|
بهرهورى داراى مفاهيم گوناگونى است که با معناترين آنها تنظيم دائمى فعاليتها بر اساس ضوابط و معيارهاى سرعت بخش در توسعه است بهنحوى که هزينهها کاهش يابند و دستآوردها، علىرغم کاهش هزينهها بالا روند.
|
|
در ترويج، بهرهورى به مفهوم: 'عاقلانه و خردمندانه انجام دادن برنامههاى ترويجي' و حتى قبل از آن 'تهيهٔ برنامهها به روش منطقي' است. همانگونه که فعاليتهاى ترويجى نياز به برنامهريزى دارند بهرهورى برنامههاى ترويجى هم نيازمند برنامهريزى است.
|
|
ازاين رهگذر نسبتى عاقلانه بين خروجىها و وردىهاى نظام ترويج پديد مىآيد. اما ورودىها و خروجىهاى نظام ترويج شبيه آنچه در نظام توليدات صنعتى مىبينيم نيست زيرا مواد اوليه در ترويج مواد معدنى نيست بلکه مانند هر مکتب آموزشى ديگر، استعدادها، موقعيتها، مهارتها، ارزشها و جمعاً عوامل غير ملموس توسعه هستند. به اين ترتيب بهرهورى در ترويج دلالت بر مفهوم پرمعناى کاربرد عقل در مکانيزم توليد دارد که فىالنفسه از پيچيدگى خاصى هم برخوردار است.
|
|
بهرهورى در ترويج از دو ديدگاه مطرح است يکى درونزا و ديگرى برونزا بودن، منظور از درونزا بودن، قابليت توسعه بخشى ترويج است که ناشى از ظرفيتها و استعدادهاى حرفهاى نظام و نيرهاى ترويجى است که مجموعاً در قالب تخصص، مهارتها، قابليتها و امکانات حرفهاى نيروهاى ترويجى در محدودهٔ واگذارى امور بر حسب تخصص و کارآئى قابل طرح است. بهرهورى برونزا مربوط به نقش ترويج در افزايش بهرەورى بخش کشاورزى و منابع طبيعى است؛ به اين معنى که بهرهورى عقلائى و بهرهورى فيزيکى بخش کشاورزى و منابع طبيعى تا چه حد بر اثر اجراء برنامههاى ترويج افزايش مىيابد و تا چه حد کشاورزى با حفظ منابع پايه تحقيق مىيابد و به سمت امنيت غذائى پيش مىرود.
|
|
پيدايش اين نوع بهرهورى در گروه نظامى کارا در ترويج است که ضمن تقويت بهرهورى درونزا بتواند با حداقل امکانات بيشترين پيشرفتها را در بخش کشاورزى و منابع طبيعى پديد آورد. زمانى نظام توسعه بخش ترويج در کشاورزى مىتواند به بهرهورى برونزا برسد که از درون مشکلى براى بهرهورى و مفرى براى اتلاف تخصصها، مهارتها و امکانات نداشته باشد در غير اين صورت بهرهورى برونزا دچار آسيب و نارسائى جدى مىشود.
|
|
براى تأمين بهرهورى درونزا لازم است که نظام ترويج با برخوردارى از بينشهاى نظرى قوى (سياست، خط مشي، راهبرد، هدف)، بازنگرى شود و با آموزش مردم در حفظ و حراست از نهادهاى اساسى توليد کوشش شود و محصولاتى فراهم آيد که با رغبت کامل در بازار مصرف پذيرفته شود. مارکويلر -Marcuouiler، مىگويد:
|
|
'ترويج غالباً توليدکننده را بهسمت افزايش توليد بدون افزايش نهادهها دعوت مىکند.مثلاً ترويج جنگلدارى در مديريت توليد چوب توسط بهرهوران از جنگل نقش اساسى داشته است و از اين طريق ارتقاء آگاهىها توانسته مالکين را با روشهاى مناسب توليد بيشتر چوب آشنا کند' .
