|
|
مری اینسورث، یکی از همکاران بالبی، مشاهدات گستردهای روی کودکان و مادرانشان در اوگاندا و ایالات متحده انجام داد و نوعی شیوهٔ آزمایشگاهی برای سنجش استواری دلبستگی کودکان ۱۲ تا ۱۸ ماهه ابداع کرد (اینس ورث - Mary Ainsworth، بلهار - Blehar، واترز - Waters و وال - Wall در ۱۹۷۸). این شیوه، 'موقعیت ناآشنا' (strange situation) خوانده شده و شامل سلسله رویدادهای زیر است:
|
|
۱. مادر و کودک وادر اتاق آزمایش میشوند. مادر کودک را در محوطهای پر از اسباببازی روی کف اتاق قرار میدهد و سپس در انتهای دیگر اتاق مینشیند.
|
|
۲. زنی غریبه وارد اتاق میشود، یک دقیقه آرام مینشیند، دقیقهای با مادر گفتگو میکند و سپس میکوشد کودک را به بازی با یک اسباببازی سرگرم کند.
|
|
۳. مادر بیسروصدا از اتاق بیرون میرود. اگر کودک ناراحتی نشان ندهد، غریبه ساکت مینشیند، و اگر ناراحتی نشان دهد، غریبه سعی میکند او را آرام کند.
|
|
۴. مادر به اتاق برمیگردد و کودک را به بازی مشغول میکند. غریبه هم بیسروصدا از اتاق بیرون میرود.
|
|
۵. مادر دوباره اتاق را ترک میکند و این بار کودک در اتاق تنها میماند.
|
|
۶. غریبه برمیگردد. اگر کودک ناراحت باشد، غریبه سعی میکند او را آرام کند.
|
|
۷. مادر برمیگردد و غریبه، از اتاق بیرون میرود.
|
|
هر رویداد بهگونهای طراحی شده که سه دقیقه بهطول بیانجامد، اما چنانچه کودک بیتابی نشان دهد، میتوان مدت رویداد را کاهش داد. اگر کودک نیاز به وقت بیشتر برای درگیر شدن در بازی داشته باشد میتوان این مدت را طولانیتر کرد. در تمام مراحل آزمایش، کودک از طریق آینهٔ یکطرفه تحت مشاهده قرار میگیرد و شاخصهای گوناگون، از جمله سطح فعالیت، میزان درگیری در بازی، گریه و سایر نشانههای آشفتگی، فاصله از مادر و تلاش برای جلب توجه مادر، فاصله با غریبه و تعامل با او، ثبت میشوند. کودکان با توجه به رفتارهایشان به سه گروه اصلی تقسیم میشوند. توجه شود که مبنای این طبقهبندی فقط رفتارهای کودکان هنگام برقراری ارتباط مجدد با مادر (رویدادهای ۴ و ۷) است.
|
|
- دلبستهٔ ایمن (securely attached):
|
اعم از اینکه کودک بههنگام رفتن مادر از اتاق آشفته میشود یا نه (رویداد ۳ و ۵)، زمانی در طبقهٔ دلبستهٔ ایمن قرار میگیرد که هنگام بازگشت مادر به اتاق با او تعامل کند. بعضی از کودکان از فاصلهٔ دور با نگاهی نشان میدهند که متوجه بازگشت مادر شدهاند و همچنان مشغول بازی با اسباببازیها میمانند. برخی دیگر خواهان تماس بدنی با مادر میشوند. عدهای هم در سراسر جلسهٔ ارزیابی فقط به مادر توجه دارند و هنگامی که مادر از اتاق میرود، پریشانی شدید نشان میدهند. بهطور کلی ۶۰ تا ۶۵ درصد کودکان شیرخوار آمریکائی در این گروه قرار میگیرند.
|
|
- دلبستهٔ ناایمن: اجتنابی (insecurely attached: avoidant):
|
این شیرخوارگان در مراحل بازگشت مادر آشکارا از تعامل با او پرهیز میکنند. بعضی از آنها مادر را تقریباً بهکلی ندیده میگیرند و برخی نیز، هم در جهت تعامل با مادر و هم در جهت اجتناب از تعامل با او واکنشهائی نشان میدهند. شیرخوارگان اجتنابی هنگام حضور مادر در اتاق توجه کمی به او دارند و هنگامی که مادر از اتاق بیرون میرود غالباً پریشانی نشان نمیدهند و اگر هم پریشانی نشان دهند غریبه نیز همانند مادر میتواند به آسانی آنها را آرام کند. حدود ۲۰ درصد از شیرخوارگان آمریکائی در این طبقه قرار میگیرند.
|
|
- دلبستهٔ ناایمن:
|
دوسوگرا (insecurely attached: ambivalent): شیرخوارگانی بهعنوان دوسوگرا طبقهبندی میشوند که در رویدادهای بازگشت مادر، در برابر او به مقاومت دست میزنند. آنان در آن واحد هم در جستجوی برقراری ارتباط جسمانی با مادر هستند و هم از آن پرهیز میکنند. برای مثال، ابتدا گریه میکنند تا مادر آنها را بغل کند، اما پس از بغل شدن با عصبانیت پیچ و تاب میخورند تا از آغوش مادر دربیایند. برخی رفتار منفعلانه دارند، به این معنی که وقتی مادر باز میگردد با گریه کردن او را بهخود فرا میخوانند، ولی سینهخیز بهسوی او نمیروند، و وقتی هم مادر بهسوی آنها میرود در برابرش مقاومت نشان میدهند. حدود ۱۰ درصد از شیرخوارگان آمریکائی در این دسته طبقهبندی شدهاند.
|
|
چون بعضی از شیرخوارگان در هیچ یک از این گروهها قابل جایگزینی نیستند، در پژوهشهای جدیدتر طبقهٔ دیگری تحت عنوان آشفته (disorganized) منظور شده است (مین - Main و سولومون - Solomon در ۱۹۸۶). شیرخوارگان گروه آشفته، غالباً رفتارهای متناقض نشان میدهند. برای مثال، به مادر نزدیک میشوند در حالیکه سعی دارند به او نگاه نکنند؛ یا به او نزدیک میشوند و سپس رفتار اجتنابی همراه با منگی نشان میدهند، یا پس از آرام شدن، ناگهان گریه سر میدهند. بعضی از آنها گمگشته، فاقد احساس، یا افسرده بهنظر میرسند. حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از شیرخوارگان آمریکائی در این طبقه جایگزین شدهاند، اما درصد این موارد در میان شیرخوارگانی که با آنها بدرفتاری میشود و یا والدین آنها تحت درمانهای روانپزشکی قرار دارند، بهمراتب بیشتر است.
|