|
|
برنامههاى تمرينى براى رشد حرکتي
براى بيشينه کردن رشد حرکتي، چندين برنامه وجود دارد، ليکن آنها بهطور عينى مورد ارزيابى قرار نگرفتهاند. رايدنور در سال ۱۹۷۸ اين برنامههاى تمرينى را مرور کرد و با عناوين برنامههاى از پيش طراحى شده و برنامههاى از پيش طراحى نشده طبقهبندى کرد. طرفداران برنامههاى تمرينى از پيش طراحى شده مىگويند تمرين کردن قبل از موقع معمول براى يادگيرى مهارتهاى اطفالى مفيد است؛ براى مثال، برنامهٔ آمادگى جسمى اطفال پرودِن (Prudden Infant Fitness Program) روزانه در حدود ۲۰ دقيقه فعاليت مادر - فرزندى را در سال اول زندگى مىطلبد. اين فعاليتها شامل به حرکت واداشتن اندامهاى فوقاني، پاها و تنه است و استفاده از روروئک و صندلى کشدار نيز توصيه شده است.
|
|
در مقابل، طرفداران برنامههاى از پيش طراحى نشده تمرينهاى پيش از پيدايش و شروع مهارتهاى پايه مانند مهارتهاى دستکارى اطفال و استفاده از وسايل کمکى را توصيه نمىکنند. در عوض به کودک اين اجازه را مىدهند تا خود وضعيتهاى جديد قامت را بهدست آورد (نشستن و ايستادن). آنها اسباببازى را در اختيار کودک قرار مىدهند تا از آن استفاده کند و ابتکار عمل بهدست خويش باشد. بزرگتران از گذاشتن اسباببازى در دست کودکان خوددارى مىکنند. برنامهٔ تمرينى پيکلر در مؤسسهٔ ملى روششناسى (Methodological) مراقبت از کودکان در بوداپست مثال خوبى براى برنامههاى از پيش طراحى نشده است (پيکلر۷ ۱۹۶۸). پيکلر گزارش داده است که سن شروع مهارتهاى پايه در اين اطفال چندان ديرتر نيست، ليکن کيفيت حرکتى آنها بهتر از کودکان آموزش ديده است. اما رازل (۱۹۸۵) بر اين مطلب اشاره دارد که اطفال شرکتکننده در تحقيق پيکلر به ۲۹ حرکت پايه از مجموع ۳۶ مهارت، با تأخير نسبت به استاندارد اين مهارتها، دسترسى پيدا کردند.
|
|
در صورتى که اطلاعات تحقيقى وجود نداشته باشد، معقول آن است که والدين، محيطى براى اطفال فراهم سازند که تسهيلکنندهٔ رشد حرکت طبيعى آنها باشد و از فعاليتهايى که طفل هنوز براى اجراء آنها آماده نيست احتراز کنند. والدين همچنين بايد از شرکت دادن اطفال خود در برنامههاى تمرينىاى که در آن بهطور غيرواقعى قول تسريع رشد حرکتى داده مىشود خوددارى کنند.
|
|
مطالعات مستقل پژوهشگران در خصوص مزيّت اينگونه برنامههاى تمرينى بسيار کم است. گزارش تحقيقى که برنامههاى دو گروه را بهطور همزمان ارزيابى کرده باشد انجام نشده است، لذا قضاوت در مورد ارزش برنامههايى که مدّعى بهينه کردن رشد حرکتى هستند بسيار مشکل است.
