|
| موسيقى بومى، استان آذربايجان شرقى
|
|
موسيقى بومى آذربايجان از روزگار کهن تا اکنون در حيات «عاشيقها» خلاصه مىشود. عاشيقها هنرمندانى هستند که به طور خودساخته از ميان مردم برخاستهاند و با هنر اصيل و نواى دلنشين ساز خود که همراه با ترانههاى دلپذير و متناسب با شرايط مراسم است، در عروسىها و قهوهخانهها به ترنم در مىآيند.
|
|
عاشيقهاى معاصر آذربايجان مالک گنجينهٔ عظيم هنر و ادبيات تاريخى نياکان خويشاند و سرودههاى استادانه و زيباى خود را به انگيزهٔ احساسى ناب و انسانى و حفظ امانت هنر عاشيقى در ميان مردم رواج مىدهند و در مجالس عروسى و جشنها حاضر مىشوند و از اين راه معيشت روزانه خود را نيز تأمين مىکنند.
|
|
در آذربايجان کمتر دهکدهاى را مىتوان يافت که جشنها و عروسىهايشان بدون عاشيق برگزار شود. حتى در مناطقى که عاشيق نيست، فرسنگها راه پيموده مىشود تا عاشيقى به جشن دعوت شود و مجلس را با سخنان حکمتآموز و ترانهها و منظومههاى دلنشين خود گرمى و شور ببخشد.
|
|
عاشيقساز مىنوازد. ساز آلتى است شبيه تار، مرکب از نُه سيم که بر سينه مىنهند و مىنوازند. نام ابتدايى و قديمى آن «قوپوز» است که چيزى شبيه کمانچههاى کنونى بوده است. اکنون همراه هر عاشيق اغلب يک يا دو بالابانچى (نوازندهٔ بالابان) و قاوالچى (دايرهزن) نيز هست که او را همراهى مىکند. گاهى نيز چند دسته عاشيق يکجا ظاهر مىشوند و هنرنمايى مىکنند.
|
|
عاشيق هنرمند مردم است و بايد در چندين هنر مهارت و استادى داشته باشد. هم شاعر است، هم آهنگساز، هم منظومهسرا، هم خواننده، هم نوازنده، هم هنرپيشه و هم داستانگو. به عبارت ديگر در اين عرصهها خلاق است و هنرمندى است که اين همه را با انگشتان ماهر و صداى دلنوازش اجرا مىکند.
|
|
در روزگاران گذشته، به اين هنرمندان علاوه بر اوزان و عاشيق، وارساق و يانشاق هم مىگفتند و به هنرمندترين و شايستهترينشان دده اطلاق مىشد که از آن ميان مىتوان به دده قاسم (قرن ۱۳ هـ.ق)، توراب دده (قرن ۱۲ هـ.ق)، دده ياديار (قرن ۱۰ هـ.ق)، کرم دده و مشهورتر از همه دده قورقودِ اسطورهاى اشاره کرد.
|
|
از عاشيقهاى معروف و قديمى آذربايجان مىتوان : عاشيق عباس توفارقافلى، سارى عاشيق، عاشيق معصوم، عاشيق امراه، عاشيق قربان، عاشيق علعسگر را نام برد که هر کدام از برجستهترين هنرمندان زمان خود بودهاند.
|
|
از عاشيقهاى معاصر آذربايجان مىتوان به : عاشيق اسد، عاشيق قشم، عاشيق جبى، عاشيق حسين جوان، عاشيق عبدالعلى، عاشيق رسول، عاشيق يداله، عاشيق مشى، عاشيق حسن اسکندرى، عاشيق عزيز شهنازى، عاشيق حسن نامور، عاشيق علي. عاشيق اشرف و دهها تن ديگر اشاره کرد. تعدادى از اين افراد تحت پوشش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامى استان به فعاليت هنرى خود ادامه مىدهند. اين عاشيقها در سالهاى اخير ضمن شرکت در مراسم بزرگداشت دههٔ فجر و برنامههاى موسيقى بومى، در خارج از کشور از جمله آلمان، فرانسه، اسپانيا، آذربايجان شرکت کردهاند و معمولاً با استقبال پرشور شنوندگان مواجه شدهاند.
|
|
|
موسيقى بومى استان زنجان از گنجينهٔ موسيقى فولکلوريک و کلاسيک آذرى تأثير پذيرفته است و در حال حاضر نيز وجه غالب ترکيب موسيقى بومى، به ويژه مناطق روستايى استان را تشکيل مىدهد. پيوستگى فرهنگى و قومى مردم استان با مردم آذرىزبان از يکسو، و ارتباط آن با منطقههاى کردنشين و گليکنشين و تهران از سويى ديگر، زمينهٔ شکلگيرى نوعى از موسيقى محلى ويژه را فراهم آورده است که به «موسيقى زنجاني» معروف است؛ اما آنچه بايد به ياد داشت، پيوستگى عميق و ريشهدار ميان موسيقى محلى زنجانى با موسيقى آذربايجانى است.
|
|
در بيشتر روستاهاى استان زنجان، جشنهاى عروسى با هنرنمايىهاى عاشيقها آغاز و پايان مىيابند. در حال حاضر، عاشيقهاى زنجانى با نغمهها و ترانههاى دلکش و داستانسرايىهاى خود که ريشه در ژرفاى فرهنگ فولکلوريک اين خطه دارد، رونقبخش محفلها و جشنهاى مردم استان، به ويژه در روستاها، هستند. علاوه بر آن، موسيقى مقامى نيز که تحتتأثير مستقيم موسيقى مقامى آذربايجان است، در برخى از جشنهاى مردم، به ويژه در مناطق شهرى، نواخته مىشود.
|
|
| موسيقى بومى، استان كردستان
|
|
موسيقى کردى يکى از بارزترين ويژگى فرهنگى قوم کرد است. طراوت، شادابى، فضاى عرفانى و درآميختگى مضامين با تاريخ گذشته کردها، نيمى از خصوصيات آن است. اين خصوصيات در بعضى موارد ارتباط تنگاتنگى با افکار و باورهاى تاريخى، مذهبى و قومى مردم کرد دارند. آهنگ «هوره» را مىتوان نمونه بارز اين موسيقى به حساب آورد که همان نيايش «اهورا» است و ظاهراً به همان شيوه اجرايى اوليه خود نيز باقى مانده است. بعضى از آهنگهاى کردى هر چند که نتوانسته است جاى شايستهاى را در موسيقى اصيل ايرانى احراز کند، ولى گوشههاى گمشدهاى از آنها هستند که در طى قرون و اعصار به بوته فراموشى سپرده شدهاند. اين نوع آهنگها از نظر مفهوم و مضامين با دستگاههاى موسيقى ايرانى همسازى نزديکى دارند که از آن جمله مىتوان به «الله وسي»، «ياى فه زال»، «قطار»، «حيران»، «گول» و «سوره گل» اشاره نمود که به ترتيب با راست پنجگاه، بيات ترک، بيات اصفهان، شور و شوشترى همگنى (همسانى) خاصى دارند.
|
|
آلاتى که در موسيقى کردى مورد استفاده قرار مىگيرند عبارتاند از: دف، شمشال، نى، رمانا (بالابان)، قيچک، انبان (در موسيقى مذهبى)، توزهله، دهل، سروناز و ...
|
|
شيوه اجرا و نحوه استفاده از آلات فوقالذکر در نقاط مختلف کردنشين تفاوتهايى دارد، ولى درکل از يک اسلوب و شيوه واحدى که عمدتاً از موسيقى نواحى مرکزى کردستان متأثر است، پيروى مىکنند. در مراسم جشن و سرور و عروسىها، نواى دلنشين موسيقى کردى شادىبخش دلهاى برگزارکنندگان و شرکتکنندگان آن است.
