پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
سینمای نوین، یا واقعگرائی اجتماعی در بریتانیا
فیلم شنبه شب و یکشنبه صبح الگوی 'سینمای نوین' بریتانیا شد، نهضتی مبتنی بر واقعگرائی اجتماعی که درونمایهاش را از نئورئالیسم ایتالیا و تکنیکهایش را از مستندهای سینمای آزادِ اواخرِ دههٔ ۱۹۵۰ و فیلمهای موج نوی فرانسه وام گرفته بود. صحنههای فیلمهای نهضت سینمای نوین عموماً مراکز صنعتی بود و عموماً در مکانهای واقعی، بهصورت سیاه و سفید و در مقابل تأثیرانگیزترین پسزمینههائی فیلمبرداری میشدند که سازندگان میتوانستند بیایند. در این فیلمها بازیگرانِ جوانِ ناشناس بازی میکردند و قهرمان داستانهایشان نوعاً جوانانی انقلابی از طبقه کارگر بودند. |
قهرمانهای این فیلمها غالب اوقاتِ خود را به میخوارگی و بدمستی در میخانهها میگذراندند و با لهجههای محلی سخنرانیهائی میکردند که تا آن زمان در سینمای بریتانیا شنیده نشده بود. مهمترین فیلمهای سینمای نوین بریتانیا عبارتند از طعم عسل (وودفال، ۱۹۶۱؛ فیلمنامه شلادلانی) و تنهائی دوندهٔ استقامت (وودفال، ۱۹۶۲؛ اقتباس از رمان سیلیتو) اثر تونی ریچاردسن؛ نوعی عاشقی (۱۹۶۲) و بیلی دروغگو (۱۹۶۳) از جان شلزِینگر؛ این زندگی ورزشی (تهیهکننده رایتس، ۱۹۶۳) از لیندسی اندرسُن؛ پسران چرمپوش (۱۹۶۳) از سیدنی فیوری و فیلم مورگان: موردی مناسب برای درمان (۱۹۶۶) از کارِل رایتس. |
ینمای نوین بریتانیا حوالی سال ۱۹۶۳ به اوج شکوفائی رسید و سپس بهعنوان یک نهضت به سرعت سقوط کرد، و کارگردانهای این نهضت هر یک راه از جداگانهای رفتند. در اواسط دههٔ شصت در واقع بهعنوان عکسالعملی در مقابل فضای تیرهٔ واقعگرائی اجتماعی و تصویر دلگیرکنندهای که این سینما از مراکز صنعتی بهدست میداد، گونهٔ دیگری جای آن را گرفت که میتوان آن را 'لندن شادمان' نامید؛ فیلمهائی با بودجهٔ فراوان و به طریقهٔ رنگی و وایدسکرین، مانند آلفی (لوییس گیلبرت، ۱۹۶۶)، روزگارِ بسیار خوب (دِزماند دیویس، ۱۹۶۷) و جوانّا (مایکل سارنه، ۱۹۶۸)، که قهرمانهای همه از طبقهٔ کارگر بودند. با این حال لیندسی اندرسن درونمایهٔ 'ضد وضع موجود' را در فیلمِ اگر... (۱۹۶۸) ادامه داد. اگر... فیلم درخشانی است دربارهٔ طبیعتِ فردگرائی و استبداد، که در قالب طنزی سورئالیستی بر نظام آموزشی دولتی ساخته شده است و از مهمترین فیلمهای دههٔ ۱۹۶۰ محسوب میشود. اندرسن با این فیلم بهعنوان یکی از مؤثرترین چهرههای نهضت سینمای نوین بریتانیا معرفی شد. اندرسُن با فیلم بیمارستان بریتانیا (۱۹۸۲)، با طنزی افراطی و پوچانگارانه (اَبسوردیستی) نسبت به اعتصابات کارگری، تنشِ نژادی و اشاره به بهرهبرداریِ نادرست از خدمات بهداشتِ عمومی توسط دکترها و بیمارها، به کالبدشکافیِ خود از روان انگلیسیها ادامه داد. تازهترین فیلم اندرسن، نهنگهای ماه اوت (۱۹۸۷)، قطعهٔ احساساتی و لطیفی است که دیوید بِری آن را از نمایشنامهٔ سال ۱۹۸۱ خودش اقتباس کرده و در آن دو خواهر سالخورده (بت دیویس و لیلیان گیش) روزهای آخر عمر خود را در خانهٔ پدری در ساحل مِین میگذرانند. |
فیلمهای کارِل رایتس پس از یک آغاز چشمگیر در شنبه شب و یکشنبه صبح در دههٔ ۱۹۶۰ رو به افول نهادند (از جمله ایزادورا، ۱۹۶۸)، و در این میان فیلم مورگان (۱۹۶۶، تحت عنوان مورگان: موردی مناسب برای درمان) یک استثناء است، که فیلمی است ظریف در باب عقل باختن، و به شکلی دردناک مضحک است. اما فیلم هوشمندانهای که رایتس در آمریکا ساخت، قمارباز (۱۹۷۵)، نشان از توانی تازه داشت. دومین فیلم آمریکائی او، چه کسی باران را بند میآورد؟ (۱۹۷۸)، اقتباس افراطکاری است از تریلرِ تمثیلی و پرفروش رابرت استون بهنام سگهای نظامی دربارهٔ قاچاق هروئین در جریان جنگ ویتنام و همین فیلم بار دیگر او را به شهرت رساند. فیلمنامهٔ فیلم بعدی او، زنِ ستوان فرانسوی (۱۹۸۱)، را هَرُلد پینتر از رمان 'ویکتوریائی' جان فاولز اقباس کرد و فردی فرانسیس آن را به طرز خیرهکنندهای فیلمبرداری کرد. این فیلم برای کارگردان یک پیروزی هنری به ارمغان آورد. تازهترین فیلمهای رایتس عبارتند از، رؤیاهای شیرین (۱۹۸۵)، زندگینامهٔ هوشمندانهای از خوانندهٔ آوازهای محلی، پَتسی کلاین، که در اوج محبوبیت بر اثر سقوط هواپیما کشته شد؛ و فیلم همه برندهاند (۱۹۹۰) که براساس فیلمنامهٔ اصیل او ناجورها در ۱۹۶۲ بود) ساخته شده است. حساسیتهای زیبائیشناختیِ متنوعِ کارل رایتس از آن پس او را به هر کجا کشاند باید به خاطر داشت که کتاب او تحتعنوان تکنیک تدوینِ فیلم تأثیر عمیقی بر هنرمندان بزرگ سینما نظیر الن رنه داشته است. |
افولی که در مورد آثار رایتس به آن اشاره شد در مورد تونی ریچاردسن هم صادق است. ریچاردسن پس از سلسله فیلمهای درخشانش دربارهٔ طبقهٔ کارگر و همچنین کمدیهای چشمگیر تاریخیاش از جمله تام جونز (۱۹۶۳، برگرفته از رمان هنری فیلدینگ)، گرایشهای اجتماعی را رها کرد و به سینمای تجاری پرهزینه روی آورد. از آن پس غالب فیلمهای او، از جمله فیلم عزیز فامیل (۱۹۶۵، تولید آمریکا) با شکست روبهرو شدند، اما با ساختن فیلمهائی چون هزیمتِ تیپ سبک (۱۹۶۸)، نِدکِلی (۱۹۷۰) و جوزف اندروز (۱۹۷۷)؛ اقتباس دیگری از آثار فلدینگ) هنوز میتوان او را بهعنوان فیلمسازی با استعدادِ ذاتی ارزیابی کرد. ریچاردسن بعدها در آمریکا بهکار پرداخت و در آنجا دو فیلم ساخت: مرز (۱۹۸۱)، قصهٔ احساساتی و پرهیجان از مرز آمریکا و مکزیک، و هتل نیوهمپشایر (۱۹۸۴)، اقتباسی از داستان جان ایروینگ دربارهٔ یک خانوادهٔ عجیب و غریب آمریکائی. او در حال کارگردانیِ یک تلهفیلم بود که در سال ۱۹۹۱ از بیماری 'ایدز' درگذشت. |
جان شلزِینگر (متولد ۱۹۲۶) کار خود را در بی.بی.سی. بهعنوان مستندساز آغاز کرد و از نظر هنری بسیار بالاتر از رایتس با ریچاردسن قرار داشت. نخستین فیلم داستانی خود، نوعی اشقی، را در ۱۹۶۲ ساخت و پس از بیلی دروغگو (۱۹۶۳) با فیلمی بهنام دارلینگ (۱۹۶۵) موفقیت تجاری فراوانی کسب کرد. این فیلم که انحطاط طبقهٔ بالا و متجدد انگلیس را مورد مطالعه قرار میدهد به شیوهٔ موج نو ساخته شد و جولی کریستی را به یک ستاره بدل کرد. اما فیلم دور از اجتماع خشمگین (۱۹۶۷)، بهترین فیلم این دهه، در مکانهای واقعی در دورسِت و ویلشایر و با مهارتِ نقاشانهٔ بینظیری توسط نیکلاس روگ فیلمبرداری شد. شِلززینگر با فیلم کابوی نیمهشب (۱۹۶۹) و اساساً در طول دههٔ ۱۹۷۰، در فیلمهائی هوشمندانه و صاحبسبک تخصص یافت - یکشنبه، یکشنبهٔ لعنتی (۱۹۷۱)، روز ملخ / روزهای فاجعه (۱۹۷۵؛ برگرفته از رمان ناتانائل وست)، دوندهٔ ماراتُن (۱۹۷۶)، و بانکیها (۱۹۷۹). او پس از کوششی ناموفق در طنز اجتماعی در بزرگراهی به کلوب شبانه (۱۹۸۰) بار دیگر با فیلم یک انگلیسی در خارج (۱۹۸۳) به ساختن تِلهفیلم برای بی.بی.سی. روی آورد و در آن به زندگی یکی از جاسوسهای دوران جنگِ سرد بهنام گای بِرِجس پرداخت. این فیلم به همراه فیمی از یک حادثهٔ واقعیِ جاسوسی بهنام شاهین و مرد برفی (۱۹۸۴)؛ تهیهکنندهٔ آمریکائی) بر مضامین اخلاقی خیانت تأمل کردهاند. بسیاری از منتقدان تریلرِ خشونتآمیز و جادویاورانهٔ معتقدان (۱۹۸۶) را یک ابهامپروری غیرضروری تلقی کردهاند، اما فلم مادام سوساتسکا (۱۹۸۸) را بسیار ستودهاند؛ این فیلم روایتی است سرگرمکننده از یک معلم پیانوی کهنسال و اطرافیانش، آثار دیگر شلِزینگر نیز، از جمله تریلر آمریکائی و دو پهلوی بلندیهای پاسیفیک (۱۹۹۰) و فیلمهای جاسوسی انگلیسیِ حدود اختیار آدمی (۱۹۹۱) و معصوم (۱۹۹۳) توجه منتقدان را جلب کردهاند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست