|
|
|
مهندس طراح در هر گزينهاى از طرح علاوه بر مسائل فنى بايد به تحليلهاى اقتصادى نيز بپردازد. بدين ترتيب که در هر گزينه هزينههاى ثابت (استهلاک، بهره وام، بيمه و ماليات) و هزينههاى متغير (سوخت، تعمير و نگهدارى و کارگر) را متناسب با نوع طرح در نظر گرفته و درآمدهاى اقتصادى آن را مورد مقايسه قرار دهد تا بتوان نسبت به انجام يا عدم انجام سيستم آبيارى و يا انتخاب نوع سيستم تصميمگيرى نمود.
|
|
|
اصولاً يک سيستم آبيارى به اين منظور احداث مىشود تا ضمن استفاده از منابع طبيعى سودآور نيز باشد. يعنى درآمدهاى حاصله از آن از هزينههايى که صرف سيستم مىشود بيشتر باشد. هر چند برخى طرحها ممکن است به دلايل اجتماعي، سياسى و يا اهداف غيراقتصادى به اجراءدر آيند اما اگر در بلندمدت به آنها بنگريم اين طرحها نيز بهطور غير مستقيم بايد به لحاظ اقتصادى مقرون بهصرفه باشند. بنابراين تحليلهاى اقتصادى بخش مهمى از طراحى سيستمهاى آبيارى را شامل مىگردد. در طراحى انتخاب گزينههاى مختلف آبيارى (Variant) بر اساس تحليلهاى اقتصادى است.
|
|
تحليلهاى اقتصادى در دو مقياس مىتواند انجام شود يکى تحليل در مقياس مزرعه و ديگرى تحليل در مقياس منطقهاى يا ملى در مقياس مزرعه که سرمايهگذارى توسط خود زارع انجام مىشود از معيارها و قيمتهاى محلى (Local Price) استفاده مىشود. مثلاً مزد کارگرها بر اساس دستمزدهاى مرسوم و قيمت محصولات نيز بر اساس قيمتهايى که زارع شخصاً خريد و فروش مىکند محاسبه مىشود. حال آن که تحليل در مقياس ملى و منطقهاى خاص پروژههاى بسيار بزرگ است که سرمايهگذارى توسط دولت انجام مىشود و در محاسبات اقتصادى مىبايست از قيمتهاى بينالمللى
|
|
(Border Price) استفاده شود. بهعنوان مثال اگر سيمان مصرفى در محل به قيمت هر پاکت ۸۵۰۰ ريال خريد و فروش مىشود اما همان سيمان در بازار بينالمللى مىتواند به قيمت کيسهاى ۳۵۰۰ ريال در مرز تحيول شود مىبايست در محاسبات قيمت ۳۵۰۰ ريال براى آن در نظر گرفته شود. همچنين اگر گندم توليدى در محل به قيمت هر کيلو ۱۳۰۰ ريال معامله مىشود اما قيمت آن در مرز بازارهاى بينالمللى به قيمت هر کيلو ۱۸۰۰ ريال مىباشد، مىبايست در محاسبات مربوط براى گندم قيمت ۱۸۰۰ ريال را در نظر گرفت.
|
|
تحليل اقتصادى در هر دو مقياس از نظر روش يکسان است تنها تفاوت در اين است که در مقياس مزرعه هدف بالابردن سطح درآمد زارع است اما در مقياس ملى جنبههاى اجتماعى ارجح است.
|
|
|
ظاهراً مسأله بهينهسازى در مقياس مزرعه سادهتر از تحليل اقتصادى در مقياس ملى يا منطقهاى بوده و تنها کافى است که مهندس طراح هزينهها و درآمدهاى سيستم آبيارى را در نظر بگيرد. براى اين منظور ابتدا هزينهها و درآمد کل سيستم بهعنوان توابعى از مقدار آبيارى سنجيده مىشود. مقدار آبيارى مىتواند سطح زمينهاى آبيارى و يا ارتفاع آبى باشد که در فصل رشد به زراعت داده مىشود.
|
|
سادهترين راه اين است که منحنى تغييرات در آمد نسبت به مقدار آبيارى و نيز منحنى تغييرات هزينهها نسبت به آبيارى در يک دستگاه محور مختصات رسم و مورد تحليل قرار گيرد. نمونهاى از توابع يا منحنىهاى هزينه و درآمد کل طرح نسبت به سطح آبيارى در شکل زير نشان داده شده است. اگر منحنى هزينههاى کل را در نظر بگيريم مشاهده مىشود که شيب منحنى در ابتدا زياد است. اين بدان معنى است که در هر طرح آبيارى هزينههاى سرمايهگذارى اوليه زياد مىباشد. اين هزينهها شامل تاسيساتى مانند حفر و تجهيز چاههاى آب، خطوط آبرسانى و غيره است. با افزايش دادن سطح آبيارى هزينه کمترى را در بردارد و فقط کافى است مثلاً هزينههاى راهبرى ايستگاههاى پمپاژ پرداخت شود. با افزودن سطح آبيارى به نقطهاى مىرسيم که از آن به بعد شيب منحنى هزينه دوباره تندتر مىشود و اين نشانه آن است که اگر باز هم بخواهيم سطح آبيارى افزايش يابد مىبايست هزينههاى زيادترى را جهت مديريت، کارگر و يا خريد ماشينآلات بپردازيم و حتى ممکن است به جايى برسيم که مثلاً يک پمپ جوابگو نباشد و نياز به خريد پمپهاى جديد باشد. اين قسمت از منحنى ممکن است اصولاً غير اقتصادى نيز باشد.
|
|
منحنى ديگرى که درشکل زير رسم شده است منحنى درآمدهاى کل طرح است، درآمد علىالاصول با افزايش سطح آبيارى افزايش مىيابد. قسمت اول اين منحنى نيز داراى شيب تند است سپس درآمد به نقطه اوج خود مىرسد و از آن به بعد اگر مقدار آبيارى افزايش يابد درآمد کل حتى ممکن است تقليل پيدا کند.
|
|
|
|
|
تيپ منحنىهاى هزينه و درآمد کل در يک طرح آبيارى اگر دو منحنى درآمد و هزينه را به هم مقايسه کنيم ملاحظه مىشود که فاصله دو منحنى از همديگر، که در واقع تفاوت درآمد و هزينه است. بهتدريج افزايش يافته و در جاى مشخصى به حداکثر خود مىرسد. سپس دوباره اين فاصله کاهش پيدا مىکند. نقطهاى که اين فاصله به حداکثر خود مىرسد، نقطهاى است که طرح از نظر اندازه يا مقدار سطحى که آبيارى مىشود در حد بهينه خواهد بود. اين نقطه در شکل زير نشان داده شده است. روش رسيدن به نقطه بهينه در شکل زير بهصورت نمودارى نشان داده شده است. اگر به ازاء مقادير مختلف سطوح آبيارى در هر نقطه از منحنى درآمد يا هزينه مشتق تابع و يا شيب منحنى را بهدست آوريم اصطلاحاً نقاط مارژينال درآمد و هزينه بدست مىآيد .حال چنانچه مارژينالاى درآمد و هزينه نسبت به مقادير آبيارى در يک دستگاه مختصات رسم شود شکل شماره زير حاصل مىشود.
|
|
|
|
|
نقطهاى که در آن مارژينال درآمد و مارژينال هزينه با يکديگر برابر باشند اندازه بهينه پروژه خواهد بود. اين نقطه همان نقطهاى که درشکل بالا بالاترين درآمد را بدست مىدهد.
|