|
|
در مطالعهٔ بارورى مهمترين شاخص، نرخ بارورى است. در محاسبهٔ نرخ مواليد خام، مخرج کسر کل جمعيت در ميانهٔ سال است. به اين جهت عدهاى از افراد جمعيت که در امر بارورى دخالت و تأثير مستقيم ندارند، به حساب مىآيند. اين عده عبارت است از مردان، زنان مسنتر از يائسگى (۴۹ سالگي) و زنان کمتر از سن بارورى (۱۵ سالگي).
|
|
- نرخهاى بارورى عمومى (general fertility rate):
|
از راه تقسيم مواليد زنده متولد شدهٔ يک سال به عموم زنان واقع در سن بارورى (۴۹-۱۵ سالگي) در ميانهٔ همان سال نتيجه مىشود:
|
|
|
_ |
|
GFR = B/F(15-49) × 1000
|
|
|
نرخ بارورى عمومى نشان مىدهد که در مقابل تعداد معينى (معمولاً هزار نفر) از زنان واقع در سن بارورى در يک سال چند کودک متولد مىشود.
|
|
مطابق مطالعات موجود، در سالهاى ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵، نرخ بارورى عمومى براى زنان کشور ۱۸۸ و نرخ بارورى کل آنها ۴/۶ فرزند بوده است. نرخ بارورى کل زنان در سال ۱۳۷۲ به ۶/۳ و در سال ۱۳۷۶ به ۸/۲ نفر تنزل پيدا کرده است (مقالات، ۱۳۷۶؛ ۱۰ و چاووش، ۱۳۷۳؛ ۹ و وزارت بهداشت، ۱۳۳۷).
|
|
- نرخ بارورى نکاحى (marital fertility rate):
|
از آنجا که در نرخ بارورى عمومى عدهاى از زنان بىشوهر نيز در مخرج کسر منظور مىشوند و آنان نقشى در بهوجود آوردن کودکان ندارند، لذا داراى دقت کافى نيست. به اين جهت ميزان بارورى دقيقترى را محاسبه مىکنند که در مخرج آن تنها زنان شوهردار قرار مىگيرد:
|
|
|
_ |
|
MFR = B/Fm(15-49) × 1000 |
|
|
- نرخ بارورى ويژهٔ سنى (ago - specific fertility rate):
|
اگر در فرمول مربوط به نرخ بارورى عمومي، بهجاى متولدين و زنان ۴۹-۱۵ سالهٔ مربوط به کل جمعيت، مواليد و زنان سن يا گروه سنى ويژهاى را قرار دهيم، در اين صورت نرخ بارورى ويژهٔ سين بهدست مىآيد:
|
|
|
_ |
|
ASFR = Bx/Fx(15-49) × 1000 |
|
|
- نرخ بارورى کل (total fertility rate):
|
تعداد فرزندانى است که يک زن بهطور متوسط در دوران بارورى خود مىتواند به دنيا آورد. اين شاخص نيز مانند شاخصهاى ديگر باروري، معمولاً براى هزار نفر از زنان محاسبه مىشود. نرخ بارورى کل را به دو طريق مىتوان بهدست آورد:
|
|
اولين روش محاسبهٔ نرخ بارورى کل اين است که چون نرخ بارورى نکاحى کليهٔ سنين، متوسط کودکانى است که يک زن همسردار واقع در سن بارورى طى يک سال به دنيا مىآورد، چنانچه اين نرخ را در تعداد سالهاى زناشوئى واقع در سن بارورى ضرب کنيم، بهطور تقريب تعداد کودکانى که يک زن همسردار طى سالهاى زناشوئى خود (از سن ازدواج تا دوران يائسگي) به دنيا مىآورد، بهدست مىآيد:
|
|
TFR = MFR × t (طول دوران باروري)
|
|
|
روش دوم براى محاسبهٔ نرخ بارورى کل اين است که مجموع نرخهاى ويژهٔ سنى تمام گروههاى سنى را که براى هزار نفر زن محاسبه شده به عدد ۱۰۰۰ تقسيم کنيم ولى از آنجا که گروههاى سنى پنج ساله در فرمول مزبور مورد استفاده قرار مىگيرد، نتيجه را به ۵ ضرب مىکنيم:
|
|
|
|
- فاصلهگذارى بين مواليد:
|
محاسبهٔ زمانى که در بارورى زنان ميان مواليد گذاشته مىشود، 'فاصلهگذارى بين مواليد' (child spacing) ناميده مىشود و به دو طريق محاسبه مىگردد: نخست از طريق تقسيم مدت زمان واقع در ميان ازدواج و آخرين تولد به تعداد کودکان زنده متولد شده براى هر زن:
|
|
CS = فاصلهٔ ميان ازدواج تا آخرين تولد/تعداد کودک زنده متولد شده
|
|
|
روش دوم عبارت است از معکوس کردن نرخ بارورى نکاحى:
|
|
|
|
علت معکوس کردن نرخ بارورى نکاحى اين است که MFR تعداد کودکى را نشان مىدهد که يک زن در يک سال مشخص به دنيا مىآورد. رقم مزبور را به عدد يک (يک کودک) تقسيم مىکنند تا معلوم شود يک کودک بهطور متوسط در چه زمانى به دنيا مىآيد.
