قطعههای سازی سنتی هستند. در برخی فرهنگها، این مجموعهٔ آوازها و قطعههای سازی کموبیش تثبیت شدهاند و نسل به نسل به شیوهای یکسان اجراء میشوند - برای نمونه، بداههپردازی در موسیقی اصیل ژاپن جائی ندارد. اما در دیگر سنتهای موسیقائی، قطعهها با انعطاف فراوان اجراء میشوند. برای نمونه، در ایران و سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا اجراکنندگان ملودی را آزادانه دگرگون میکنند و بخشهائی را به آن میافزایند.
|
|
|
آواز خواندن یکی از مهمترین راههای آفرینش موسیقی در بسیاری از فرهنگهای غیرغربی است. رنگهای آوازی مطلوب در فرهنگهای گوناگون بسیار متفاوت هستند. برای نمونه، آوازخوانان در خاورمیانه و آفریقایشمالی به پرورش صدائی تودماغی، قوی و ممتد میپردازند و آوازخوانان سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا صدائی آسودهتر و بازتر را ترجیح میدهند. تکنیکهای آوازی، گسترهای وسیع از فریاد، نجوا، آه، زمزمه، پرش سریع از صدائی بم به صدائی فالسِتو و خواندن به شیوهای محو و گنگ را دربرمیگیرند. یکی از شگفتترین تکنیکهای آوازی در میان آوازخوانان تووین (Tuvin)، قومی از اهالی سیبری ساکن در شمال غرب مغولستان، رواج دارد: هر مرد آوازخوان این قوم همزمان دو صدای آوازی را که یکی بم و ممتد و دیگری زیر و گرفته است پدید میآورد.
|
|
|
غنای صوتی سازهای غیرغربی فراوان و ابعاد، شکل و جنس آنها نیز بسیار متنوع است. پژوهشگران موسیقی اغلب این سازها را بر مبنای مولد صوتی آنها به چهار گروه اصلی تقسیم میکنند:
|
|
- کوردوفونها (Chordophones):
|
سازهائی که مولد صوتی آنها سیمی کشیده است، مشابه هارپ و لوت.
|
|
- اِروفونها (Aerophones):
|
سازهائی که مولد صوتی آنها ستون هوا است، مشابه فلوت و ترومپت.
|
|
- ممبرافونها (Membraphones):
|
سازهائی که مولد صوتی آنها پوست کشیده و یا دیگر انواع پوسته است، بیش از همه، انواع طبل.
|
|
- ایدیوفونها (Idiophones):
|
سازهائی که مادهٔ تشکیلدهندهٔ آنها (بدون کشیدگی) مولد صدا است، مانند انواع زنگ و زنگوله، انواع گونگ، سازهای سایشی و تکانشی (scrapers and rattles) و زایلوفون.
|
|
|
|
|
سبک موسیقائی هر فرهنگ از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نوع ساز منتخب در آن است. برای نمونه، سازهای کودروفون (زهی) در موسیقی اصیل اسلامی و هندی بسیار شاخص هستند، زیرا ملودیهای پُرتزئین این فرهنگها سازهائی را میطلبد که در اجراء زیر و بم انعطاف بسیار داشته باشند. در موسیقی سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا، که تأکید فراوان بر ریتم و ارتباطی تنگاتنگ با رقص دارد، سازهای ایدیوفون و ممبرافون (مانند انواع زنگوله، طبل و سازهای تکانشی) نقشی برجسته دارند.
|
|
بهکارگیری سازهای گوناگون در فرهنگهای مختلف از عواملی چون شرایط اقلیمی و مواد خام بومی در آن فرهنگ نیز تأثیر میپذیرد. در جنوبشرقی آسیا، جائیکه استخراج و ذوب فلزات از حدود پنج هزار سال پیش رواج داشته است، سازهای ایدیوفون مفرغی اهمیتی ویژه دارند. در ارکسترهای اندونزیائی (گاملان) بیش از هشتاد ساز بهکار میرود که گونگها، ناقوسها و زایلوفونهای مفرغی را نیز دربرمیگیرد. در مناطقی از آفریقا که پوست و شاخ جانوران به سادگی در دسترس است، سازهای متداول از این مواد ساخته میشوند. برای نمونه، در قبایل آنیوچا ایبو (Aniocha Ibo) کشور نیجریه طبلهای ساخته شده از پوست جانوران، و سازهای اِروفون (بادی) از جنس عاج توسط خانوادهٔ پادشاه و برخی از رؤسای قبیلهها بهکار گرفته میشود. جائیکه مواد خام کمیاب باشد تنوع سازها نیز کاهش مییابد، که در صحراهای استرالیا چنین است.
|
|
باورهای مذهبی نیز، دوشادوش سبک موسیقائی و شرایط اقلیمی، بر نوع ساز منتخب تأثیر میگذارد. در تبت، شیپور و طبل را از استخوان و جمجمهٔ مجرمان میسازند تا از این راه ارواح پلید را آرام کنند. سازها اغلب تداعیکنندهٔ معانی نمادین و نیز با خدایان مشخصی مرتبط هستند. چنین سازهائی گاه ممکن است شبیه پرنده، جانور یا ماهی ساخته شوند.
|
|
|
در اغلب گونههای موسیقی آسیا، خاور نزدیک و آفریقایشمالی، تکیه بر ملودی و ریتم بیش از تأکید بر هارمونی و پُلیفونی است. در موسیقی این فرهنگها، بافت موسیقائی اغلب مونوفونیک است و از یک ملودی بدون همراهی یا ملودئی با همراهی کوبهایها تشکیل میشود. در هند و خاور نزدیک، خط ملودیک اغلب با صداهائی زمینه همراهی میشود که در آن یک یا چند صدا در سراسر اجراء مداوم شنیده میشوند. موسیقی در بسیاری از مناطق جهان - همچون آفریقایشمالی، خاورمیانه، آسیای جنوبشرقی و خاور دور - بافتی دارد که در آن تمام اجراکنندگان یک ملودی اصلی را بهگونههای مختلفی که تفاوتشان فقط در تزئین و ریتم است اجراء میکنند. (این بافت که هتروفونی (heterophony) نامیده میشود، در مباحث بعدی بررسی خواهد شد). بافتهای هوموفونیک و پُلیفونیک در سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا کموبیش متداولتر از اغلب مناطق آسیا است.
|
|
در موسیقی غیرغربی، مجموعهٔ بسیار متنوعی از گامها بهکار گرفته میشوند؛ گامهائی که اغلب دارای پنج، شش یا هفت صدای متفاوت هستند. ملودیهای غیرغربی بهطور معمول فاصلههائی کوچکتر یا بزرگتر از فاصلههای استاندارد غربی را بهکار میگیرند. ریزپردهها - فاصلههای کوچکتر از نیمپردهٔ غربی - در موسیقی هند و خاور نزدیک متداول هستند.
|
|
در بسیاری از گونههای موسیقی غیرغربی، ریتمهائی بسیار پیچیده بهکار گرفته میشوند. برای نمونه، بهسبب پیچیدگی ریتم در موسیقی هند و سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا، طبالهای این دو سرزمین برای آموختن هنر بسیار پیچیدهشان سالها تعلیم میبینند.
|