|
شما توجّه خواهيد کرد که طفل شما در دوران دو سالگى به چيزى که برايش تعريف مىکنيد با دقت گوش فرا مىدهد. در حقيقت زمان شعر و سرود خوانى براى اطفال از همين هنگام خود به خود آغاز مىشود. اشعار و سرودها که به زبان مادرى و ملى هر طفل سروده مىشود، قدرت فراگيرى او را بالا مىبرد و باعث مىشود که او بتواند توانائى خود را بهتر و آسانتر بنماياند. زيرا او شروع مىکند به اينکه هر چه را از شما مىشنود دوباره تکرار کند. و در اين مورد نيز بايد قطعههاى خوب و با ارزش و پر محتوى انتخاب کنيم و از هرگونه قصه، شعر و سرود مبتذل اجتناب ورزيم. در اشعار قديمى و سنتى معمولاً مطالبى بيان مىشود که تعلق به دنياى قديم دارد و طفل در آنها با مسائل، مشاغل، و افزارى آشنا مىشود که براى وى ناشناخته و نا آشنا است. اين امر براى اطفالى که در شهرهاى بزرگ زندگى مىکنند بيشتر مصداق دارد. بهعنوان مثال اطفال امروزه کمتر در يک درشگه سوار مىشوند يا يک خّراط، يک شکارچى و يا يک آهنگر مىبينيد. در حالىکه سابقاً اينها شغلهائى بود که هرکس در منزل خود آن را انجام مىداد. يک اجاق ذغالى چيست؟ چراغ نفتى کدام است؟ و يا منقل چگونه است؟ سابقاً براى اطفال سؤالى نبود. در حالى که امروز که با فشار دادن يک دگمه آپارتمان ما روشن مىشود، اجاقمان بهکار مىافتد و يا خانهمان با شوفاژ سانترال گرم مىگردد اين سؤال بيشتر مطرح است که آيا بايد اشعار و سرودى بسرائيم که گذشتهها را مجسم کرده و به جلو بياوريم؟ بلي! بايد با 'آرى' پاسخ بدهيم.
|
|
در خصوص داستانها و قصهها که جواب صد در صد مثبت است. زيرا اولاً اشعار جديد بسيار تو خالى و بدون محتوى است و اگر چندتائى خوب باشد باز نمىخواهيم از اشعار قديمى صرفنظر کنيم.
|
|
البته بايد موضوع غيرقابل فهم در داستان را براى طفل روشن ساخت. از سن چهار سالگى توضيح مطالب آسانتر مىشود. مثلاً روزى براى فرزندانم داستانى تعريف مىکردم که در آن به اجاق ذغالى اشاره مىشد. گفتم حتماً شماها نمىدانيد که اجاق ذغالى و خاکستر چيست؟ يکى از بچهها فوراً جواب داد چرا مىدانم در تلويزيون ديدهام! بنابراين تلويزيون نيز اين مشکل را تا حد زيادى آسان کرده است.
|
|
از دو سه سالگى فرزند شما مىتواند عکسها را بشناسد. از اين تاريخ، زمان براى تهيهٔ کتابهاى مصور رسيده است. و شما مشاهده خواهيد کرد که چطور طفل از دريافت آنها خوشحال و چقدر نيز براى وى مفيد واقع خواهد شد. زيرا کودکان کوچک توسط تماشا و ديدن از لحاظ روحى تکامل مىيابند در حالىکه بزرگترها توسط فکر کردن و فهميدن. اگر خودتان کتابهاى مصور براى وى انتخاب مىکنيد و مىخريد پس روى سليقهٔ او نفوذ و تأثير زيادى مىگذاريد. مسلماً آرزوى شما اين است که طفل شما بتواند بعدها خوب را از بد تشخيص دهد پس لطفاً براى وى کتاب مصور سبک، بىمحتوا با عکسهاى غيرواقعى نخريد و کتابهائى که در آنها دنيا بهصورت سحرآميز و بىاساس نمايش داده مىشود تهيّه نکنيد، گمراه نشويد و تصور نکنيد عکسها و کاريکاتورها او را لحظهاى به وجد مىآورد و باعث تفريح او مىشود. بلکه کتابهاى مصور بايد او را فقط به طرف خوبىها سوق دهد.