|
|
- فاصلهٔ حاملگى:
|
فاصلهٔ حاملگى به مدت زمان واقع در ميان پايان يک حاملگى و آغاز حاملگى بعدى گفته مىشود. اين اصطلاح براى نشان دادن تعداد انعقاد نطفه در زمان معين و يا در طول مدتى که زن در معرض حاملگى قرار داشته بهکار مىرود. 'متوسط فاصلهٔ حاملگي' شاخصى است که از تقسيم مجموع ماههاى واقع در معرض حاملگى (منهاى ماههاى بارداري) به تعداد حاملگىها بهدست مىآيد:
|
|
مجموع ماههاى واقع در معرض حاملگى/تعداد حاملگىها = متوسط فاصلهٔ حاملگى |
|
|
|
در هر جمعيتى تولد و مرگ و مير از يک فرآيند مداوم جايگزينى (replacement) تبعيت مىکند که آن را اصطلاحاً 'تجديد نسل' (reprodduction) مىنامند. براى شناخت تجديد نسل يا جانشينى يا جايگزينى نسلها، ضرورت دارد که اين نسل را از تولد نخستين فرزند تا موقعى که آخرين کودک به دنيا مىآيد مورد بررسى قرار دهيم.
|
|
براى اينکه يک نسل پابرجا بماند، بايد دست کم به اندازهٔ خود، فرزند به دنيا بياورد، اما از آنجا که تعدادى از زنان و مردان ازدواج نمىکنند و يا پس از ازدواج بنا بهدلايلى داراى اولاد نمىشوند، از اينرو محاسبه شده است که اگر زن و شوهر در طول عمر زناشوئى خود بهطور متوسط حدود ۲/۲ تا کودک به دنيا بياورند، جمعيت مىتواند ثابت بماند. گفتنى است که در تجديد نسل، تنها دختران خانواده مورد نظر هستند.
|
|
|
در تجديد نسل جمعيت، بهدليل اينکه تنها زنان توانائى بارورى دارند، سخن از فرزند دختر است. بنابراين، نرخ تجديد نسل عبارت خواهد بود از محاسبهٔ رابطهٔ ميان تعداد يک نسل و تعداد دخترانى که از آن نسل زاده مىشوند. 'نرخ تجديد نسل' که نشان دهندهٔ قابليت جانشينى نسلها است، عبارت است از تعداد دخترانى که يک نسل هزار نفرى زن (صرفنظر از وضع زناشوئى آنان) تا پايان دورهٔ بارورى خود (تقسيم بر هزار) به دنيا مىآورند:
|
|
|
|
نرخ تجديد نسل را به روش ديگرى نيز مىتوان محاسبه کرد:
|
|
|
|
اگر مرگ و مير نسل هزار نفرى زنان ۴۹-۱۵ ساله را در طول دوران بارورى در نظر نگيريم، 'ميزان تجديد نسل ناخالص' (GRR) بهدست مىآيد و اگر آن را لحاظ کنيم، 'ميزان تجديد نسل خالص' (NRR) محاسبه خواهد شد.
|
|
شاخص ديگرى که در بحث تجديد نسل مطرح مىشود، 'سطح جايگزينى باروري' است و آن عبارت است از تعداد دخترانى که زنان يک نسل به تعداد خود به دنيا مىآورند تا در بارورى آينده نقش داشته باشند. اگر سطح جايگزينى بارورى براى مدت قابل ملاحظهاى دوام يابد، رشد جمعيت معادل صفر و جمعيت متوقف مىشود. اين مدت با نرخ رشد و سن ازدواج جمعيت جامعه رابطه دارد و ممکن است تا ۲۵-۲۰ سال نيز طول بکشد (بحران، ۱۳۶۳؛ ۳۴).
|