نام علمى: Xanthium strumarium L,Syn. Xanthium occidentale
نام انگليسى: Burdock, Noogoora burr, Common cocklebur
گياهچه
لپهها به رنگ سبز روشن، سطح بالائى آن براق، طول آن چهار تا شش برابر عرض و داراى حاشيهاى کامل و نوکدار است. اولين برگهاى حقيقى متقابل، سطح بالائى آن سبز تيره و سطح زيرين اين برگها سبز کمرنگ است. اين برگها به مراتب بزرگتر از لپهها بوده و حاشيهٔ آنها داراى دندانههاى سطحى است.
گياه کامل
- اندامهاى رويشى:
گياهى علفي، يکساله، و به ارتفاع پانزده تا صد و بيست سانتىمتر که توسط بذر تکثير مىيابد. ساقهٔ آن ايستاده، منشعب و حالت درختچهاى داشته و روى آن نقاط و لکههاى قرمز تا سياه و کرکهاى زبر وجود دارد. برگها در سطح فوقانى سبز تيره، زبر، سهگوش و داراى لوبهاى نامنظم هستند. حاشيهٔ اين برگها داراى دندانههاى زبر بوده و سطح بالاى و پائينى آنها کرکدار است. برگها داراى دمبرگ بلند، در بخشهاى بالاى گياه متناوب و در قسمت پائين ساقه متقابل هستند. رگبرگها برجسته هسند و دمبرگ و رگبرگهاى گياه به رنگ سبز و يا متمايل به قرمز و ارغوانى است.
- اندامهاى زايشى:
گلها کوچک و نامشخص و گلهاى نر و ماده جدا از يکديگر و بهصورت دستجاتى در محور برگهاى بالائى قرار گرفتهاند. گلهاى نر متمايل به سبز هستند، در انتهاء گياه قرار دارند و پس از گردهافشانى به سرعت مىافتند. گلهاى ماده بر روى دمگلهاى کوتاه و در زاويهٔ برگها قرار مىگيرند.
ميوهٔ اين گياه فندقهٔ محصور، خاردار، محکم، چوبى و اندازهٔ ۲/۱ تا ۳ سانتىمتر است. خارهاى موجود روى ميوهها سه تا شش ميلىمتر طول داشته، انتهاء آنها قلابدار است که خود عاملى براى اتصال ميوه به بدن حيوانات است. هر ميوه داراى دو بذر، بذرها به رنگ قهوهاى تيره و به اندازهٔ شش تا سيزده ميلىمتر هستند. در يک طرف پهن و يکى از ديگرى بزرگتر است. جوانهزنى بذرها پس از ريزش بارانهاى بهاره و تابستانه در صورت افزايش درجه حرارت صورت مىگيرد.
گلدهى اين گياه در روزهاى کوتاه انجام مىشود و موسم گلدهى آن تير تا مهرماه است. ميوهها در شهريور و آبانماه به رسيدگى نهائى خود مىرسند. از دو بذر موجود در هر ميوه آنکه پائينتر قرار گرفته در بهار و يا تابستان جوانه مىزند، اما بذر بالائى به مدت دو تا سه سال و يا حتى بيشتر به حالت خواب باقى مىماند. اين بذرها داراى سه نوع خواب: ذاتي، اجبارى و تحميلى بوده و به همين علت قادر هستند در شرايط آب و هوائى سخت زنده بمانند. ساختار کنترل اين سه نوع خواب مشخص نيست اما به نظر مىرسد پوستهٔ بذر نقش مهمى در آن داشته باشد.
محل رشد و پراکنش
اين علف هرز را مىتوان در مکانهاى آفتابى و گرم و در خاکهاى حاصلخيز مشاهده نمود. توق از جمله علفهاى هرزى است که به تعداد زياد در زمينهاى زراعي، چراگاهها، حاشيهٔ جادهها و باغها يافت مىشود. وجود خارهاى قلابدار بر روى ميوه باعث شده است تا ميوهٔ آن به راحتى توسط پشم و پوست حيوانات، لباس انسان و وسايل و ادوات کشاورزى و همچنين از طريق کانالهاى آبيارى به مناطق ديگر منتقل شود. علاوه بر اين ميوه اين گياه مىتواند همراه محصولات تابستانه همچون ذرت، سورگوم، آفتابگردان و پنبهٔ برداشت شده و به مناطق ديگر انتقال يابد. وسايل و تجهيزات راهسازى از ديگر عواملى هستند که به انتقال ميوههاى اين گياه کمک مىکند.
بذر و گياهچهٔ اين گياه براى دامها سمى است. اين سميت به خاطر وجود ترکيب شيميائى کربوکسى اتراکتى لوسايد (Carboxy atractyloside) در لپهها است. در صورتى که اين اندامها توسط دام مورد استفاده قرار گيرند، ممکن است دام ظرف چند ساعت تا چند روز از بين برود.