|
پرسشى که بيشتر اوقات پيش مىآيد اين است که : سطح سلامتى داده شده به جامعه چقدر است؟ نشانگرها نه تنها براى اندازهگيرى وضعيت بهداشت جامعه بهکار مىآيند بلکه براى مقايسهٔ وضع سلامت يک کشور با کشورى ديگر، براى سنجش نيازهاى بهداشتي، براى تخصيص دادن منابع محدود، و براى پايش و ارزشيابى خدمات بهداشتى و پايش و ارزشيابى برنامهها و فعاليتها هم مورد نياز هستند. نشانگرها کمک مىکنند تا دامنهٔ دستيابى به اهداف و مقاصد برنامهها اندازهگيرى شوند.
|
|
نشانگرها، همانطور که از نام آنها بر مىآيد، تنها نشانهاى از يک موقعيت معين و يا بازتاب آن موقعيت هستند. تعريف نشانگر در راهنماى WHO براى ارزشيابى برنامه بهعنوان متغيرهائى که در اندازهگيرى دگرگونىها کمک مىکنند، آمده است. بيشتر اوقات نشانگرها هنگامى بهکار گرفته مىشوند که نمىتوان اين دگرگونىها را بهصورت مستقيم اندازهگيرى کرد، مانند اندازهگيرى سلامت يا وضعيت تغذيه. اگر نشانگرها بهطور پشت سرهم و در طول زمان تعيين شوند مىتوانند جهت و شتاب دگرگونى را نشان دهند و بهمنظور مقايسهٔ وضعيت گروههاى مردم يا مناطق در يک مقطع زمانى همانند بهکار روند.
|
|
در واژهشناسى نشانگر و شاخص ابهاماتى وجود دارد. نشانگر بهداشتى با شاخص بهداشتى (Index) تفاوت دارد. پيشنهاد شده است که در رابطه با روند بهداشت واژهٔ نشانگر بر شاخص ترجيح دارد، ولى شاخص بهداشتى بهطور معمول بهعنوان آميختهاى از نشانگرها محسوب مىشود.
|
|
- ويژگىهاى نشانگرها:
|
نشانگرها اعتبار علمى معينى دارند، و مثلاً نشانگر مطلوب و آرمانى بايد شرايط زير را داشته باشد:
|
|
الف- معتبر (Valid) باشد يعنى در عمل بتواند آنچه را بايد اندازهگيرى شود بهدرستى اندازه بگيرد.
|
|
ب- مطمئن (Reliable) و با هدف باشد يعنى در اندازهگيرى سلامت مردم مختلف در شرايط همانند پاسخ يکسان بهدست دهد.
|
|
ج- حساس (Sensitive) باشد يعنى به تغييرات دگرگونىهاى وضعيت مورد نظر حساس باشد.
|
|
د- ويژگى (Specificity) داشته باشد يعنى تنها منعکسکنندهٔ دگرگونىهاى وضعيت مورد نظر باشد.
|
|
ولى در زندگى واقعى تعداد ناچيزى از نشانگرها واجد همهٔ اين معيارها هستند.اندازهگيرى وضعيت بهداشت ساده نيست زيرا در هيچ تعريفى (از جمله تعريف WHO) معيارهائى براى اندازهگيرى بهداشت وجود ندارد. چون سلامتى را هم مانند شادى نمىتوان با اصطلاحات قابل اندازهگيرى دقيق تعريف کرد. بود يا نبودِ سلامتى بهطور عمده يک موضوع تشخيص و قضاوت ذهنى است و چون در تعريف سلامت دشوارىهائى وجود دارد، در اندازهگيرى آن هم دشوارىهائى بهوجود مىآيد و پرسش بالا بدون پاسخ مىماند. و از اينرو اندازهگيرى بهداشت در چارچوب اصطلاحاتى نظير بيمارى (يا سالم نبودن)، پيامدهاى بيمارى (ابتلاء و ناتواني) و عوامل اقتصادي، شغلى و خانگى که سبب افزايش ناخوشى مىشوند و همگى نقطهٔ مقابل سلامتى هستند، انجام مىشود.
