جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پیشینهٔ تاریخی بازارها


پيشينهٔ گونه‌هاى اوليهٔ بازارها در مشکل ابتدائى آن، به حدود ده‌هزار سال پيش برمى‌گردد. يکى از نخستين سکونتگاه‌هائى که اقتصاد آن به کشاورزى و دامدارى وابسته بوده، در نزديکى کرمانشاه قرار داشت، که پيشينه آن به نه‌هزار سال پيش مى‌رسد.
سکونت‌گاه‌هاى ديگرى نيز با اقتصاد وابسته به صنايع دستى با قدمت چند هزار ساله مى‌توان برشمرد، از جمله تپه‌زاغه در دشت قزوين (اواخر هزاره هفتم ق. اوايل هزارهٔ ششم ق م)؛ تپه سيلک در جنوب‌غربى کاشانى (هزاره ششم ق م)؛ تپه حسنلو در جنوب‌غربى درياچه اروميه (هزارهٔ ششم ق م)؛ تل ابليس در منطقه برد سير کرمان (هزاره پنجم ق م)؛ شهر سوخته در سيستان (هزارهٔ سوم ق‌م ) و .... در اين مکان‌ها وجود کارگاه‌هاى صنايع دستى و فضاهاى بازرگانى به اثبات رسيده است.
در حدود هزارهٔ چهارم ق م، مُهرهائى وجود داشته که از آن براى نشانه‌گذارى ظرف‌هاى حامل کالا استفاده مى‌کردند.
شهر سوخته يکى از سکونتگاه‌هاى واقع در نيمه‌شرقى ايران در هزاره‌سوم و هزاره‌دوم ق‌م بود. علاوه بر کشاورزى، توليد محصولات و صنايع‌دستى و کارگاهى، يکى از اشتغالات بسيار مهم ساکنان شهر بوده و عدهٔ قابل توجهى به‌صورت تخصصى و تمام وقت، در صنايع سفالگرى، فلزکارى، سنگ‌تراشى و جواهرسازى سرگرم کار بوده‌اند. اين شهر ميان سال‌هاى ۳۲۰۰ تا ۲۱۰۰ ق‌م فعال بوده و آنگاه در اثر يک آتش‌سوزى گسترده از بين رفت و از فعاليت بازماند. بسيارى اشياء به‌دست آمده از اين ناحيه در زير لايه‌اى خاکستر و نمک، پايدار مانده است.
تمدن عيلامى به‌عنوان يکى از درخشان‌ترين تمدن‌هاى کهن از هزارهٔ چهارم تا حدود اواسط هزارهٔ نخست قبل از ميلاد، ادامه داشته است. گستردگى مبادلات بازرگانى و روابط اجتماعى در هزارهٔ دوم بيش از ميلاد، طبق قوانين و ضوابط دقيق اجتماعى و قضايائى که براى اين امور تدوين شده بود، انجام مى‌گرفت.
در شهر عيلامى دوراونتاش (هزاره دوم پيش از ميلاد)، کارگاه‌هاى توليد و عرضهٔ طلا و نقره و مفرغ و اشياء سفالى وجود داشت و مى‌توان حدس زد که بخشى از بازار تا مرکز شهر گسترده بوده است.
در شهر سومرى اور (هزارهٔ دوم ق‌م)، بخش‌هائى از مراکز بازرگانى و توليدى شهر مشخص گشته که با توجه به ارتباطات متقابل بازرگانى و فرهنگى ميان عيلام و سومر، مى‌توان حدس زد که وضع مراکز بازرگانى ـ توليدى بسيارى از شهرهاى عيلامى، بى‌شباهت به مرکز شهر سومرى اور نبوده است. در شهر اور، در بخشى از محوطهٔ مسکونى شهر، راسته‌هائى قرار داشته که در برخى قسمت‌ها توسط سارى‌بافى پوشيده بود. و دو سوى آن دکان‌هائى قرار داشته که در آنها برخى کالاها براى فروش عرضه مى‌شده است. در شهر شوش نيز از هزارهٔ دوم ‌ق‌م، فعاليت‌هاى بازرگانى و تبادل کالاهائى چون پارچه و اشياء فلزى جريان داشته است.
با مطالعهٔ برخى اسطوره‌ها و حکايات تاريخى، به اين نتيجه مى‌رسيم که در برخى سکونتگاه‌هاى اوليهٔ آريائى‌ها بازارهائى وجود داشته است.
در 'ونديداد' ، به نوع کارگاه‌هاى صنعتى و مقررات مربوط به‌کار در آنها اشاره شده است. در ‌آغاز سکونت آريائى‌ها، اشتغال به امور صنعتى چندان پيشرفت نکرده بود و جامعه به سه طبقه روحانيان، سپاهيان، و کشاوزران تقسيم مى‌شد. اما رفته رفته فعاليت‌هاى صنعتى شکل گرفت و کارگاه‌هاى طلاسازى، نقره‌سازى، آهنگرى، شيشه‌گرى، ذوب فلزات و غيره براى توليد محصولات فلزى و شيشه‌اى ساخته شد.