|
|
طبيعى است که بايد براى فرزندتان نوشتههاى زير عکس را بخوانيد. وقتتان را طورى ترتيب دهيد که بتوانيد بدون نگرانى و دغدغه چند بار در روز با طفل خود بنشينيد و عکسها و نوشتهها را براى وى توضيح بدهيد: 'تو امروز بچهٔ بسيار خوبى بودى پس بيا با هم چند لحظهاى کتاب تماشا مىکنيم!' يک بچهٔ با استعداد و باهوش به زود اشعار و سرود کتاب را حفظ مىکند. سپس مىتواند به تنهائى به تماشاى عکسها بپردازد و نوشتهها را منتطبق با آن تعريف کند. لطفاً هرگز در صدد برنيائيد که از اين راه طفل را مورد استفاده قرار داده براى او و خود امتيازى کسب کنيد مثلاً در مقابل ديگران او را وادار کنيد که هنر خود را نشان بدهد. از اين طريق او به سرعت خودستا و مغرور خواهد شد و بىقيدى و ساده دلى طبيعى او از بين خواهد رفت.
|
|
انتخاب يک کتاب مصور خوب زياد سهل نيست. زيرا عرضه بسيار زياد است. هنگامى که از کتابفروشى اولين کتاب مصور را براى فرزند خردسال خود طلب مىکنيد، او به شما کتابى مىدهد که در آن معمولاً تصاويرى از چيزهائى بسيار ساده وجود دارد. مانند: شکل يک سيب يا شيشهٔ شير و غيره. اين کتاب طفل را مدت زيادى مشغول نخواهد کرد. زيرا او اين اشياء را هر روز مىبيند. پس بهتر است کتابى تهيه کنيد که در آن اشعار کودکان را بهطور مصوّر نمايش داده باشد تا او را مدت زمان بيشترى مشغول سازد. کتابهاى مصور اوليه لازم نيست زياد محکم و از جنس خوب باشد. زيرا طفل پس از تماشاى عکسها از آن سير مىشود و بعد خوشش مىآيد که آن را پاره کند. از اين جهت اولين کتابهاى مصوّر را لازم نيست که حتماً آماده خريدارى کنيم بلکه مىتوانيم از کارتن جعبههاى شيرينى و غيره صفحههائى مساوى بِبُريم و از عکسهاى مجله و کتابهاى پاره شده استفاده کنيم و روى صفحات کارتن بچسبانيم و صفحات کارتن را توسط نوارهائى از پارچه به هم بچسبانيم و يا از يک کلاسور مستعمل استفاده کنيم و بهصورت کتاب در آوريم. وقتى طفل کمى بزرگتر شد، هر چيز که در اطراف وى حرکت و زندگى مىکند براى وى جالب است: حيوانات، انسانها، ماشينها، اتومبيلها، زندگى در شهر و زندگى در روستا، حِرَف مختلف، و کارهاى دستى. پس احتياجى نيست که ما با کودکان کوچک فقط کتاب مصور تماشا کنيم. کتابهاى مصورى نيز يافت مىشوند که در آنها هيچ چيز نوشته نشده است. اين کتابها نيز باعث خوشحالى طفل مىشود. البته شما منطبق با عکسها مىتوانيد داستانى براى وى تعريف کنيد که بعد او نيز شروع مىکند از پيش خود داستانى براى عکسها بسازد.
