جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
هنجارهای اجتماعی
برخى روانشناسان اجتماعى معتقدند که علت کمکرسانى به اشخاص نيازمند اين است که مىخواهيم با هنجارها همرنگى کنيم. گراسيک و ليتون (۱۹۸۶)، هنجارها را قواعد رفتارى ديکته شده از طرف جامعه و منعکسکنندهٔ استانداردهاى تائيد آن تعريف مىکنند. هنجار چيزى است که جامعه انتظار دارد، چيزى که 'بهنجار' در نظر گرفته شده است. در فرهنگ ما، هنجارهائى که ظهور رفتارهاى موافق اجتماعى را راه مىاندازد کدامها است؟ در ادبيات به سه نمونه از آنها اشاره مىشود: مسؤوليت اجتماعي، تقابل و عدالت. |
هنجار مسؤوليت اجتماعي، در مطالعهٔ رفتار موافق اجتماعي، جايگاه ويژه دارد. طبق اين هنجار، بايد به کسانى که نيازمند کمک هستند، مخصوصاً به کسانى که به ما وابستهاند، کمک کنيم (برکوويتز، ۱۹۷۲). قبلاً ديديم که طبق الگوى دارلى و لاتانه، قبول مسؤوليت يکى از مراحل تصميمگيرى براى کمکرسانى است. اين مجاز بههمان اندازه که در قوانين اهميت دارد در جامعه نيز اهميت دارد. مثلاً، در ايران طرح شهيد رجائى ايجاب مىکند که به تمام افراد سنين بالا، که درآمد مالى ندارند، ماهيانه مبلغى بهعنوان کمک هزينه پرداخت شود. |
دومين هنجار مهم در اجتماعى شدن، هنجار تقابل است. طبق اين هنجار، بايد محبتهاى ديگران را تا آنجا که امکان دارد، به خود آنها برگردانيم. اگر مىخواهيد ديگران به شما کمک کنند، توصيه مىشود که قبلاً در حق آنها محبت کنيد. هر اندازه اين محبت مهمتر باشد، طرف مقابل بههمان اندازه بيشتر تمايل خواهد داشت که آن را خودبهخود، بهطور ارادى و مجانى انجام دهد (گرين برج و فريچ Greenberg and Frisch، ۱۹۷۴، برول Broll و همکاران، ۱۹۷۴). بعداً خواهيم ديد که اين هنجار مىتواند، با برانگيختن احساس تحقير، در کسانى که نمىتوانند جبران کنند، ناراحتى بهوجود آورد. در اين رابطه، مترجم داستانى دارد که براى شما شرح مىدهد. خيلى سالها پيش پدر و پسرى اصلاً، با هم توافق نداشتند و در نتيجه پدر، پسر را از خانه بيرون کرده بود. پسر بيچاره شبها در مغازهٔ يک خياط مىخوابيد. مدتها از اين ماجرا مىگذرد. پسر بزرگ مىشود و به سر و سامان مىرسد. خود خياط تعريف مىکرد که روزى همان پسر او را در بيابان مىبيند، به او مىگويد: |
'آنقدر به من کمک کردهاي، آنقدر شرمندهٔ محبتهاى تو هستم که چارهاى ندارم جز اينکه ترا بکشم و خودم را از اين ناراحتى نجات دهم!' |
هنجار اجتماعى ديگر، هنجار عدالت و انصاف، معتقد است که ما، بههمان اندازه که براى جامعه زحمت مىکشيم، بههمان اندازه هم بايد از آن امتياز بگيريم. بهنظر کاملاً بهنجار است، کسى که مدتها تحصيل مىکند، زياد زحمت مىکشد و به خطرات بزرگ دست مىزند، در مقايسه با کسى که کمتر زمان، پول و تلاش صرف مىکند، بيشتر درآمد داشته باشد. احساس خوش شانس بودن، اعتقاد به اينکه هر چه در نظام اجتماعى بيشتر سرمايهگذارى کنيم بيشتر سود خواهيم برد، مىتواند رفتار موافق اجتماعى را برانگيزد. به همين دليل، اغلب به مردم مىگوئيم: |
