|
| فاصله افتادن در سلسله ابتلا (Serial Interval)
|
|
در کارهاى عملى بندرت مىتوان دوره پنهانى يک بيمارى را با دقت دانست، اما بههنگام بروز طغيان بيمارىها مثلاً در يک خانواده که کوچکترين گروههاست، يا در يک گروه بسته، مىتوان مورد اوليه بيمارى را شناخت. بهدنبال مورد اوليه دو يا سه مورد ثانوى در مدت کوتاه روى مىدهد فاصله زمانى بين آغاز موارد اوليه و ثانوى را فاصله افتادن در سلسله ابتلاً مىنامند. با گردآورى اطلاعات پيرامون يکسرى کامل از شروع اينگونه موارد، توزيع موارد ثانوى بدست مىآيد که بهوسيله آن مىتوان دوره پنهانى بيمارى را حدس زد.
|
|
|
مفهوم ديگرى در اپيدميولوژى بيمارى عفونى زمان تجديد نسل است که عبارتست از: فاصله زمانى بين دريافت عفونت توسط ميزبان و حداکثر قابليت آلودهکنندگى وي. زمان تجديد نسل معمولاً دقيقاً معادل دوره پنهانى است ولى اين دو اصطلاح به يک معنى نيستند. ممکن است زمان حداکثر واگيرى بيمارى قبل يا بعد از دوره پنهانى باشد. مثلاً در گوشک (اوريون) حداکثر دوره واگيرى بيمارى ۴۸ ساعت پيش از آغاز ورم غدد بزاقى است.
|
|
در انتقالعفونت بصورت شخص به شخص فاصلهٔ زمان بين موارد با زمان تجديدنسل مشخص مىشود. تفاوت ديگر در آن است که اصطلاح دوره پنهاني را تنها در عفونتهايى مىتوان بهکار برد که تظاهرات بيمارىزايى داشته باشند در حالى که زمان تجديد نسل به انتقال عفونت، صرفنظر از نوع بالينى يا غيربالينى - اطلاق مىشود.
|
|
|
دوره واگيرى عبارتست از: زمانى که طى آن عامل بيمارىزا بصورت مستقيم يا غيرمستقيم مىتواند از شخص آلوده به شخص ديگر - يا از حيوان آلوده به انسان يا از انسان آلوده به جانوران و ازجمله بندپايان - منتقل شود. قابليت واگيرى در بيمارىهاى مختلف متفاوت است بعضى بيمارىها در دوره پنهانى واگيردارتر از دوره بيمارى واقعى هستند. قابليت واگرى بعضى بيمارىها را با تشخيص زودرس و درمان بهموقع مىتوان کاهش داد.
|
|
يک وسيله مهم براى اندازهگيرى قابليت واگيرى ميزان حمله ثانوى (Secondary Attact Rate-SAR) است.
|
|
| ميزان حمله ثانويه (Secondary Attact Rate-SAR)
|
|
عبارتست از: تعداد افراد مواجهه يافتهاى که در يک دوره پنهانى پس از تماس با مورد اوليه بيمارى در آنها بروز مىکند و برابر فرمول زير محاسبه مىشود:
|
|
|
|
|
يافتهاى که در يک دورهٔ پنهانى بيمارى را بروز مىدهند = n |
|
|
|
کل تعداد مواجهه يافته( يا موارد تماس حساس)= a |
|
|
مخرج کسر شامل همه کسانى است که در مواجهه با بيمار بودهاند. براى آن که کسر اختصاصىتر باشد مىتوان مخرج کسر را تها منحصر به موارد تماس حساس نمود، اگر براى تشخيص افراد حساس از ايمن وسيلهاى در دست باشد مىتوان اين کار را کرد. مورد اوليه هم از صورت و هم از مخرج کسر بايد خارج شود.
|
|
کاربرد ميزان حمله ثانوى محدود به بيمارىهاى عفونى است که مورد اوليه آنها فقد در مدت کوتاهى شامل چند روز (مانند سرخک و آبله مرغان) آلودهکنده باشد، اگر مورد اوليه مدت درازى آلودهکننده بماند (مانند سل) مدت مواجهه عاملى هم در تعيين دامنه انتشار بيمارى است و مطابق فرمول زير تعيين مىشود:
|
|
|
۱۰۰ × (f/a)= ميزان حمله ثانوى |
|
|
|
تعداد موارد تماس که مبتلا به سل مىشوند= f |
|
|
|
تعداد شخص - هفته (يا ماه يا سال) مواجهه = a |
|
|
محدوديت ديگر ميزان حمله ثانوى در شناختن افراد حساس است. اين کار در بيمارىهايى مانند سرخک و آبلهمرغان که سابقهٔ ابتلا پايهٔ شناسايى است مقدور مىباشد، ولى در بسيارى از بيمارىهاى ديگر افراد حساس را بهآسانى نمىتوان شناسايى کد (مانند انفلوانزا)، در اينگونه موارد ميزان حمله ثانوى براساس همه اعضاى مواجههيافته خانواده است و همچنان ابزار مفيدى بهشمار مىرود.
|
|
هرگاه موارد نيمه بالينى بيمارى متعدد باشند، ارزش ميزان حمله ثانوى محدود مىشود زيرا انتشار بعدى بيماررى را بدون بررسى آزمايشگاهى نمىتوان اندازه گرفت.
|
|
ميزان حمله ثانوى اصولاً براى اندازهگيرى مقدار انتشار عفونت در يک خانواده، خانوار يا هر گروه افراد نزديک به هم که با يک مورد بيمارى تماس داشته باشند، ابداع شده ولى براى تعيين واگيربودن يا نبودن يک بيمارى با علت نامعلوم (مانند هوچکين)، و نيز براى ارزشيابى کارآيى تدابير مبارزه با بيمارىها مانند جداسازى و ايمنسازى هم مفيد است.
|