|
|
|
تقريباً از چهار سالگى فرزند شما مىتواند وقتى اولين داستانها را برايش تعريف مىکنيد بفهمد. براى بعضى اطفال تيزهوش و پيشتاز از لحاظ فکرى اين زمان خيلى جلوتر قرار دارد حتى قبل از اتمام سه سالگى. داستانها و قصهها اختصاصاً براى اطفال گفته نشده است؛ بلکه آنها در تاريخ گذشتگان و ادبيات بزرگتران است. آنها وقايع بسيار دور هر ملّتى است. حماسهها و حوادثى که تقريباً در همهٔ ملّتها يکسان اتفاق مىافتد. حال چرا هر طفلى قصه را دوست دارد؟ در داستان، اعجاز و تخيل و حقيقت خيلى راحت در هم ادغام مىشوند، و همانطورى که شما مىدانيد اين موضوع با طبيعت کودک بسيار سازگار است. در داستان، بيشتر تکيه روى آن قسمتهاى از زندگى است که قابل درک و لمس است. شخصيتهاى داستان بسيار ساده توجيه مىشوند آنان يا بد هستند يا خوب. صحنهٔ نمايش نيز که داستان در آن اتفاق مىافتد بسيار ساده توصيف مىشود. جائى که ثروت حکمفرما است، در بشقابهاى طلائى غذا مىخورند، وقتى صبحت از فقر است، اطفال نان کافى براى خوردن پيدا نمىکنند. و درست روى همين شاخصها است که کودکان فکر مىکنند و اگر روزى براى آنها داستانى در روالى غير از آن تعريف کنيد مورد اعتراض قرار مىگيريد. در ضمن اشتياق اطفال براى تکرار داستان و قصه بسيار زياد است. چون طفل دوست دارد منتظر چيزى باشد که از قبل اطلاع دارد. بنابراين وقتى داستان را براى وى تکرار کنيد لذت مىبرد.
|
|
|
|
|
جنگل و آب در صحنههاى داستان، رُلِ بزرگى بازى مىکنند. در حقيقت آنها هميشه جذبهٔ خاصى براى اطفال دارند. ابتدا داستانهائى از قبيل کلاه قرمز و گرگ و آقا بزه براى کودکان تعريف مىشود که در اينگونه داستانها طفل ارتباطى بين خود و قهرمان داستان احساس مىکند که از آن نتيجهٔ اخلاقى مىگيرد. سپس داستانهائى مانند دختر برفى، گرت و هنرل، قصر شيرينى در جهنم و غيره. تقريباً در همهٔ اين قصهها رخدادى تلخ وجود دارد و آن چيزى است که والدين و مربيان تربيتى سعى مىکنند از آن اجتناب کنند. و بهطور کلى سعى مىشود که داستانها را از بىرحمىها و اتفاقات تلخ پاک کنند، و يا داستانهائى گردآورى کنند که در آن هيچگونه حوادث تلخ و خشونتبار وجود نداشته باشد. در اين صورت بايد از همه داستانهاى مشهور و محبوب صرفنظر کرد و در حقيقت در مرحلهاى از زمان قرار گرفت که در آن هيچگونه اتفاق ناگوار و تلخ وجود نداشته باشد. نه در تلويزيون نه در تصاوير و جرايد، نه در خيابان و نه در فيلمها. که البته اين امر غيرممکن است. پس معنى ندارد اگر بخواهيم داستانهائى بدون بيرحمى و اتفاقات نامطلوب و تأسف بار تعريف کنيم. در ضمن بعضى از نويسندگان داستانهاى کودکان روى اين مطلب وقت صرف کردهاند و داستانهائى مطابق وظايف امروزى زنان و دختران بهوجود آوردهاند. حال اينگونه داستانها چه نتايجى خواهند داد، گذشت زمان و آينده نشان مىدهد.
|
|
البته ما نبايد اطفال را با اتفاقات در داستانها تنها بگذاريم. او در داستان مىبيند که چگونه گرگ، مادربزرگ را مىخورد و يا چگونه بز را بفريب مىدهد. در اينجا بايد به طفل اطمينان داد و او بايد احساس کند که در پناه مادر و يا کس ديگرى است. پس داستان را بايد حتماً شخصى براى طفل تعريف کند و اگر وسيلهٔ صفحه و يا نوار داستان تعريف شود واضح است که براى طفل تنها و بدون راهنما ضرر فراوانى در بردارد.
|
|
|
|