'نگاه کنيد، خيلى از افراد مريض هستند، اما شما سالم هستيد، بايد اين بىعدالتى را با سخاوتمندى نسبت به مؤسسات خيريه، جبران کنيد' . |
همچنين قهرمانان ورزش يا تجار سخاوتمندى را مىبينيم که با کمک کردن به سازمانهاى خيريه، عوارض گمرکى پرداخت نمىکنند يا از پرداخت ماليات معاف مىشوند. |
بنابراين، به کسانى که از ديد خودمان به جامعه کمک کردهاند اما سود متناسب نبردهاند، کمک مىکنيم (والستر و همکاران، ۱۹۷۸). برعکس وقتى به نظر مىرسد که شخص مسؤول بدبختى خودش هست و براى رهائى از آن به حد کافى تلاش نمىکند، احساس مىکنيم که سزاوار کمک کردن نيست. مثلاً، به کسى که کيف پول خود را دزديدهاند کمک مالى مىکنيم، اما به کسى که پولهاى خود را در قمار باخته است کمک نمىکنيم. |
لازم است بهخاطر داشته باشيم که حتى اگر همهٔ افراد جامعه هنجارهاى يکسانى ياد بگيرند، درونىسازى آنها، از فردى به فرد ديگر و از محيطى به محيط ديگر، بسيار متفاوت خواهد بود. بهنظر پژوهشگران، نفوذ واقعى هنجارهاى اجتماعى به اين صورت معلوم مىشود که رفتار را تحت تأثير قرار مىدهند، اما به شيوهاى که با ديدگاه شخصى فرد مطابقت مىکند (ديدگاهى که در شخصيت و در خودپندارهٔ او حک شده است). |
بنابراين، تا اينجا سه تبيين روانى - اجتماعى از رفتار کمکرسانى را ديديم. اما لازم به يادآورى است که برخى دانشمندان، مخصوصاً جامعه زيستشناسان معتقدند که تمايل به کمکرسانى ذاتى است. |
- تبيين اجتماعى - زيستى از رفتار کمکرسانى: ژن |
يکى از مباحث بسيار قديمى و زنده در علوم انساني، مجادله بر سر جايگاه توارث و يادگيرى در رفتار انسان است که در بحث پرخاش مورد مطالعه است به هنگام صحبت دربارهٔ رفتار موافق اجتماعى نيز مطرح مىشود. رشتهٔ اجتماعى - زيستى يکى از رشتههائى است که با تأکيد بر مشاهدهٔ جوامع حيواني، در جستجوى پايههاى زيستى تعاملهاى اجتماعى است. |
بهنظر مىرسد که بسيارى از رفتارهاى خودبهخودى حيوانات به رفتار نوعدوستانه شباهت دارد. مثلاً، افراد برخى انواع، با جلب توجه شکارچيان به جانب خود، خطر را به جان مىخرند تا گروه خود آنها امکان بقاء پيدا کند. اين مورد مخصوصاً در خرگوش (داروين ،۱۸۷۱)، بابوئن، (هال Hall، ۱۹۶۱) و حتى موريانه (ويلسون، ۱۹۷۱) ديده مىشود. مثلاً، در مورد بابوئن، نر مسلط خود را فدا مىکند. مثال ديگر را، که مخصوصاً استثنائى است، دلفينها در اختيار ما گذاشتهاند. بهنظر مىرسد که دلفينها با کمک کردن به همنوعان زخمى خود، آنها را به روى آب مىآورند تا بتوانند نفس بکشند. |