در روزگار مادها فرهنگ شهرنشينى رشد يافت و به‌نظر مى‌رسد که گروه‌هائى از پيشه‌وران و صنعت‌گران به‌صورت حرفه‌اى به‌کارهاى تخصصى اشتغال داشته‌اند.
در دورهٔ امپراتورى هخامنشى، سرزمين‌هاى زير فرمان هخامنشيان در روزگار داريوش به پهناورترين حد خود رسيد و گويا چهل‌وشش قوم مختلف زير فرمان هخامنشيان مى‌زيسته‌اند. در اين دوره، اقتصاد شکلى نظام يافته داشت؛ بازرگانى با پول و مبادلهٔ کالا هر دو صورت مى‌گرفت. و به اخد ماليات با عناوين مختلف در متون اين دوره اشاره شده است.
براساس کتيبه‌هاى به‌دست آمده از تخت‌جمشيد، صنعت‌گران و کارگران مجموعهٔ تخت‌جمشيد، هر يک دستمزدى معين براساس مهارت و تخصص خود داشته‌اند.
وجود بازارهائى مهم و عمومى در برخى شهرهاى هخامنشى بسيار مورد توجه بوده است، اما دربارهٔ مکان بازارها و چگونگى خصوصيات کالبدى و کارکردى آن در اين عهد، اطلاعى در دست نيست. مى‌توان حدس زد که بازارها در کنار دروازه‌ها و گاه در شهرهاى بازرگانى در امتداد گذر و ارتباطى اصلى و در محل تقاطع شاهراه‌هاى اصلى درون شهر و در بخشى از آنها شکل مى‌گرفته‌اند.
در روزگار اسکندر و سلوکى‌ها، داد و ستد و بازرگانى رونق بسيار يافت. افزايش مبادلات بازرگانى و رونق بازار با انواع و اقسام کالاهاى قابل مبادله، موجب کاهش ارزش طلا و نقره به ميزان پنجاه‌ درصد شد و توليد پارچه و صنايع‌دستى، فلزکارى و سفالگرى رو به رونق نهاد.
سلوکيان تعدادى شهر در مسير جاده‌ها و راه‌هاى نظامى و بازرگانى خويش، جهت لشکرکشى‌هاى خود، به‌وجود آوردند. در اين شهرها برخى از پيشه‌وران و صنعت‌گران و سربازان يونانى علاوه بر مردم عادى زندگى مى‌کردند و در نتيجه زمينه مناسبى براى گسترش صنايع دستى و بازرگانى فراهم گرديد.
در دورهٔ پارت‌ها، اقتصاد کشور بر مبناى کشاورزى و بازرگانى قرار داشت. در اين دوره شهرهائى در مسير‌هاى مهم تجارى به‌وجود آمد؛ و در امتداد راه‌هاى مهم، مکان‌هائى مانند کارونسرا، بازار و .... برپا گرديدند.
بازرگانان در دروهٔ اشکانيان داراى نوعى نظام صنفى و حرفه‌اى بوده‌اند و در شهرهاى بازرگانى در محل‌ها و فضاهاى معينى در بازارها يا کنار آنها، به‌کار اشتغال داشته‌اند و بازرگانان هر صنف يا هر شهر در محل معينى گرد مى‌آمدند.
مى‌توان حدس زد که محل بازار در شهرهاى بازرگانى در نزديکى دروازه و در امتداد مهم‌ترين راه اصلى شهر قرار داشته است.
در دورهٔ ساسانيان جامعه به سوى شهرى شدن پيش مى‌رفت. شهرهاى بسيارى ساخته شد و روابط بازرگانى ايران با همسايگان افزايش يافت. در اين دوره، علاوه بر کشاورزى، توليد صنايع‌دستى و انواع پارچه، اشياء فلزى، شيشه‌اى، جواهرآلات، ابريشم‌بافى رو به گسترش بود و در شهرهائى مانند شوشتر، شوش، کارگاه‌هاى متعدد پارچه‌بافى داير بود.
کالاهائى چون انواع پارچه ابريشمى، کتانى، پشمى، قالى، مصنوعات فلزى و برخى از انواع ميوه و خشکبار از ايران صادر و کالائى چون ابريشم خام و ادويه و سنگ‌هاى قيمتى از کشورهاى ديگر وارد ايران مى‌شد.
در دروهٔ ساسانيان، بازار به‌عنوان يک فضاى مهم شهرى اهميتى بسيار يافت و بازار يکى از عناصر اصلى شهر به‌شمار مى‌رفت. بازارها به‌طور همزمان، هم نقش شاهراه ارتباطى و هم نقش اجتماعى اقتصادى را در حيات‌ جامعهٔ شهرى آن روزگار به‌عهده داشتند. در اين دوره تشکيلات صنفى وجود داشت. در برخى متون اين دروه، به‌وجود بازار در برخى شهرهاى ساسانى اشاره شده است.
