|
|
تماشاى تلويزون مىتواند منبعى براى دوستى فراهم کند، چه از طريق گرد هم جمع کردن خانواده براى دور هم جمع شدن و لذت بردن از برنامهها و چه با در اختيار گذاشتن مجموعهاى از دوستان خيالي، که کودک مىتواند بهطور غيرمستقيم با آنها درگير و مشغول شود. زمانى کودکان مىگويند تلويزيون دوست و همصحبت به ما مىدهد، منظورشان مىبايست همين دومى باشد. در حقيقت هم با وجود جايگاه خانوادگى تلويزيون، اين روزها بيشترين استفاده از تلويزيون در خلوت و انزوا صورت مىگيرد. اگرچه تماشاى برنامههاى پخش شده از آنتن، اغلب در معيت ديگران صورت مىگيرد تا تنهايي، خلاف اين قضيه نيز صحيح است و آن زمانى است که از دستگاه تلويزيون براى پخش برنامههاى ويديويى استفاده مىشود. بهعلاوه، با افزايش تعداد تلويزيون در منزل، مىتوان چشمانداز وسيعترى را براى تماشاى تلويزيون در انزوا پيشبينى کرد.
|
|
| به عنوان منبعى براى گفتگو
|
|
کودکان و بزرگسالان، هر دو، تلويزيون را بهعنوان منبع اصلى ايجاد موضوعاتى براى گفت و گو ذکر کردهاند. برنامهها بهعنوان تجربهٔ مشترک، براى گفت و گوهاى روز بعد در کلاس، زمينه مساعدى فراهم مىکنند. اگر معمولىترين برنامههاى روز را تماشا نکرده باشيد، احتمال دارد از قافله عقب بمانيد. آن دسته از کودکانى که نمىتوانند دربارهٔ آخرين حوادث بهوجود آمده در پى رنگ سريالى خانوادگى حرف بزنند، نمىتوانند به بحث ملحق شوند. بنابراين، امکان دارد کودکان بهطور انتخابى برخى از برنامهها را تماشا کنند تا مطمئن شوند که در بحثى که ممکن است روز بعد (يا زمانى دورتر) مطرح شود، منفعل نيستند.
|
|
|
يک جنبهٔ متفاوت نقش تلويزيون بهعنوان دوست و همنشين، از ارتباطات مختلفى ناشى مىشود که اغلب بين بينندگان و شخصيتها و چهرههاى محبوبى بهوجود مىآيد که از طريق دستگاه تلويزيون بهطور منظم وارد خانه آنها مىشود. بينندگان جوان ممکن است ارتباط نزديکى با شخصيتهاى بهخصوصى برقرار کنند، شخصيتهايى که از نظر آنها، نمونههاى مطلوبى هستند و آنها دوست دارند مثل آن نمونهها باشند. شخصيتهاى تلويزيونى مىتوانند جايگزين دوست براى آن دسته از کودکان شوند که در دنياى واقعى دوستان کمى دارند. اين کودکان بهروشهاى مختلف به آنها ارتباط برقرار مىکنند، که پژوهشگران نام ارتباط فرا اجتماعي بر آن مىنهند. بهبيان ديگر، اگرچه آنها نمىتوانند در دنياى بيرونى با مطلوبهاى تلويزيونى خود دوست باشند، مىتوانند تظاهر کنند که با آنها دوست هستند.
|
|
احتمال آشکار شدن تعامل فرا اجتماعي، بهويژه، با آن گروه از چهرههاى سرشناسى امکانپذير است که بسيار بر صفحه تلويزيون ظاهر مىشوند و اجراى آنها به شکل مکالمهٔ رودر رو با تماشاگران در منزل صورت مىگيرد. يک باور اين است که، تماشاگران علاوه بر همانند سازى با شخصيتهاى تلويزيون، نقاب يا چهرههاى ساختگى خود را حفظ مىکنند و به شخصيتهاى تلويزيونى بهگونهاى پاسخ مىگويند که اگر آنها را در خيابان نيز ببينند، همانگونه رفتار خواهند کرد. مشغول شدن بيننده با برنامههاى تلويزيون به ميزان بسيار از انس و الفت او با شخصيتهاى تلويزيونى ناشى مىشود. اين تجربه بينندگان را به اين جهت سوق مىدهد که احساس کنند شخصيتها را مىشناسند و، متعاقباً، دربارهٔ آن شخصيتهاى تلويزيونى ايجاد شود که اين احساس را به بيننده مىدهند که بهطور مستقيم با او گفت و گو مىکنند؛ براى مثال شخصيتى که بهطور مرتب گفت و گوى خودمانى يا کسى که مجرى نمايشهاى سرگرم کننده است.