|
|
از اينها گذشته بهداشت چند بُعدى است و هر بُعد آن تحت تأثير عوامل پرشمار است که برخى از آنها دانسته و بسيارى ديگر نادانسته هستند. اين موضوع به معناى آن است که بايد سلامتى را بهصورت چندبُعدى اندازه گرفت. و با اين ترتيب اندازهگيرى سلامتى حتى براى متخصصّان آن کار پيچيدهاى است و شناخت ما از سلامتى را نمىتوان بهصورت يک نشانگر درآورد، بلکه بايد بهصورت مقطع يا نمايى از بهداشت که نشانگرهاى متعددى براى تعيين آن بهکار رفتهاند درآيد .
|
|
|
توصيف بهداشت با توجه به ميزانهاى ميرائى به تنهائى گمراهکننده است زيرا نشانگرهاى ميرائى سنگينى بار ناخوشى در جامعه را براى بيمارىهائى مانند آرتريت روماتوئيد و بيمارىهاى روانى آشکار نمىکنند و از اينرو براى تکميل دادههاى مرگ و مير در بيان وضعيت بهداشت جمعيت، از نشانگرهاى ابتلاء استفاده مىشود. آمارهاى مربوط به ابتلاء هم نقاط ضعف خاص خود را دارند زيرا بيشتر اوقات تعداد بسيارى از حالات پنهانى و نيمه بالينى بيمارىها - يعنى بخش پنهان کوه يخ بيمارى - از نظر دور مىماند.
|
|
نشانگرهاى ابتلاء که براى سنجش ناخوشىهاى جامعه به کار مىروند عبارتند از:
|
|
الف- ميزان وقوع يا بروز (Incidence) و وفور يا شيوع (Prevalence)
|
|
ب- ميزان گزارش
|
|
ج- ميزان مراقبت در بخشهاى سرپائى (بيمارستانها)، مراکز بهداشتى درمانى و ...
|
|
د- ميزانهاى پذيرش، ترخيص و پذيرش مجدد (در بيمارستانها)
|
|
هـ- مدت اقامت در بيمارستان
|
|
و- دفعات بيمارى يا غيبت از کارخانه يا مدرسه
|
|
ز- ميزان کشندگى بيمارى (Case Fatality Rate)
|
|
|
چون علىرغم هزينههاى گزاف براى بهداشت، ميزانهاى ميرائى در سالهاى اخير دگرگونى قابل توجه نيافتهاند، براى تکميل نشانگرهاى ميرائى و ابتلاء، ميزانهاى ناتوانى مربوط به بيمارىها و صدمات بهکار گرفته مىشوند. اين ميزانها با توجه به اين که سلامتى شامل طيف کامل فعاليتهاى روزانه است پايهگذارى شدهاند. ميزانهاى ناتوانى که از همه بيشتر بهکار مىروند بر دو دسته هستند:
|
|
الف- نشانگرهاى Event - type:
|
|
۱. تعداد روزهاى محدوديت فعاليت
|
|
۲. تعداد روزهاى ناتوانى و بستري
|
|
۳. تعداد روزهاى غيبت از کار (يا مدرسه) در يک دورهٔ معين
|
|
ب- نشانگرهاى Person type:
|
|
۱. محدود شدن تحرک: مانند بسترى شدن، خانهنشين شدن و کمکهاى ويژه براى رفتن به اطراف (درخانه يا بيرون از خانه)
|
|
۲. محدود شدن فعاليت: مانند محدوديت عملکرد فعاليتهاى اساسى زندگى روزانه، (Activities of، Daily Living) (ADL)، مانند غذا خوردن، شستشو، لباس پوشيدن، توالت رفتن، حرکت به اطراف و ... محدود شدن فعاليتهاى عمده مانند کار حرفهاى و کار در خانه.
|
|
شاخص سوليوان (Sullivan): اميد زندگى بدون ناتوانى - از تفاضل اميد زندگى و مدت احتمالى بسترى شدن و ناتوانى در عملکرد فعاليتهاى عمده و بر حسب دادههاى بهدست آمده از بررسىهاى مقطعى - (Cross Sectional) جمعيت، محاسبه مىشود. بهعنوان مثال در ايالاتمتحدهٔ آمريکا اميد زندگى در بدو تولد در سال ۱۹۶۵ براى همه ۲/۷۰ سال بوده و مقدار تقريبى اميد زندگى بدون ناتوانى ۹/۶۴ سال بهدست آمده است. شاخص سوليوان يکى از پيشرفتهترين نشانگرهاى موجود جارى بهشمار مىآيد.
