در کشورهاى صنعتى رواج چاقى حتى در بين کودکان بسيار زياد است و تعداد زيادى از افراد در سن بزرگسالى چاق مىشوند. چنانچه قبلاً به آن اشاره شد، چاقى از نظر پزشکى و اجتماعى چيزى ناخواسته است اين امر بهويژه در مورد کودکان صادق است. کودکان فربه به احتمال زياد بزرگسالان چاق خواهند شد که در معرض خطر بيمارى قلبي، سکته، مرض قند و فشار خون قرار مىگيرند. علاوه بر اين، کار جسمى کودکان فربه از نظر اقتصادى ضعيف است. ظرفيت انجام کار آنها پائين است؛ زيرا بدن آنها به انرژى بيشترى نياز دارد تا بتواند وزن اضافى ناشى از چربى آنها را به حرکت درآورد (وامبروا و همکاران، ۱۹۷۱؛ در پاريزکوا، ۱۹۷۷). در طول سالهايى که کودک فربه به خودپندارى مىرسد، بايد با بازخورد منفى بزرگسالان و همسالان در مورد چاقى خود برخورد کند (آلن، ۱۹۷۳؛ دوير و ماير، ۱۹۷۳؛ استونکار دومندلسون، ۱۹۶۷). حتى کودکان ۶ ساله به نوعى نسبت به افراد چاق واکنش منفى نشان مىدهند (وادن و استونکار، ۱۹۸۵). براى مربيان مطلوب است تا در اين امر دخالت کنند و در صورت امکان بهطور مثبت بر عواملى که موجب چاقى کودک مىشود تأکيد کرده، تأثيرگذار هستند.
|
|
|
|
انسان مىتواند در طول زمان با استفاده از مواد و خوراکىهاى کم کالرى و افزايش ميزان فعاليت بهمنظور سوختن کالرى بيشتر يا ترکيبى از هر دو عامل از چاقى خود بکاهد. افزايش مقدار فعاليت جسمى به تنهايى اثرى تدريجى خواهد داشت؛ زيرا دويدن ملايم به مسافت تقريبى ۳۲۰۰ متر بهطور نمونه در حدود ۱۵۰ کالرى انرژى را مىسوزاند در صورتى که براى کم کردن تقريبى ۵/۰ کيلوگرم از وزن چربى فرد بايد ۳۵۰۰ کالرى مصرف کند.
|
|
براى کودکان فربه کدام روش براى کم کردن وزن بدن بهترين است؟ پرخورى در اطفال بسيار نادر است و تحقيقاتى که در مورد رابطهٔ بين کالرى خوراکىها و چاقى اطفال انجام شده است، نتوانسته رابطهٔ مثبتى بين اين دو در آنها گزارش کند (رابرتز و همکاران، ۱۹۸۸؛ روز و ماير، ۱۹۶۸؛ وابکى و همکاران، ۱۹۸۳). يا اينکه اين رابطه را در نوجوانان برقرار سازد (رولند و بليسل، ۱۹۸۶). با وجود اين کاهش ميزان فعاليت حرکتى از ويژگىهاى عمومى کودکان چاق است (بولن، رد و ماير، ۱۹۶۴؛ جانسون، بورک و ماير، ۱۹۵۶؛ رابرت و همکاران، ۱۹۸۸). براى مثال استفانيک، هيلد و ماير (۱۹۵۹) دريافتند که در بين ۱۴ پسر فربه و و ۱۴ پسر لاغر که در اردوى تابستانى شرکت کرده بودند پسران چاق کالرى کمترى از طريق مواد خوراکى بهدست آوردند؛ بهدليل آنکه آنها کمتر از پسران لاغر اندام فعاليت داشتند. کم حرکتى شايد از چاقى ناشى نمىشود، ليکن مقدمهٔ آن است (پاريزکوا، ۱۹۷۷).
|
|
موقعى که کودکان اضافه وزن پيدا مىکنند دچار يک دور باطل مىشوند. کودک فربه بهطور نسبى بايد تلاش بيشترى در موقع فعاليت از خود نشان دهد؛ لذا فعاليت کردن براى او کمتر لذتبخش است و از اشتياق مشارکت او کم مىشود (حتى در مواقعى که فعاليت به نوعى شامل بازى يا ورزش است)؛ در اين صورت کودک کالرى کمترى از انرژى اضافى خود را مىسوزاند و اضافه وزن به همان صورت باقى مىماند. با وجود اينکه کسى رابطه بين کالرى حاصل از خوراکى و چاقى را ثابت نکرده است، تحقيقات معاصر در مورد چاقى بر رژيمهاى غذائى پرچربى و داراى قند فراوان متمرکز شدهاند (اوسکاي، ۱۹۸۹). شايد نوع رژيم غذائى بيشتر از تعداد کل کالرى مصرف شده مهم بود، داراى اثر بيشترى بر چاقى باشد. مىتوان از تحقيقات بيشتر در اين زمينه بهرهمند شد.