در دوران اسلامى، شهرها توسعه يافتند و بر تعداد شهرها افزوده گشت، بازارها نيز رونق بسيارى يافتند. در ابتدا بازارها به‌صورت موقتى و چيدن بساط در مکانى معين به‌وجود آمده، اما بعد شکل ثابتى به‌ خود گرفت و در بخشى معين از شهر به‌صورت دکان‌هائى ساخته شده در يک مجموعه به‌ نام بازار شکل گرفت. از اواخر قرن اول هجرى به بعد، در بسيارى شهرها، بازارهائى دائمى يا نفکيک مشاغل و کالاها به‌وجود آمد و هر صنف در راستهٔ جداگانه‌اى قرار داشت. پيشينهٔ اينگونه بازارها به پيش از اسلام باز مى‌گردد.
از قرن سوم هجرى به بعد، با بر روى کار آمدن حکومت‌هاى محلى و ايرانى، فعاليت‌ اقتصادى رونق بيشترى يافت.
در دروهٔ غزنويان و سلجوقيان، به‌دليل وجود حکومت‌هاى مقتدر، اقتصاد ملى به شکوفائى رسيد و هنر و فرهنگ ايرانى بسيار مورد توجه قرار گرفت.
در متون تاريخى مربوط به قرن‌هاى چهارم تا ششم هجرى، مطالب بسيارى دربارهٔ افزايش توليد صنايع دستى در شهرها و حتى برخى روستاها و صادرات آن به کشورهاى ديگر وجود دارد. بازارهاى شهرهاى بزرگ در اين دوره بسيار توسعه يافتند.
در قرن هفتم با حملهٔ مغول‌ها و ويرانى شهرها، اقتصاد کشور دچار انحطاط گرديد. با روى کار آمدن ايلخانان و با تدبير برخى انديشمندان ايرانى، در زمينهٔ اقتصادى و اجتماعى اصطلاحاتى صورت گرفت.
در دروهٔ تيموريان، اقدامات عمرانى در برخى نواحى کشور صورت گرفت و بازارهاى برخى شهرهاى بزرگ گسترش پيدا کرد. شهرهائى چون سمرقند، بخارا، هرات، مشهد، مرو و ... و بناهائى چون کاروانسرا، مسجد و مدرسه در کنار آنها به‌وجود آمدند.
در دروهٔ صفويه با توسعهٔ روابط خارجى ايران، بازرگانى خارجى گسترش يافت و توليد انواع محصولات رونق پيدا کرد. شهرنشينى رونق پيدا کرد و بازارهاى شهرى در شهرهائى چون اصفهان، تبريز، مشهد و قزوين به‌شدت گسترش يافتند، و کاروانسراهائى در کنار هر بازار بر پا شد. 'شاردن' شمار کاروانسراهاى اصفهان را در دروهٔ صفويه، هزار و هشتصد و دو باب ذکر کرده است.
پس از صفويه در زمينهٔ توسعهٔ فضاهاى شهرى و بازارها اقدام مهمى صورت نگرفت. البته در دورهٔ کريم‌خان زند فعاليت‌هاى عمرانى مهمى در شيراز انجام شد، از جمله بناى بازارى بزرگ و تعدادى کارونسرا که از بناهاى با ارزش تاريخى شيراز به‌شمار مى‌آيند.
تهران در دروهٔ قاجار به‌عنوان پايتخت کشور، توسعه يافت. بازار اصلى تهران که در دورهٔ صفويه شکل گرفته بود، در اين دوره در امتداد محورهاى اصلى شهر گسترش يافت و مسجد جامع به مجموعهٔ بازار اضافه شد. در ساير شهرها اقدامات کم‌ترى صورت گرفت.
در دروهٔ قاجار، مبادلات اقتصادى بين ايران و ساير کشورها، منجر به ورود برخى کالاهاى خارجى به بازارهاى ايران شد و در برخى زمينه‌ها به توليد داخلى آسيب رساند. در منابع ايرانى به تعطيلى برخى مراکز توليدى کشور در پى ورود کالاهاى خارجى اشاره شده است. صادرات برخى کالاها نيز دچار بحران شد. در دورهٔ قاجار همچنين تعدادى کارخانه تأسيس و راه‌اندازى شد، از جمله کارخانه باروت‌کوبى، اسلحه‌سازى، توپ‌سازى، ماهوت‌بافى، ابريشم‌تابى، کاغذسازى، بلورسازى، صابون‌پزى، نخ‌ريس، چاپخانه، موقعيت برخى از اين کارخانه‌ها بر تحول ساختار شهرى بازارها مؤثر واقع شد. برخى از آنها بيرون بازار ساخته شدند و نقش محورى بازار در اقتصاد شهر تضعيف شد. اين دو تحول مهم اتقصادى در دروهٔ قاجار با ساختن معابر و خيابان‌هاى مستقيم، به ‌جهت راندن کالسکه و برگزارى مراسم و آئين‌هاى تشريفاتى به‌وجود آمد.
در کنار خيابان‌ها، نمادهاى جديد شهرى، ادارى، حکومتى و سپس دکان‌ها و فضاهاى تجارى در کنار خيابان‌ها ساخته ‌شدند. به اين ترتيب بازارها به‌صورت پراکنده يا متمرکز در کنار خيابان‌ها و در سراسر شهر گسترش يافت؛ و بازارها به فضاهائى قديمى و تاريخى بدل شدند.


همچنین مشاهده کنید