|
|
|
نشانگر وضعيت تغذيه يکى از نشانگرهاى سلامتى مثبت است. سه نشانگر وضعيت بهداشت اهميت دارند؛ از اين قرار:
|
|
الف- اندازهگيرى انسانسنجى (Anthropometric) در کودکان بيش از سن ورود به دبستان؛ مانند وزن و قد و دور قسمت ميانى بازو
|
|
ب- قد (و گاهى وزن) کودکان در سن ورود به مدرسه
|
|
ج- فراوانى کمبود وزن بههنگام تولد (کمتر از ۵/۲ کيلوگرم)
|
|
| نشانگرهاى ارائهٔ مراقبتهاى بهداشتى
|
|
نشانگرهائى که از همه بيشتر براى تعيين چگونگى اجراء خدمات بهداشتى بهکار مىروند عبارتند از:
|
|
الف- نسبت پزشک به پرستار
|
|
ب- نسبت تخت بيمارستان به جمعيت
|
|
ج- نسبت مراجعهٔ جمعيت به مرکز بهداشتى درمانى (يا خانهٔ بهداشت)
|
|
د- نسبت جمعيتى که توسط ماماهاى سنّتى زايمان مىکنند.
|
|
اين نشانگرها توزيع عادلانهٔ منابع بهداشتى در بخشهاى مختلف کشور و تدارک مراقبتهاى بهداشتى را منعکس مىکنند.
|
|
| ميزانهاى استفاده از خدمات
|
|
براى بهدست آوردن اطلاعات اضافى دربارهٔ وضعيت بهداشت، بيشتر اوقات دامنهٔ استفاده از خدمات بهداشتى بررسى مىشود. استفاده از خدمات - يا پوشش عملى - بهصورت نسبت مردمى که نياز به خدمات دارند بر کسانى که در عمل خدمات را در يک دورهٔ معين بهطور معمول يک سال دريافت مىکنند بيان مىشود ثابت شده که ميزانهاى استفاده از خدمات نشانههائى از نوع خدمات مورد نياز مردم را بهدست مىدهد و از اينرو وضع سلامتى جامعه را هم مىتوان بهدست آورد. بهعبارت ديگر بين استفاده از خدمات بهداشتى و نيازهاى بهداشتى و وضع سلامتى مردم رابطهاى وجود دارد. استفاده از خدمات بهداشتى از عواملى مانند موجود بودن و در دسترس بودن خدمات بهداشتى و بينش افراد از سلامت خود و نظام ارائهٔ خدمات بهداشتى آسيبپذير است. چند نمونه از ميزانهاى استفاده از خدمات در زير ذکر مىشود:
|
|
الف- نسبت شيرخواران (کمتر از يک سال) که در برابر شش بيمارى هدف EPI ايمنسازى کامل شدهاند
|
|
ب- نسبت زنان باردار تحت مراقبت در دوران پيش از زايمان، و يا زايمان توسط کارمند بهداشتى آموزش ديده
|
|
ج- درصد جمعيتى از روشهاى گوناگون تنظيم خانواده استفاده مىکنند
|
|
د- ميزان اشغال تخت (بيمارستان)، يعنى متوسط تعداد روزهاى بسترى شدن تقسيم بر متوسط تعداد تخت بيمارستاني
|
|
هـ- متوسط مدت اقامت (يعنى تعداد روزهاى مراقبت ارائه شده تقسيم بر ترخيص)
|
|
و- نسبت بازگردانى (Turn over) تخت (يعنى ترخيص تقسيم بر متوسط تخت بيمارستاني)
|
|
اين فهرست نه جامع و نه کامل است و مىتوان بسته به خدمات ارائه شده آن را مفصلتر کرد. اين نشانگرها توجه را از جنبههاى زيستشناختى بيمارى در جمعيت بهسوى مسؤوليت اجتماعى براى سازماندهى اجراى خدمات بهداشتى معطوف مىکنند.
|