شايعترين علت آريتمهاى قلبى در بيماران بدون بيمارى قلبي، آريتمىهاى بطنى هستند. معالوصف، آريتمىهاى فوق بطنى و نقائص هدايتى نيز مشکلات بالينى دردسرسازى مىباشند. ضربانهاى بطنى پيشرس (VPBs) در ۷۰-۴۰ درصد افراد عارى رخ مىدهند و مىتوان با الکتروکارديوگرافى سرپائى مستمر (مداوم) آنها را تشخيص داد. مطالعات پيگيرى دراز مدت در بيماران مبتلا به اکتوپى کمپلکس بىعلامت (يعنى ضربانهاى پيشرس مکرر، Muliforms، و مقاطع کوتاه مدت تاکيکاردي) نشان دادهاند که پيشآگهى با بيماران بدون آريتمى مشابه است. در بيماران مبتلا به بيمارى شريان کرونري، وقوع VPBs با افزايش خطر مرگ ناگهانى قلبى همراه است.
عوامل خطر
هيپوکامى و يا هيپومنيزيمى
تشخيص
الکتروکارديوگرافى
مطالبى پيرامون ورزش
ورزش مىتواند در بيمارانى که ديژيتال و ديورتيک مصرف مىکنند، باعث آريتمىهاى قلبى شود. تست ورزش مىتواند بهعنوان روشى براى پيشبينى احتمال وقوع آريتمىهاى قلبى و نيز ارزيابى نتايج درمان ضد آريتمى بهکار مىرود. بيشترين خطر ورزش، وقوع مرگ ناگهانى ناشى از آريتمىهاى بطنى يا نارسائى بطنى ناگهانى است. خطر مرگ ناگهانى در بيماران مبتلا به يک يا چند تا از خصوصيات ذيل بيشترين حد مىباشد:
- کارديوميوپاتى هيپرتروفيک شديد
- تنگى شديد آئورت
- اختلال عملکرد سيستولى شديد در بطن چپ
- آريتمى بطنى کمپلکس ناشى از ورزش
- هيپوتانسيون ناشى از ورزش (بيش از ۲۰ ميلىمتر جيوه سيستولى)
- آنژين ناشى از ورزش
- سابقهٔ قبلى فيبريلاسيون بطنى
- بيمارانى که به هنگام وقوع آنژين صدري، آريتمىهاى بطنى را تجربه مىکنند.
- بيماران دچار فواصل Q-T طولانى و سابقهٔ سنکوپ
بايد به بيمارانى که مبتلا به شکل شديدى از حالات فوقالذکر هستند، توصيه مىشود که ورزش نکنند. با اين وجود، بيماران مبتلا به بيمارىهاى خفيف تا متوسط مىتوانند در صورتىکه بهصورت ملايم و پس از يک تست ورزش فعاليت ورزشى نمايند، از آن بهره ببرند. سنکوپ ناشى از ورزش در بيماران مبتلا به هيپرتانسيون ريوي، تنگى آئورت، کارديوميوپاتى هيپرتروفيک و بيمارى شريان کرونر شايع است. آريتمىهاى بطنى علت احتمالى سنکوپ و مرگ ناگهانى در بيماران مبتلا به کارديوميوپاتى هيپرتروفيک مىباشند. ساير مکانيسمهاى احتمالى سنکوپ ناشى از ورزش شامل نارسائى بطن چپ و اتساع عروقى نوروکارديوژنيک هستند. در صورت امکان بايد پيش از آغاز يک برنامهٔ ورزشي، ناهنجارى مسئول آريتمىهاى ناشى از ورزش را تصحيح نمود. در صورتىکه اين امر امکانپذير نباشد، ورزش بايد در شدت ورزش ۱۰ ضربان پائينتر از ضربان قلبى که همراه با بروز نشانهها است، تجويز گردد. بيمارانى که قادر به تخمين شدت ورزش نيستند، بايد تحت پايش ضربان قلب ورزش نمايند. بايد بر روى گرم کردن و سرد کردن تأکيد ويژهاى بهعمل آيد.
اگرچه پاسخ ضربان قلب به ورزش در بيمارانى که بتابلوکر دريافت مىکنند، کاهش مىيابد. ولى کماکان مىتوان از ضربان قلب بهعنوان معيارى براى تجويز شدت تمرين استفاده نمود. اين بيماران مىتوانند با ضربان قلبى منطبق بر آستانهٔ بىهوازى ورزش کنند. در صورتىکه تست ورزش قلبى ريوى در دسترس نباشد، ورزش بايد با درجهبندى فعاليت درک شده (RPE) حداکثر ۱۶ تجويز گردد.
تست ورزش يک روش حساس براى ارزيابى احتمال بروز نشانههاى ناشى از ورزش نمىباشد، ولى تنها ابزارى است که در اختيار داريم. نتايج غير طبيعى در بارکارى شديد براى پيشبينى خطرات ناشى از ورزش، به اندازهٔ نتايج غير طبيعى در بارکارى پائين ارزشمند نيستند. آريتمىهاى بطنى که در زمان استراحت وجود ندارند، ممکن است در اثر ورزش تحريک شوند، ولى خطر بروز آريتمى با شدت ناهنجارىهاى بطنى ارتباط بيشترى دارد تا يافتههاى الکتروکارديوگرافيک مشهود در تست ورزش. تاکيکاردى بطنى بهطور شايع در طى ورزش با شدت بالا ديده مىشود، چرا که ورزش شديد بيشتر با ايسکمى ميوکارد و سطوح بالاى کاته کولامينهاى خون همراه است. تاکيکاردى بطنى همچنين بهطور شايع بلافاصله پس از ورزش ديده مىشود که بهخاطر فزونى نسبى نوراپىنفرين و اتساع عروقى ناشى از اسيد لاکتيک در طى دورهٔ ورزش ايجاد مىگردد.
موارد تاکيکاردى فوق بطنى بهطور غير معمول با ورزش تحريک مىشوند، ولى معمولاً در بيماران مبتلا به بيمارى ريوي، سندرم ولف - پارکينسون - وايت يا بيمارانى که از الکل و / يا کافئين مصرف سوء مىنمايند، مشاهده مىگردند. فلوتر / فيبريلاسيون دهليزى ناشى از ورزش بيشتر در بيماران دچار بيمارى دريچهاي، هيپرتروئيدى و کارديوميوپاتى رخ مىدهد. ورزش مىتواند باعث بلوک شاخهٔ راست يا چپ در نتيجهٔ ايسکمى ميوکارد (که در اين صورت معمولاً در ضربان قلب کمتر از ۱۲۵ ضربان در دقيقه رخ مىدهد) يا بهعنوان يک پديدهٔ مرتبط با ضربان شود.