|
|
با اين ترتيب، ترويج کشاورزى و منابع طبيعى از اين ديدگاه اختلافى قابل طرح دارند و به اين معنى که در کشاورزى تلاش مىشود هر چه بيشتر از فنون و روشهاى توليد براى تبديل نهادهها و برداشت و عرضهٔ محصولات بازارپسند استفاده شود ولى منابع طبيعى بهويژه در کشور ما با هدفى که عمدتاً شامل جنگلنشينان و مرتعداران و بهرهوران خُردهپاى منابع طبيعى مىشود اول سعى در حفظ و گسترش عرصههاى طبيعى و سپس بهرهبردارى از فرآوردههاى قابل مصرف آن که بيابانزائى با سرعت هر چه تمامتر در جريان است حالتى کاملاً جدى به خود گرفته و اهداف ترويج منابع طبيعى را با اهداف کشاورزى متفاوت ساخته است.
|
|
|
عوامل متعددى در فرآيند بهرهورى تأثير مىگذارند؛ برخى از آنها نقش محدودکننده و برخى نقش تقويتکننده دارند. در اينجا فهرستى از عوامل کاهشدهنده و تقويتکنندهٔ بهرهورى ارائه مىشود:
|
|
- عوامل کاهشدهنده بهرهورى:
|
۱- کارگرانى که از بيکارى مىترسند و حاضرند کار خود را حتى در مقابل کاهش بهرهورى حفظ کنند.
|
|
۲- تخصصى نبودن عوامل ترويجى.
|
|
۳- نامفهوم بودن توسعه و ادارى بودن روند انتقال يک سويهٔ تکنولوژى.
|
|
۴- مقطعى بودن طرحهاى اقتصادى و اقتصاد بهرهورى.
|
|
۵- ناهمگونى اجزاء تشکيلدهندهٔ فرآيند توليد محصول.
|
|
۶- استانداردهاى کيفى نامناسب خيلى بالا يا خيلى پائين.
|
|
۷- پرداخت بيش از استحقاق بابت بهاء محصولات غيراستاندارد.
|
|
۸- بىتوجهى به بهرهورى و لزوم کنترل کيفيت.
|
|
۹- کافى نبودن قابليتهاى حرفهاى مصرفکنندگان نهادهها.
|
|
۱۰- ناتوانى توليدکننده بارى عرضهٔ مستقيم کالا به بازار مصرف و افزايش ستاندهها.
|
|
- عوامل تقويتکننده بهرهورى:
|
۱-صنايع تبديلى و رشد ارزش افزودهٔ محصولات کشاورزى.
|
|
۲- تکنولوژى مناسب براى بهکارگيرى و فرآيند صحيح عوامل توليد.
|
|
۳- وجود نظام اطلاعرسانى به عوامل توليد و آگاهسازى آنها از نحوهٔ بهکارگيرى صحيح نهادهها.
|
|
۴- انجام تحقيقات کاربردى براى کشف و حل مشکلات توليد.
|
|
۵- توانمندى توليدکننده از نظر تجهيزات و مواد مورد نياز براى بهکارگيرى تکنولوژى پربازدهٔ توليد.
|
|
۶- وجود امکانات و تأسيسات تبديلکنندهٔ محصولات خام کشاورزى.
|
|
۷- وجود مروج و عوامل مؤثر تحول توليد در ساختار کشاورزى و حفظ و احياء منابع طبيعى.
|
|
۸- امکان تأمين نيازهاى مختلف مصرفى توليدکنندگان در محل و گرايش آنها به سمت توليدات تکمحصولى.
|
|
۹- يکپارچه کردن، يک جاسازى امکانات توليد و يا مشارکت گروهى توليدکنندگان در توليد محصولات کشاورزى و احياء و توسعه منابع طبيعى.
|
|
۱۰- ارائهٔ خدمات و تحويل نهادههاى کارا و ارزان براى کاهش هزينهٔ توليد.
|
|
۱۱- فنى کردن فعاليتهاى کشاورزى و منابع طبيعى و کاهش هزينهٔ نيروى انسانى.
|
|
۱۲- اولويت دادن معنىدار به کار کشاورزى و منابع طبيعى و ايجاد انگيزه و جاذبه شغلى براى شاغلان بخش کشاورزى.
|
|
۱۳- توسعهٔ ترويج و سياست حمايتى از توليدکنندگان محصولات کشاورزى و احياء کنندگان منابع طبيعى.
|
|
۱۴- تعريف استانداردها و اعمال نظارت بر کيفيت محصولات کشاورزى.
|