|
کامينگز چنين گفته است: هميشه جوابهاى زيبا در پى سؤالات زيبا مىآيند. از طريق سؤال کردن است که کودک با دنيا مىآميزد. از طريق سؤالات است که کودک دنيا را کاوش مىکند و به يادگيرى مىپردازد، و پيش از ورود به مدرسه هزاران کلمه ياد مىگيرد. او زبان و نکات دستورى بسيارى را مىآموزد، بدون اينکه حتى اسم را از فعل تشخيص دهد، او دربارهٔ پول و رياضيات، دربارهٔ نقش زنان و مردان، دربارهٔ ارزشها، دربارۀ هويت افراد و اشخاص چيزها ياد مىگيرد، بدون اينکه نيازى به آموزش رسمى داشته باشد. روانشناسى به ما مىگويد که سالهاى پيش از مدرسه غنىترين سالها از نظر يادگيرى هستند. اين سالها سالهاى سؤال کردن و تجسس هستند.
|
|
وقتى که اين سؤالکنندهٔ مشتاق به مدرسه مىرود، چه بهسر او مىآيد؟ معمولاً به سؤال کردن ادامه مىدهد، ولى پاداش ديگر به اندازهٔ سالهاى قبل نيست. او متوجه خواهد شد که تعداد زيادى از سؤالات وى بهوسيلهٔ معلم پيشبينى شدهاند؛ بنابراين، بيشتر بايد حرفهاى ديگران را بشنود و کمتر به تجسس و اکتشاف بپردازد. همچنين متوجه مىشود که سؤالات وى بايد بهجا باشند، در غير اينصورت ممکن است مورد ايراد معلم واقع شود. اگر او يک سؤال مسخره بپرسد، ممکن است همکلاسىهاى او به او بخندند. تعداد بيست تا سى سؤالکننده در کلاس وجود دارند و فرصت کافى براى اظهار کنجکاوى همهٔ آنان نيست. در جريان آموزش رسمى مدرسه کودک بايد بيشتر به سؤالات معلم و مؤلف جواب بدهد تا به سؤالات خودش. بنابراين، جريان سؤال کردن کودک در بحثهاى کلاسى و خواندن کتابها کند مىشود؛ براى بعضى کودکان سؤال کردن به حداقل مىرسد، و در بعضى ديگر بهکلى از بين مىرود. فقط تعداد خيلى کمى از کودکان کنجکاوى مرحلهٔ پيش از دبستان را حفظ مىکنند.
|
|
خواننده بايد چه کار بکند؟ از هر فرصتى براى سؤال کردن استفاده کند. اگر کنجکاوى بهطور طبيعى وجود ندارد، بايد آگاهانه بکوشد تا از طريق طرح سؤالات اين کنجکاوى را ايجاد کند.
|
|
کِى زمان سؤال کردن است؟ بهطور کلي، در تمام اوقات بهطرح سؤالات بپردازيد. بهطور مشخصتر، پيش از مطالعه، در وقت مطالعه، و بعد از مطالعه سؤال کنيد.
|
|
|
قبل از خواندن اجمالى يک کتاب، از خود بپرسيد که هدف کلى شما از خواندن آن کتاب چيست. به هنگام خواندن اجمالى و بعد از خواندن اجمالى سؤال کنيد که هدف بهخصوص شما از خواندن کتاب چيست. چه مىخواهيد ياد بگيريد؟
|
|
سؤالات مربوط به هدف شما از مطالعه، طرز فکر شما را نسبت به مطلب مورد مطالعه روشن مىسازند و در شما نسبت به مطالعه علاقه ايجاد مىکنند و از مقاومت شما نسبت به مطالعه مىکاهند.
|
|
به هنگام خواندن اجمالي، از عنوانها، عنوانهاى فرعي، پاراگرافهاى مقدمه و نتيجه، و از اين قبيل سؤال بسازيد. مطالعهٔ اجمالى اطلاعات کافى را به شما مىدهد تا سؤالات مفيد و مناسب طرح کنيد. طرح سؤال پيش از خواندن دقيق يک مطلب شما را وادار مىکند تا بهطور فعالانه به مطالعهٔ کتاب بپردازيد.
|
|
تمام سؤالات پايان فصول و پايان کتاب را مطالعه کنيد. مطالعهٔ اين سؤالات پيش از خواندن فصل يا کتاب به شما نشان مىدهد که چه چيزهائى از نظر مؤلف کتاب مهم هستند و به شما کمک مىکند تا به هنگام مطالعه، به نکاتى که لازم است، توجه بيشترى بکنيد.
|
|
- سؤالاتى که پيش از مطالعهٔ کامل طرح مىشوند اهميت اين کتاب را براى خواننده مشخص مىسازند، و هدف آنها اين است که به خواننده نوعى اطلاعات قبلى دربارهٔ مقصود نويسنده بدهند.
|
|
|
جملات موضوعى را بهصورت سؤال درآوريد. سؤالاتى که به هنگام مطالعه طرح مىشوند علاقهٔ خواننده را به مطلب حفظ مىکنند و کارآئى خواننده را افزايش مىدهند. يک عنوان داخل فصل يا جملهٔ اول يک پاراگراف را مىتوان به يک سؤال تبديل کرد و از آن براى روشن ساختن مطالب بعدى استفاده کرد.
|
|
براى مثال اين جمله را:
|
|
علاوه بر فرانسه، ساير قدرتهاى اروپا علاقهمند به نتايج انقلاب فرانسه بودند.
|
|
مىتوان بهصورت سؤال زير درآورد:
|
|
کدام قدرت اروپايى علاقهٔ بهخصوصى به نتايج انقلاب فرانسه داشت؟ و چرا؟
|
|
بعد از طرح سؤال، براى يافتن جواب به خواندن بپردازيد. اين روش خصوصاً وقتىکه يک مطلب دشوار يا مطلبى که به آن علاقه نداريد را مىخوانيد بيشترين کمک را به شما مىکند.
|
|
با مؤلف به گفت و شنود بپردازيد. تصور کنيد که با مؤلف يک مکالمه داريد و سؤالات خود را متوجه وى سازيد؛ مثلاً:
|
|
اساس فکرى شما براى بيان چنين مطلبى چيست؟
|
|
آيا شما اطلاعت مفيد را منظور کردهايد؟
|
|
کاربردهاى عملى نظريهٔ شما کدام هستند؟
|
|
چرا در حاشيه صحبت مىکنيد؟
|
|
از طرح سؤالات دشوار سر باز نزنيد - حتى سؤالاتى که براى خود مؤلف هم جواب دادن آن دشوار باشد.
|
|
- سؤالاتى که به هنگام مطالعه طرح مىشوند علاقهٔ خواننده را به کشف معانى حفظ مىکنند؛ همچنين اين نوع سؤالات از حدود مطالب سطحى مىگذرند و تجزيه و تحليل انتقادى مطالب را بهطورى عميق سبب مىشوند.
|
|
|
بعد از خواندن مطلب با طرح سؤال مىتوانيد ميزان فهم خود را از مطالب ارزشيابى کنيد. اينگونه سؤالات شما را براى بحثهاى کلاسي، امتحانات، و تهيهٔ مقالات تحقيقى آماده مىکنند.
|
|
روش مطالعهٔ تجسسى را بهعنوان يک روش آموزشى بهکار بريد. با همکلاسىهاى خود از طريق طرح سؤال مطالبى را که خواندهايد مورد بحث قرار دهيد. سعى کنيد مطالب را بهصورت سؤال طرح کنيد نه اينکه آنچه را که خواندهايد بهصورت نقل قول مورد استفاده قرار دهيد. از يکديگر سؤالاتى بکنيد که سرانجام شما را به مطالبى که آموختهايد هدايت بکنند. اين کار بهنوعى خلاقيت و انعطافپذيرى نياز دارد، ولى اين روش به شما نشان خواهد داد آنچه را که خواندهايد به درستى درک کردهايد يا نه.
|
|
انتقاد بکنيد. حال که مطالبى را که خواندهايد تا حد رضايتبخشى فهميدهايد، مىتوانيد دربارهٔ نظم داخلى مطالب، ارزش اثر، و اعتبار آن سؤالات انتقادى طرح بکنيد. همچنين مىتوانيد، دربارهٔ دستهبندى مطالبى که خواندهايد، اهميت آنها، و روابط آنها با ساير مطالب علمى نظر انتقادى بدهيد.
|
|
- سؤالاتى که بعد از مطالعه طرح مىکنيد ميزان فهم شما را مورد ارزشيابى قرار مىدهند، يادگيرى شما را به سطح عمل در مىآورند، و سبب ايجاد نظر انتقادى در شما نسبت به مطالب مىشوند.
|
|
|
در حالىکه طرح سؤالات متعدد باعث ايجاد و حفظ علاقه و دقت خواننده به مطلب مىشوند، کنترل بر روى کيفيت و جهت سؤالات براى روش صحيح خواندن تجسسى ضرورت دارد. سؤالات ساده به دنبال معانى سطحى و مشخص هستند. چون کي؟ چه؟ چه وقت؟ و کجا؟ سؤالات عميقتر روابط درونى ميان معانى و انديشههاى يک فصل يا يک کتاب را بررسى مىکنند. يعنى سؤالات فرضها و منظورهاى نويسنده را مورد پرسش قرار مىدهند. حتى بعضى سؤالات فراسوى اثر مؤلف تجسس مىکنند و به دنبال استنباطهاى مؤلف و اعتبار و ارزش اثر و همچنين رابطهٔ مطلب با ساير مطالب زمينهٔ کار مؤلف هستند.
|
|
آگاهى خواننده از انواع مختلف سؤالات وى را قادر مىسازد تا با سؤالات بيشترى به کلمات چاپ شده پاسخ دهد و کنترل بيشترى بر روى کيفيت و جهت سؤالات داشته باشد. مطلب زير تحت عنوان طبقهبندى سؤالات يکى از راههاى انديشيدن در مورد انواع مختلف سؤالات است.
|