|
|
| تجزيه و تحليل مطالعات مربوط به دورههاى حساس
|
|
آگاهى از ديدگاه اشخاصى که دادههاى تحقيقى را تفسير مىکنند بسيار مهم است. پژوهشگرانى که در خصوص وجود دورههاى حساس در رشد در طى دههٔ ۱۹۳۰ مطالعه کردهاند طرفدار ديدگاه باليدگى هستند. آنها شروع مهارتها را در دامنهٔ ميانگين سنى تفسير کردند و معتقد بودند که ميزان سرعت يادگيرى در سنين بعدى از شتاب بيشترى برخوردار است. بنابراين چنين نتيجهگيرى کردند که باليدگى عصبى - عضلاني، اکتساب مهارتها را به بار مىآورد، در حالى که تغييرات محيطى در رشد و تکامل حرکتى نقشى بسيار جزئى و فرعى دارد؛ به عبارت ديگر مهارتهاى حرکتى پايه عليرغم شرايط محيطي، رشد مىکنند.
|
|
از ديدگاه سيستمهاى پويا داشتن يا نداشتن تجربه و برنامهٔ تمرينى با پيشرفت رشد دستگاههاى مختلف ارتباط دارد. طرفداران اين ديدگاه نقش دستگاههاى ديگر بدن را همانند نقش دستگاه عصبى مهم دانسته و تأئيد کردهاند. آنها بهويژه براى رشد دستگاه عضلانى و اسکلتى ارزش قائل شدهاند. کودکان براى اينکه بتوانند بيشترِ مهارتهاى پايه را انجام دهند، به مقدار معينى از قدرت عضلانى و تعادل بدن نياز دارند. شرايطى که باعث محروميت اطفال از فرصتهاى رشد قدرت عضلانى و تعادل بدن مىشود بالقوه موجبات تأخير رشد حرکتى را فراهم مىسازد. برعکس شرايطى که موجب داشتن فرصت براى رشد قدرت عضلانى و تعادل بدن مىشود بالقوه موجب تسهيل رشد حرکتى مىشود. ساير دستگاههاى بدن نيز که هنوز بهصورت گسترده مطالعه نشدهاند ممکن است به همين مقدار در رشد حرکتى مؤثر باشند؛ بنابراين شرايط محيطى و تمرين و تجربه اهميت زيادى در رشد حرکتى دارد.
|
|
جنبهٔ خاصى از مطالعات مذکور در زمينهٔ دورههاى حساس رشد، توجه بيشترى را مىطلبد و آن اينکه بيشتر اين مطالعات تنها يک روش از سنجش و ارزيابى رشد حرکتى را بهکار بردهاند و آن هم اکتساب مهارتهاى جديد است؛ حال آنکه ممکن است در بلند مدت آثار محروميت يا پربارسازى بر روى فرآيند تحصيل مهارت چه از نظر کمّى و چه به لحاظ کيفى آنقدر مهم نباشد. اگر به ياد داشته باشيد مک گرو تفاوتهاى معنىدارى را در مورد چابکى و روانى حرکت بين جيمي و جاني گزارش کرد. شايد اين نخستين اشارهٔ تحقيقى در زمينههاى کيفى بود که لزوم توجه بيشتر به وجود دورههاى حساس و کيفيت رشد حرکتى را بيان مىکرد. متأسفانه محققان، اين اشاره به جنبههاى کيفى را با علاقه دنبال نکردند، لذا تحقيقات بسيار کمى در خصوص آثار محروميت يا پربارسازى بر کيفيت رشد حرکتى انجام شده است. همچنين اطلاعات کمى در مورد نقش تجارب حرکتى و به موقع که بتواند اعتماد به نفس کودک را در اجراى مهارتهاى حرکتى پايهگذارى کند در دست است. مدتها است که وحدت ادراکات محيط و عملکردهاى کودک شناخته شده، بهطورى که يک رشتهٔ تحقيقاتى به بررسى در اين زمينه اختصاص داده شده است. ما به مطالعات بيشترى در زمينهٔ تمامى جنبههاى رشد اوليهٔ حرکتى نيازمنديم، بهويژه در خصوص روابط متقابل بين عصبشناسي، وضعيت قامت، رشد عضلانى - اسکلتى و فرصتهاى که کودک مىتواند مهارتهاى حرکتى را تجربه و تمرين کند.
|