|
|
|
شناخت نقش تلويزيون بهعنوان يک دوست و همنشين، نه تنها در ميان خود کودکان رخ مىنمايد، بلکه در بستر خانواده نيز چنين درکى از تلويزيون وجود دارد. امروزه يکى از نقشهاى تلويزيون، جانشينى پرستار بچههاست. اگرچه تلويزيون نمىتواند همه نقشهاى يک پرستار را بهخوبى ايفا کند - نمىتواند مانع دعوا و درگيرى آنها شود، به آنها بگويد کى بخوابند يا از خراب کردن اثاثيه منزل جلوگيرى کند - ولى مىتواند آنها را براى مدتى کوتاه ساکت نگه دارد يا دست کم تا حدودى از شيطنتشان جلوگيرى کرده، در سطحى قابل کنترلتر نگه دارد.
|
|
براى نخستينبار حدود سىسال پيش به توانايى بالقوهٔ تلويزيون، بهعنوان پرستار بچه، توجه شد. النور مککوبي، محقق برجستهٔ تلويزيون در دههٔ ۵۰، دريافت که در يکى از پيمايشهايش مادران استفاده از تلويزيون را بهعنوان آرامکننده (Pacifier) ذکر کرده بودند. اکثريت قابلتوجهى گفتهبودند که تلويزيون کار مراقبت از کودکان را در خانه آسانتر مىکند. شواهد موجود براى اثبات اين باور که تلويزيون مىتواند کودکان را مشغول کند، از مشاهداتى بهدست آمده است که نشان مىدهند کودکان هنگام تماشاى تلويزيون منفعلتر و مجذوب مىشوند و کمتر احتمال دارد رفتار سوئى از آنها سربزند يا نيازمند توجه و مراقبت دايم والدينشان باشند.
|
|
مادران چگونه از تلويزيون براى جلب نظر کودکان خود استفاده مىکنند؟ استفاده از تلويزيون بهعنوان نگهدارندۀ بچه تا چه حد گسترده است؟ آيا والدين دربارهٔ تلويزيون با کودکان خود صحبت مىکنند؟ به چه روشى اين کار را مىکنند؟ آيا مادران نقش تلويزيون را به مثابهٔ پرستار در ردههاى بالا مىدانند؟
|
|
در پيمايش انجام شده در آمريکا بهطور کلى مادران معتقد بودند که از تلويزيون در سطحى گسترده بهعنوان نگهدارندهٔ بچه استفاده مىشود، اما به اين موضوع بهگونهاى مىنگريستند که در خانوادههاى ديگر بيشتر از خانوادهٔ خودشان انجام مىشود. اين مادران تماشاى تلويزيون را از روى عادت ناديده نمىگرفتند و احساس مىکردند که دوست ندارند کودکانشان تمام وقت خود را به تماشاى تلويزيون اختصاص دهند. از ديد آنها بازى با دوستان معمولاً بر تماشاى تلويزيون ارجح بود و اغلب مادران تمايل داشتند که کودکانشان تماشاى تلويزيون را بر تنها بازى کردن ترجيح دهند.
|
|
زمانى که از مادران سئوال شد که هنگام غذا پختن، انجام کارهاى خانه يا استراحت، معمولاً به کودکانشان مىگويند چه کارى انجام دهند، تعداد پاسخهايى که مىگفتند کودکانشان تلويزيون تماشا کنند با آنهايى که کودکان خود را به بازى با دوستان تشويق مىکردند. برابر بود؛ اگر چه آنها ادعا مىکردند که اغلب از کودکان خود مىخواهند که در خردهکارىها کمک کنند. هرچند بسيارى از آنها تنها به کودکان خود مىگفتند که هر کارى که دوست دارند، بکنند يا اينکه از سر راه مادر کنار بروند.
|
|
اکثر اين مادران آمريکايى احساس مىکردند که بيشتر مادران بچههاى بين ۲ تا ۱۲ سال از تلويزيون بهعنوان پرستار بچه استفاده مىکردند. بهطور متوسط، آنها تخمين مىزدند که ديگر مادران مىبايست بيش از چندين ساعت از تلويزيون براى ساکت نگه داشتن کودکان خود استفاده کنند. اگرچه کمتر احتمال داشت که آنها به اين ميزان واين نوع استفاده از تلويزيون در خانههاى خودشان اقرار کنند. بهبيان ديگر، مادران کمتر راغب هستند که به استفاده از تلويزيون بهعنوان پرستار بچه در خانه خود اقرار کنند تا اينکه استفادهٔ آن را در ميان ديگر مادران تخمين بزنند. ما نمىدانيم که اين رفتار تا چه حد عادى است و نيز نمىدانيم که مادران با چه دقتى از چگونگى استفادهٔ مادران ديگر از تلويزيون براى نگهدارى فرزندشان، آگاهى دارند. اما اينطور به نظر مىرسد که، عمدتاً بسيارى از مادران از تلويزيون استفاده مىکنند تا در ساعاتى که نمىتوانند زحمت مراقبت فرزندان را متقبل شوند يا زمانى که درگير مسائل ديگر هستند، فرزندان خود را مشغول کنند.
|