|
|
بزرگسالانى که بهطور چشمگير کالرى حاصل از خوراکىها را بدون ورزش کردن کم مىکنند ممکن است تودهٔ عضلانى بدن خود را همراه با وزن چربى کاهش بدهند. براى جلوگيرى از اين امر، ورزش کردن همزمان با کاهش کالرى خوراکىها بيشترين اثر را در کم کردن وزن بدن خواهد داشت. کودکان موقعى که کالرى حاصل از خوراکىها را به هزار کالرى در روز کاهش دهند ممکن است بهطور موقت ميزان رشد خود را کُند کنند يا اينکه آن را متوقف سازند (وامبروا، ۱۹۶۱؛ در پاريزکوا، ۱۹۷۷). مصرف و سوزاندن کالرى بيشتر از طريق ورزش به کودک اجازه مىدهد تا از وزن خود بکاهد؛ در حالى که سطح معين و بىخطرى از کالرى حاصل از خوراکىها را حفظ مىکند. بنابراين ورزش کردن نقش اساسى در کم کردن وزن در هر سن و سالى بهويژه در دورهٔ کودکى دارد. افرادى که داراى اضافه وزن هستند بايد هدف خود را براى احتراز از کاهش تودهٔ عضلانى بدن، فعاليتهاى ورزشى شديد و کنترل کردن کالرى خوراکىها قرار دهند و تنها از مقدار غذاى خود کم نکنند.
|
|
نقش عوامل ژنتيکى در چاقى کاملاً روشن نيست. جدا کردن اثر عوامل ژنتيکى از عادتهاى تغذيه و فعاليت حرکتى خانوادهها بسيار دشوار است. تحقيقات معاصر تنها اثر محدودى از توارث ژنتيکى را مستند ساخته است و اين امر بيشتر مربوط به چربىهاى داخلى است تا چربىهاى زير پوستى (بوچارد و همکاران، ۱۹۸۸). افراد نمىتوانند توارث ژنتيکى خود را انتخاب کنند، اما مىتوانند سطوح فعاليت جسمانى خود را کنترل و تنظيم کنند.
|
|
|
افزايش فعاليت بدني. پاريزکوا و همکاران او (۱۹۷۷) بهطور تجربى اثر افزايش سطح فعاليت جسمى کودکان چاق را بررسى کردند. آنها ۷ کودک را با ميانگين سنى ۸/۱۱ سال در طول اردوى تابستانى به مدت ۷ هفته مورد تحقيق قرار دادند. پسران سطوح فعاليت خود را بالا بردند و همچنين مقدار کالرى خوراکى خود را کنترل کردند (روزانه در حدود ۱۷۰۰ کالري). در طول تابستان آزمودنىهاى وزن بدن خود را بهطور متوسط به مقدار ۴/۱۱ درصد کاهش دادند، در حدود ۵ کيلو از وزن چربى آنها کم شد و درصد تودهٔ عضلانى بدن خود را از ۹/۶۹ درصد به ۹/۷۵ درصد افزايش دادند. در آغاز تابستان، سطح اسيد چرب آزاد پسران (سوخت قابل استفادهٔ ملکولهاى ترىگليسيريد که بدن بايد آنها را شکسته و بسوزاند) در طى ورزش رو به کاهش رفت و در طى دورهٔ استراحت بعد از ورزش در سطح پائين باقى ماند. در آخر تابستان سطح اسيد چرب آزاد آنها در طى دورهٔ استراحت بهطور چشمگير افزايش يافت. اين تغيير احتمالاً بهدليل اين بود که توانايى آنها در تدارک و سوخت چربى از ذخاير موجود در بدن پيشرفت کرده بود. بنابراين برنامهٔ ورزشى در افزايش فعاليت متابوليکى بافت چربى مؤثر واقع شده بود.
|
|
با وجود اينکه پاريزکوا توانست نتايج مطلوب و مثبتى از برنامهٔ تابستانى گزارش دهد، اما تحقيقات بعدى او (۱۹۷۷) مشکل عامى را آشکار ساخت. اين کودکان وقتى از اردو به محيط خانهٔ خود برگشتند مجدداً وزن چربى بدن آنها که در اردو پائين رفته بود به جاى اول بازگشت. موفقيت اغلب برنامههاى مداخلهگر و روشهاى مربوط به آن، بستگى به ادامهٔ مشارکت در فعاليتهاى ورزشى و حمايت و نظارت خانواده دارد. آموزش اصول تغذيه و تمرين ورزشى براى کودکان و والدين آنها با ارزش و مفيد است.
|
|
بعضى از تحقيقات حاکى از آن است که بدن، سلولهاى تازهٔ بافت چربى را تنها قبل از تولد، ماههاى اوليهٔ بعد از تولد و در دورهٔ نوجوانى مىسازد (هيرش و نيتل، ۱۹۶۸ و ۱۹۷۰). بعد از دورهٔ نوجواني، تنها اندازهٔ سلولهاى چربى تغييرپذير هستند. تحقيقات در اين زمينه بسيار محدود است، اما اين تحقيقات دقيق هستند. تمرين ورزشى و تغذيهٔ مناسب براى جوانان بهويژه در دورههاى حساس مهم است. تحقيقات انجام شده مربوط به حيوانات نشان مىدهد که ورزش شديد و منظم از تشکيل سلولهاى اضافى چربى در حين رشد جلوگيرى مىکند، اين امر شايد کنترل وزن بدن را بعدها آسانتر کند.
|