جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
منابع و مخازن، نحوهٔ انتقال بیماری و دورهٔ قابلیت سرایت
انسان، تنها مخزن با اهميت جذام مىباشد، ولى بيمارى علاوه بر انسان در آرماديلوى وحشى نيز به اثبات رسيده و باسيلهاى شبيه به باسيلهاى انساني، از طريق هيبريداسيون DNA در بدن آنها يافت گرديده است. همچنين ميمون Mangabey که نوعى ميمون دنياى جديد است نيز به طور طبيعى آلوده مىشود. راههاى انتقال عبارتند از: دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، پوست، داخل رحمي، تماس با حيوانها، حشرهها و خاک محيط اطراف. |
راه اصلى ورود باسيل به بدن انسان مشخص نمىباشد، ولى محتملترين راه، دستگاه تنفس مىباشد. در مجموع، درمورد نحوه انتقال جذام، اطلاعات ناچيزى دردست مىباشد. زيرا دورهٔ نهفتگى بيماري، بسيار طولانى است و تکنيکهاى مؤثرى به منظور شناسائى ارگانيسمها در محيط، در دست نمىباشد. ميزان بروز بيمارى در بين اعضاء خانواده مبتلايان به جذام لپروماتو، درحدود ۴ تا ۸ برابر ساير افراد جامعه است و افراد مبتلا به جذام نوع لپروماتوزى که دچار ضايعههاى داخل حفرات بينى هستند، تعداد زيايدى ارگانيسم از طريق ترشحهاى بينى خود به محيط خارج، دفع مىنمايند و اين باسيلها حتى در ترشحهاى خشک شده بينى در محيط خارج به مدت ۷ تا ۱۰ روز زنده مىمانند و در صورت وجود رطوبت کافي، به مدت بيشترى به حيات خود ادامه مىدهند و موجبات آلودگى محيط را فراهم مىکنند. تعداد باسيلى که از طريق يکبار عطسه کردن فرد مبتلا به جذام لپروماتو، در محيط منتشر مىشود، به اندازه تعداد باسيل کسى است که ازطريق يکبار سرفه کردن، به وسيله فرد مبتلا به سل ريوي، انتشار مىيابد. شايان تأکيد است که نبايد انتقال بيمارى را منحصر به موارد آشکار بالينى بدانيم، چرا که شواهد روزافزون ناشى از مطالعههاى واکنش رنجيره پلىمراز (PCR) بر روى مخاط بيني، حاکى از انتقال موارد بدون علامت و تحت بالينى جذام به تماس يافتگان نزديک و طولانى مدت، مىباشد. |
طى مطالعهٔ ده سالهاى در ۱۶۶۱ نفر اعضاء خانوادهٔ افراد مبتلا به جذامى که اسمير پوست آنان مثبت بوده است، مشخص گرديده که ميزان بروز بيمارى جذام در آنها ۷/۷ در هر يکهزار نفر در سال بوده است که رقمى بالغ بر ۸ برابر ميزان بروز در کل جامعه را نشان داده است و مشخص نموده که اين رقم باوجود يک بيمار پرباسيل (Copervalent) افزوده مىگردد. |
انتقال بيمارى ازطريق دستگاه گوارش و از مادران آلوده، به شيرخوار آنها نيز گزارش شده است و حتى مواردى از بيمارى که ناشى از تماس با سر سوزن خالکوبى بوده است نيز گزارش کردهاند و از آنجا که ارگانيسمها در بدن پشهٔ خاکى و ساسهايى که از بدن بيماران درمان نشده، تغذيه نمودهاند، يافت شده است، ممکن است بيمارى ازطريق نيش حشرهها نيز انتقال يابد، ولى هنوز بهاثبات نرسيده است. باوجود عقيدهٔ قدما مبنى بر اينکه ممکن است جنين، دچار جذام شود و جذامي، متولد گردد حتى با اينکه جذام در کودکان شيرخوار ۵/۲ ماهه نيز بهاثبات رسيده و اين تصور بوجود آمده که در کودکان کمتر از يکسالهٔ مبتلا به جذام، ممکن است بيمارى از طريق جفت، انتقال يافته باشد، ولى هنوز انتقال داخل رحمى آن به اثبات نرسيده است. هر چند به عقيده بعضى ديگر از مؤلفان، اين موضوع به اثبات رسيده و بر اساس شواهد موجود، بيمارى جذام اثر بارزى بر تکامل جنين اعمال نموده، باعث عفونت داخل رحمى جنين مىگردد. به طورى که طى بررسى ۱۱۶ زن باردار مبتلا به جذام در اتيوپي، با کمبود وزن نوزاد و کاهش رشد شيرخواران، مواجه شدهاند. همچنين پادتن IgM و IgA ضد مايکوباکتريوم لپرا در خون بندناف ۳۰ تا ۵۰% نوزادان متولدشده از مادران جذامي، يافت شده است و حتى در موارد نادرى توانستهاند خود مايکوباکتريوم را نيز در خون بندناف اين نوزادان بيابند که همگى حاکى از وقوع عفونت جنينى است. در مجموع، با وجود اينکه مبتلايان به جذام نوع لپروماتو، در هر شبانهروز، حدود يکصد ميليون باسيل جذام را از طريق ترشحهاى بينى خود به محيط خارج، دفع مىکنند، ولى بيمارى جذام به آسانى منتقل نمىشود و انتقال آن مستلزم تماس طولانى چندساله با افراد آلوده است و بر همين اساس، احتمال انتقال آن به پرسنل بيمارستاني، بسيار ناچيز است. شايان ذکر است که انتقال از طريق خاک نيز به تازگى مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. |
در مورد دورهٔ قابليت سرايت بيمارى بايد متذکر شويم که اندکس مرفولوژي، در جذام نوع لپروماتوزى که تحت درمان با داپسون است، در عرض ۲ تا ۳ ماه به صفر مىرسد. در حالى که با داروهاى باکتريسيدال قوىترى مانند 'ريفامپيسين' ، اين دوره فقط چند هفته، به طول مىانجامد. البته اندکس باکتريولوژي، برخلاف اندکس مرفولوژي، صرفنظر از نوع داروى تجويزى بتدريج و به تقريب يک واحد در سال، کاهش مىيابد به طورى که ۹۳% بيماران تحت درمان، در عرض ۶ سال، اسمير منفى مىشوند. در مجموع، شواهد بالينى و آزمايشگاهي، حاکى از آن است که قابليت سرايت در بيشتر موارد در عرض ۳ ماه پس از مصرف مداوم و منظم داپسون (DDS) يا کلوفازيمين (Clofazimine) و در عرض ۳ روز پس از درمان با ريفامپين، از بين مىرود. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست