شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر نسیم یوسفم پیدا شود


گر نسیم یوسفم پیدا شود    هر که نابینا بود بینا شود
بس که پیراهن بدرم تا مگر    بویی از پیراهنش پیدا شود
گر برافتد برقع از پیش رخش    زاهد منکر سر غوغا شود
ور برافشاند سر زلف دو تا    دل ز زلفش کافری یکتا شود
هر دلی کز زلف او زنار ساخت    بی‌شک آن دل ممنی حقا شود
گر بیابد عقل بوی زلف او    عقل از لایعقلی رسوا شود
از دو عالم فارغ آید تا ابد    هر که او مشغول این سودا شود
گر کسی پرسد که پیش روی او    دل چرا شوریده و شیدا شود
تو جوابش ده که پیش آفتاب    ذره سرگردان و ناپروا شود
ای دل از دریا چرا تنها شدی    از چنین دریا کسی تنها شود
هر که دور افتد ز جای خویشتن    می‌دود تا زودتر آنجا شود
ماهی از دریا چو بر خاک اوفتد    می‌طپد تا چون سوی دریا شود
گر تو بنشینی به بیکاری مدام    کارت ای غافل کجا زیبا شود
گر دل عطار با دریا رسد    گوهری بی‌مثل و بی‌همتا شود


همچنین مشاهده کنید