احتمالاً داستان اليان گنزالس، پسربچه کوبائى را که در اواسط سال ۲۰۰۰ پايان يافت شنيدهايد. او با پدر خود و زنبابا زندگى مىکرد. مادرش او را مىدزدد و مىخواهد بهطور قاچاقى به آمريکا ببرد. قايق غرق مىشود، همهٔ سرنشينان مىميرند. اليان در داخل لاستيک اتومبيل بهمدت دو روز در روى آب شناور مىماند تا اينکه قايقرانان او را نجات مىدهند. از زبان قايقرانها نقل شده است که دلفينها دور اليان را مىگيرند تا طعمهٔ کوسهها نشود. در فيلمهاى راز بقاء نيز چنين صحنههائى ديده مىشود. برخى پرندگان وقتى متوجه شکارچى مىشوند، با تمام توان سر و صدا راه مىاندازند و به ساير اعضاء گروه مىفهمانند که از آنجا دور شوند. |
به عقيدهٔ جامعه - زيستشناس، ويلسون (۱۹۷۵، ۱۹۷۸)، حضور رفتار کمکرسانى در حيوانات بيانگر وجود ژن نوعدوستى است که نسل به نسل انتقال مىيابد و بقاء نوع را تضمين مىکند. با اين همه، مىتوان پرسيد که اين ژن نوعدوستى چگونه انتقال مىيابد زيرا فردى که حامل آن است و خود را به نفع گروه فدا مىکند، افراد باقيمانده کمتر نوعدوست خواهند بود! ويلسون پاسخ مىدهد که ژن به اين علت انتقال مىيابد که فرد نوعدوست قبلاً خودش را براى فرزندانش فدا مىکند و به آنها اجازهٔ بقاء مىدهد. مىدانيم که فرزندان يک فرد، مسلماً ژنهاى او را حمل مىکنند. به اين ترتيب، ژن نوعدوست حفظ مىشود. بنابراين، رفتار موافق اجتماعى در حيوانات وجود خواهند داشت اما به شيوهٔ هدايت شده و برتر بين افرادى که شباهت ژنتيکى دارند. |
اگر اين تبيين درست باشد و در مورد انسان نيز کاربرد داشته باشد، براى رفتار موافق اجتماعى پايهٔ زيستى وجود خواهد داشت. اگر رفتار موافق اجتماعي، در نوع انسان، تا اين اندازه گسترده باشد، مثل ساير رفتارها، از جمله پرخاش پايهٔ زيستى خواهد داشت. در مجموع، ما نوعدوست خواهيم شد، زيرا حق انتخاب نداريم: اين طورى خلق شدهايم. همچنين اين فرضيه به شرط اينکه در مورد انسان کاربرد داشته باشد، بر اين تصور است که نوعدوستى ترجيحاً در جهت خويشاوندان نزديک خواهد شد، کسانى که با آنها ژنهاى مشترک داريم. مطالعات نشان مىدهد که رفتار موافق اجتماعي، وقتى تجلى مىکند، اصولاً والدين را هدف قرار مىدهد، بعد به نوبت به دوستان نزديک، همسايهها و بيگانهها مىرسد (دويديو Dovidio، و همکاران، ۱۹۹۱). با اين همه مىتوان رفتار کمکرسانى انسانها را، غير از نوعدوستى زيستي، با پديدههاى ديگرى نيز تبيين کرد. مثلاً، يادگيرى نيز مىتواند اين رفتار را دستکم بهخوبى ديدگاه اجتماعى - زيستى تبيين کند، زيرا رفتار کمکرسانى ابتدا به طرف والدين و افراد نزديک هدايت مىشود. |
بهعلاوه، رفتارهاى حيوانى به اصطلاح موافق اجتماعى يا نوعدوستى با عوامل ديگرى نيز، غير از انگيزههاى تمايل به فدا کردن خود براى ديگران، قابل تبيين است. در ميان اين عوامل، نياز به حذف يک محرک کاملاً خوشايند يا وحشتناک به اندازهٔ انگيزشهاى نوعدوست، رفتار به ظاهر موافق اجتماعى برخى حيوانات را تبيين مىکند (لاورى و فولي، ۱۹۳۶). |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست