|
| موسيقى و ترانههاى محلى، استان گيلان
|
|
در نقاط مختلف گيلان، آوازها، آهنگها و ريتمهاى مختلفى وجود دارد که با شيوههاى مخصوصى اجرا مىشود. مردم تالش سه نوع آهنگ دارند: قديم دستان، تالش دستان و تازه دستان. آهنگهاى گيلان به ويژه در سياهکل و ديلمان از طبيعت الهام گرفتهاند و همچنان به طور سنتى محفوظ ماندهاند. بيشتر ترانههاى عاميانه و محلى گيلان همراه با رقصهاى محلى اجرا مىشوند. ترانههاى عاميانهٔ گيلان به چند گروه قهرمانى، حماسى، توصيفى، عاشقانه، کودکانه و لالايى، مذهبى و نوروزخوانى تقسيم مىشود. طى سالهاى اخير نغمههاى گوناگون و متعددى در قالب دستگاههاى موسيقى سنتى ايران ساخته و پرداخته شده است. آهنگها و ترانههاى معروف و محلى گيلان عبارتاند از: خره، کشتى مقام، مشت، پابازى (رقص پا)، عروس بران، عروس بورى (انتظار)، نارنجزن، آهنگ ورزا جنگ، پهلوىخوانى، بجارسرى، گلنکشى، گوسفند و خوان، وِلِکِسرى، ولکريزى، جُلونى، آب کنارى، زرد مليجه، رعناى، گاره سرى، چابدارى، ليلى مارى، غربتى، برم بران، اشکورى، قاسمآباد، پشتکوهى، محمدبيک، غمانگيز متواضع، هىيار هىيار، کيلهلىجانم، ديلمانى، گيلکى، نوروزخوانى، عروس گوله و ... از گروههاى معروف موسيقى استان گيلان مىتوان به گروه موسيقى عشاق گيلان، گروه موسيقى گيلآوا، گروه موسيقى صبا و گروه موسيقى سارنگ اشاره کرد.
|
|
| موسيقى و رقص بومى، استان همدان
|
|
در زمينه موسيقى و رقصهاى بومى استان همدان، تحقيق مشخصى صورت نگرفته اما شواهد امر حاکى از آن است که قومهاى ساکن در اين منطقه به پيروى از سنتهاى فرهنگى و هنرى خود، نوعى از رقص و موسيقى بومى را حفظ کردهاند. براى نمونه، اقوام آذرى زبان همدان داراى موسيقى «عاشيقي» و رقصهاى عاميانهاند و اقوام کرد از اشکال موسيقى و رقص کردى متأثرند. رقص «جايان» يکى از رقصهاى معروف کردهاست که در منطقه رايج است. اقوام لر و لک نيز رقص و موسيقى خود را دارند که کم و بيش به موسيقى و رقص کردها شبيه است. در مراکز شهرى استان همدان، گروههاى موسيقى ايرانى تحت نظر ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامى فعاليت مىکنند.
|
|
| موسيقى و رقصهاى بومى، استان مازندران
|
|
موسيقى محلى مازندران در چهارچوب موسيقى خاورميانه و ايران قابل بررسى است. مطالعات انجام شده نشان مىدهد که موسيقى محلى مازندران از پتانسيلهاى قابل توجهى برخوردار است و ملودىهاى آن از زندگى و معيشت ويژهٔ جنگل، دريا و برداشت محصولات زراعى و رمهگردانى تأثير گرفته است. ترانههاى محلى مازندرانى نيز از غناى قابل توجهى برخوردارند. برخى از اين ترانهها همراه با آهنگهاى محلى و برخى همراه با رقصهاى محلى اجرا مىشوند. معروفترين رقص مازندرانى رقص قاسمآبادى است که در گيلان نيز رواج دارد. رقص چوب مردان نيز جالب توجه است.
|
|
| موسيقى و رقصهاى محلى، استان كهكلويهوبويراحمد
|
|
موسيقى در ايل بويراحمد همانند ساير ايلهاى ايران از اصالت و ويژگىهاى محلى برخوردار است. بويراحمدىها براساس ترانههاى رايج، آهنگهاى ويژهاى دارند که تحت عنوان «قس» از آن نام مىبرند و معروفترين آنها عبارتند از: قس خوشگله، قس برنو، قس ياريار و امثالهم. آلات موسيقى مورد استفاده در موسيقى محلى بويراحمد عبارتند از: ساز (کرنا)، دهل (بين) و پيشه که آلتى شبيه نى ولى از نى کوتاهتر است.
|
|
در بين مردم ايل بويراحمد هنگام شادى و جشن انجام رقصهاى محلى رايج است و مردان معمولاً در رقصهايى همانند رقص چوب شرکت مىکنند.
|
|
رقصهايى که در بين مردان بويراحمد مرسوم است عبارتند از: رقص دو پا، رقص سه پا، رقص چوب و چوب بازي.
|
|
چوب بازى مخصوص مردان دلير ايل است و موسيقى خاصى دارد. ابزار آن «دياق» چوب بلندى به طول ۲ متر و «ترکه» چوبى به طول ۷۵ سانتىمتر است که عموماً يک نفر «دياق» را به دست مىگيرد و نفر ديگر با «ترکه» همراه نواختن ساز دهل مىکوشد تا دياقدار را بزند.
|
|
رقصهاى ديگر رايج در بويراحمد، مشتمل بر صد دستمالى، يلعبه، بختيارى، نرمهنرمه و ترکى شاه فرنگى مىباشد.
|
|
| موسيقى و رقصهاى محلى، استان ايلام
|
|
استفاده از موسيقى بومى در آيينها و مراسم شاد رشد قابل ملاحظهاى يافته است.
|
|
در موسيقى ايلام از سازهاى دوزله، جفتان، سرنا، شيپور، ضرب، دهل، شمشال، نى و کمانچه استفاده مىشود و اين سازها در آيينهايى مانند : عروسى، جنگ و عزا کاربرد دارند. برخى از سازهاى بومى منطقه مانند دوزله ويژگىهايى دارند که آن را از ديگر سازهاى ايرانى متمايز مىکند. «دوزله يا جفتان» برخلاف همه سازهاى ايرانى که تک صدا هستند، دو صدايى است و قابليت همراهى با سازهاى چند صدايى را نيز دارد.
|
|
«چوبي» موسيقى رقصى ايلام است و به صورت انفرادى و يا دستهجمعى اجرا مىشود. اين موسيقى در گذشته افزون بر کاربرد هنرى و موسيقى آن به عنوان آمادگى جنگى و بدنى نيز کارآيى داشته است.
|
|
«فتاپاشا، لرزانه، سوارسوار، صىسماع، قلاوى، سهحار و گريانه» از جمله نواها و ريتمهاى اين نوع رقص است که در مناطق کرد و لرنشين کشور رواج دارد.
|
|
«هوره» نيز موسيقى آوازى مردمان غرب کشور به ويژه مردم ايلام است. هوره که از آوازها و نيايشهاى اساطيرى ايران است، از هزارههاى قبل از ميلاد مسيح تا به امروز روح دوستداران موسيقى را سيراب کرده است. اين موسيقى از ريتم آزاد در ترانه و شکستن مصراعها پيروى مىکند و تک سيلابى است، به همين دليل از موسيقى رديفى ايران که تابع شعر کلاسيک است، متمايز مىشود.
|
|
موسيقى آيينهاى سوگوارى نوع ديگرى از موسيقى در استان ايلام است که به طور مشخص در آيين چمرى با سرنا و دهل اجرا مىشود و در اين مراسم مردم ايلها و روستاها در محلى به نام «چمرجا» جمع مىشوند و همراه با نواى ساز، دهل و آواز همسرايان نوعى رقص را ارائه مىدهند.
|
|
گفته مىشود «نمايش تعزيه» که هم اينک در اکثر مناطق کشور رايج است و در ايام عاشورا نيز کاربرد فراوان دارد، برگرفته از سنت چمرى در غرب کشور است.
|
|
| موسيقى و رقصهاى محلى، استان كرمانشاه
|
|
تحقيقات انجام شده ثابت مىکند که موسيقى کردى، ابتدا منحصراً رزمى و حماسى بوده است. قديمىترين نواسازان کردستان، بيتخوانها غالباً بيسواد بودهاند که قرنها پيش از اين و هم امروز، داستانهاى پهلوانى و رزمى را به شعر و تصنيف تبديل مىکرده و دهل و سرنا مىنواختهاند. بعدها نواها و ريتمها و آهنگهاى بزمى نيز وارد موسيقى کردى شده است. انواع سازهاى کردى در کرمانشاه عبارتند از :
|
|
- دهل، سرنا و دونى : سازهايى هستند که در مراسم عروسى و عزا به کار مىروند. صداى اين سازها هم رقصندهها را رهبرى مىکند و هم در مراسم سوگوارى مشهور «چمري» نواخته مىشود. نوازندگان عموماً کولىها هستند که به «قرهچي» و «خراط» نيز معروفند.
|
|
- تنبور : سازى است مقدس که شايد هزارههاى عمر خود را پشت سر گذاشته و همواره مونس مردان حق بوده است. نواختن اين ساز در بين علويان کوهپايههاى زاگرس عموميت دارد و بزرگان و مراشد اين نواحى، کلاً از آن آگاهى دارند.
|
|
رقص کردى تمرين آميخته به تفريح بوده و هست. در تمام ريتمهاى رقص کردى حالتى از همداستانى، يگانگى و بدنسازى وجود دارد. در بيشتر گونههاى رقص کردى، دستهاى رقصندگان درهم گره مىخورد، گامها همواره در يک مسير حرکت مىکند و چنان متوازن است که به رژه مىماند. رقصهاى معروف کردى عبارتند از : گَريانه، برودوا، چپى، سِهپَر سه جار، سه پا و فَتاح پاشايي.
|
|
| موسيقى و رقصهاى محلى، استان لرستان
|
|
موسيقى لرى از سرچشمههاى موسيقى «رديف» و رديفنوازى است که بخش مهم آن از طريق کمانچه و کمانچهنوازى محلى در موسيقى رسمى ايران (رديف) نيز تأثير گذاشته است. موسيقى محلى لرستان چندان ناشناخته نيست؛ ولى برخلاف بسيارى از موسيقىهاى نواحى ديگر ايران ، از حيث مقامات محدود است و معمولاً در «دستگاه ماهور» اجرا مىشود. موسيقى لرستان به چهار بخش : موسيقى کار ، موسيقى مراسم ، موسيقى عروسى و موسيقى ترانههاى روز تقسيم شده است.
ترانههاى لرى با همهٔ پيوندى که با ريشهٔ زبان فارسى دارند ، براى همهٔ فارسىزبانان قابل فهم نيستند. اين موسيقى ، از لحاظ اجرايى ، ظريف و پيچيده است. غناى کلامى فراوان دارد و مهمتر از همه ، از روحيهٔ سلحشورى و حماسى برخوردار است.
مهمترين ترانههايى که در استان لرستان خوانده مىشود عبارتند از : «شهنومه خواني» (شاهنامهخواني) که جزو موسيقى حماسى است و سخاوتمندى و سلحشورى را همراه با تاريخ پردرد بيان مىکند و معمولاً در «چهارگاه» اجرا مىشود. «بزميري» که بيشتر براى تلف شدن حيوانات اهلى خوانده مىشود. هالوه گَنِم خَرِم ، دوره دوره ، کَشکِلَه شيرازى خرمآبادى که قصهٔ عشق و عاشقى و مهر و دوستى سادهٔ روستايى است که در هر منطقه به فراخور حال خود تا حدودى تغييراتى در آن دادهاند. على دوستى يا على سونه در اصل اسم شخص بوده که بعدها به نام همان فرد معروف شده است. کشکله شيرازى گرمسيرى ، کوکلاشيرى جو ، کوش طلا که بيشتر همسرايى زنان و مردان در غم از دست دادن يکى از نزديکان است. بميرم ، ميوله سيت بيارم ، شيرين و خسرو و دايه دايه که قصهٔ مبارزهها و جنگآورىها و رشادتها است که زبانزد همگان شده است. ميرى ، قدمخير ، اى اى وى وى ، ضرب سنگين سماع ، ضرب سهپا و ضرب دوپا که براى مراسم رقص و عروسى است.
سازهاى محلى لرستان عبارتاند از : کمانچه ، نى ، سرنا ، دهل ، تنبک ، دوزله و يک نوع ساز که مخصوص مراسم مذهبى فرقهٔ اهل حق است و نام محلى آن «تميره» است.
ترانهها و رقصهاى لرى بيشتر جنبهٔ حماسى دارند و ترانههايى که جنبهٔ تغزلى دارند ، کمتر متداول و معمولاند.
رقصهاى بومى لرى نيز متنوعاند و به صورت گروهى اجرا مىشوند. برخى از اين رقصها با آهنگ ملايم و برخى ديگر با آهنگ تند انجام مىگيرند.
در لرستان ، هنگام شادى و عروسى رقصهاى گروهى انجام مىگيرند. معمولاً چند تن از مردان که هر يک چوبهايى به دست دارند ، حرکاتى موزون و هماهنگ را با هم انجام مىدهند و زنان هم جدا از مردان ، با در دست داشتن دستمالهاى رنگى و جنباندن موزن آنها در بالاى سرشان به صورت دايرهوار ، مىرقصند. |