جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ابیات پراکنده


بکرده راست با مزمار شهرود    بکرده راست با بربط ربابا
چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش    چون دوات از گفته‌های خویشتن پر لوش باد
هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش    در سخا گر قطره‌ای باشد چو صد دریا شود
آن نمی‌بینی که در باغ و چمن از خارها    در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود
آهو با شیر کی تواند کوشید    جوگک با باز کی تواند پرید
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو    گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
درع بش، آتش جبین، گنبد سرین و آتش کتف    مشک دم، عنبر خوی و شمشاد موی و سر و یال
گر ندانی ز زاغور بلبل    بنگرش گاه نغمه و غلغل
آرغده بر ثنای تو جان منست از آنک    پرورده‌ی مکارم اخلاق تو منم
چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش    چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان
مهره‌ی ناچخ بکوبد مهره‌های گردنان    نشتر ناوک بکاود عرقهای سهمگین
نوآیین مطربان داریم و بربطهای گوینده    مساعد ساقیان داریم و ساعدهای چون فله
عجب دلتنگ و غمخوارم، ز حد بگذشت تیمارم    تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی
ز کین تو غمناک گردد عدو    ز داشاب تو شاد گردد ولی


همچنین مشاهده کنید