|
|
شيوه اجرا، طراوت و تازگى، در آميختگى با باورها و سنن کردها و خصوصيات ديگر موسيقى کردى از جمله عناصرى است که مىتوانند به عنوان جاذبههاى خاص فرهنگى و قومى منطقه مورد توجه و علاقه شيفتگان فرهنگ و هنر مردم در عرصه صنعت جهانگردى قرار گيرند.
|
|
نوع ديگر از موسيقى کردى موسيقى مذهبى است که در مناسبتهاى خاص مذهبى اجرا مىشوند. عيد بعثت حضرت محمد (ص) و اعياد ديگر مذهبى از جمله مناسبتهايى است که کردها منويات قلبى خود را با نواختن دهل و ديگر آلات موسيقى به معرض نمايش مىگذارند. همچنين دراويش و پيروان و مريدان اهل طريقت با اجراى آهنگهاى خاص در تکايا و مراکز مربوط به خود، نوعى از موسيقى را به نمايش مىگذارند که جزو موسيقى مذهبى کرد محسوب مىشود و از خصوصيات برجسته قابلتوجهى برخوردار است.
|
|
|
آنچه بيش از همه براى مطالعهٔ تاريخ موسيقى بوشهر حائز اهميت به نظر مىرسد، ترکيب جمعيت اين منطقه است. زيرا در اين منطقه نه فقط ساکنان محلى، بلکه اقوام ديگرى از جمله مهاجرين بسيار قديمى آفريقايى نيز زندگى مىکنند. موسيقى بوشهر به عقيدهٔ بعضى از شناسندگان آن تحت تأثير بسيار زياد موسيقى بوميان آفريقايى است.
|
|
يکى از فرمهاى معمول در موسيقى محلى «سبالو» ناميده مىشود و آن آوازى است که با دايره همراهى مىشود و به وسيلهٔ خوانندگانى که دايرهوار کنار هم مىنشينند اجرا مىگردد. خوانندگان همزمان با اجراى سبالو، شانههاى خود را به طرف راست و چپ منظماً حرکت مىدهند. سبالو متأثر از موسيقى غرب و آفريقا است.
|
|
يکى ديگر از فرمهاى رايج موسيقى محلى «يزله» است. يزله به وسيلهٔ گروه خوانندگان نيز حرفهاى اجرا مىشود و فقط با دست زدن همراه است. در اين فرم ملودى بيشتر از همه حائز اهميت است و به متن چندان اهميتى داده نمىشود. علاوه بر موسيقى محلى (سازى و آوازى)، موسيقى مذهبى نيز بسيار در اين استان رايج است. براى ساکنان اين منطقه موسيقى مذهبى و به خصوص موسيقىاى که در ماه محرم ارائه مىشود، اهميت بيشترى نسبت به موسيقى محلى دارد.
|
|
|
موسيقى استان سمنان با تأثيرپذيرى از مقامات و ملودىهاى مازندرانى، خراسانى و اقوام مهاجر ترک، امروزه عمدتاً به صورت اشکال موسيقى کلاسيک ايرانى و تا حدودى هم با اشکال موسيقى فولک ويژهٔ اقوام مهاجر ترک زبان خودنمايى مىکند. در حال حاضر عمدهترين جريان موسيقى استان، موسيقى کلاسيک و معاصر ايرانى است و مراکز آموزش و تبليغ محدود آن، در شهرهاى بزرگ استان ايجاد شده است.
|
|
به نظر مىرسد هنوز بررسى و تحقيق کافى از موسيقى و ملودىهاى محلى استان سمنان به عمل نيامده است، زيرا هيچ نوع گزارشى در اين زمينه يافت نشده است. ولى امکان دارد با بررسىهاى بيشتر جلوههاى ويژهاى از موسيقى باستانى يا ميانه ايران در اين استان کشف شود، زيرا اين استان يکى از مراکز تمدن در ادوار مختلف تاريخ ايران بوده و از گذرگاههاى مهم جادهٔ ابريشم نيز به شمار مىرفته است.
|