جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آقا موشه


آقا موشه از متل‌هاى فارسى است که به لهجهٔ تهرانى در نوشته‌هاى پراکندهٔ صادق هدايت آمده است.
موشى بود که نمى‌توانست به سوراخ برود. جاروئى هم به دم خود بست آمد به سوراخ برود اما دم او کند شد. موش رفت پيش دولدوز و گفت: 'دولدوز دم مرا بدوز' .
دولدوز گفت: 'برو از جولا نخ بگير و براى من بياور تادم تو را بدوزم'
موش نزد جولا رفت. جولا به موش گفت: 'برو براى من تخم‌مرغ بياور' موش نزد مرغ رفت. مرغ گفت: 'برو از علاف برايم ارزن بگيرد تا بخورم و به تو تخم بدهم' . موش نزد علاف رفت. علاف گفت: 'برو از کولى غربيل بگير' . موش رفت نزد کولي. کولى گفت: 'برو از بز روده بگير تا غربيل درست کنم' . موش نزد بز رفت. بز گفت: 'برو از زمين علف بگيرد' . موش نزد زمين رفت. زمين گفت: 'برو از ميراب آب بگير' . موش رفت سر جو، ديد يک قورباغه توى آب بالا و پائين مى‌پرد و غورغور مى‌کند. به گمان اينکه قورباغه ميراب است. گفت: 'قورباغه آب بده' . قورباغه جوابى نداد و فقط غورغور کرد و بالا و پائين پريد. موش هم اوقاتش تلخ شد و پريد روى قورباغه و آب او را برد.
- آقا موشه
- نوشته‌هاى پراکنده ص - ۱۲۲
به نقل از فرهنگ افسانه‌هاى مردم ايران - جلد اول -على اشرف درويشيان - رضا خندان (مهابادى)


همچنین مشاهده کنید