|
|
|
|
|
فوزاريوزيس گونههاى فوزاريوم (Fusarium) مىتوانند عفونت موضعى يا عفونت منتشر از راه خون ايجاد نمايند؛ عفونت منتشر تقريباً فقط در بيماران مبتلا به بدخيمىهاى خونى و نوتروپنى بهوجود مىآيد. عفونت منتشر با تب ناگهانى شروع مىشود و پس از آن، در دو سوم موارد ضايعات پوستى مشخصى بهوجود مىآيند که شبيه به اکتيماگانگرنوزوم هستند. در ۵۹ درصد از بيماران کشتهاى خون مثبت مىشود. آمفوتريسين B بايستى تجويز شود، اما بهبود بيمارى بستگى به کاهش شدت نوتروپنى دارد.
|
|
|
عفونت مالاسزيا مالاسزيا فورفور (Malassezia Furfur) جزء فلور نرمال پوست است اما مىتواند باعث تينا (پيتريازيس) وريسکالر يا سسپسيس ناشى از کاتتر شود. سپسيس ناشى از کاتتر عمدتاً در بيمارانى که ليپيد وريدى دريافت مىکنند اتفاق مىافتد؛ براى درمان بايد کاتتر را برداشت.
|
|
|
|
|
|
پسودالشريا بويدى (Pseudallescheria Boydii) (با نام ديگر پترويلديوم بويدى Pseudallescheria Boydii) کپکى است که بهطور فراوان در خاک يافت مىشود. عفونت ممکن است بهدنبال استنشاق يا تلقيح مستقيم صورت بگيرد تظاهرات بافتشناسى و بالينى پسودالشريازيس شبيه به آسپرژيلوز (که شايعتر نيز هست) مىباشد. پسودالشريا بويدى مىتواند توپى از قارچ در ريهها يا سينوسهاى پارانازل ايجاد کند و مىتواند به کره چشم، بافتهاى نرم مفاصل، و استخوانها پس از تروما يا جرحى تهاجم نمايد در ايالات متحده اين ارگانيسم شايعترين علت ميستوما (Mycetoma) است که يک عفونت چرکى مزمن در بافت زير جلد مىباشد تشخيص براساس نشان دادن هايفا در بافت صورت مىگيرد. اثبات از طريق کشت براى افتراق پسودالشريا بويدى از گونههاى آسپرژيلوس ضرورى است. درمان به ايتراکونازول در حداکثر دوز قابل تحمل، رژيم انتخابى محسوب مىشود؛ پاسخ به درمان بهطور تيپيک ضعيف است. دبريدمان يا درناژ جراحى مىتواند کمککننده باشد.
|
|
|
|
|
|
اسپورتريکوز از طريق تلقيح اسپوروتريکس شنکى (Sporothix schenckii) به بافت زير جلد در اثر تروماهاى خفيف ايجاد مىشود. نهالکاران، پرورشدهندگان گل و باغبانان از طريق گل رز، خزه تورب (Peat Moss) يا گياهان ديگر به بيمارى مبتلا مىشوند. اسپوروتريکوز لنفانژيتى (شايعترين شکل تا بهحال) با ايجاد يک پاپول قرمز تقريباً بىدرد در محل تلقيح مشخص مىشود. طى چند هفته بعدي، ضايعات مشابهى در امتداد کانالهاى لنفاوى پروگزيمال شکل مىگيرند. انتشار در بيش از يک اندام نادر است. تشخيص از طريق کشت نمونه بيوپسى پوست يا چرک ترشحشونده صورت مىگيرد. تجويز خوراکى محلول اشباع شده يديد پتاسيم در دوزهاى منقسم روزانه ممکن است درمانکننده باشد؛ دوز بهتدريج افزايش مىيابد و حداکثر آن در بالغين به ۹-۵/۴ ميلىليتر در روز مىرسد. درمان را بايستى تا يکماه پس از ناپديد شدن همه ضايعات ادامه داد. ايتراکونازول (روزانه ۲۰۰-۱۰۰ ميلىگرم) جايگزين مؤثر است و بهتر تحمل مىشود. در مورد بيمارىهاى خارج پوستي، يک دوره طولانىمدت آمفوتريسين B ممکن است کمککننده باشد.
|
|
|
|