ايلئوستومى دائمى معمولاً پس از پروکتوکولکتومى براى کوليت اولسرو انجام مىشود؛ ايلئوستومى بهطور پيوسته مقادير کمى مايع را دفع مىکند؛ و بيمار بايد هميشه پوشش مناسب را دربرداشته باشد.
بهترين محل استوما يکچهارم تحتانى راست است. ايلئوم از درون عضلهٔ مستقيم شکمى عبور مىکند، روى خود برگردانده مىشود، و مخاط به پوست بخيه مىشود.
ايلئوستومى قابل کنترل
بهنحوى طراحى شده است که از تخليه مداوم محتويات ايلئوم اجتناب مىکند. يک مخزن در خارج ايلئوم ديستال ساخته مىشود، و خروجى مخزن بهصورت يک دريچه ساخته مىشود، به نحوىکه مايع نتواند به ديوارهٔ شکم نشت کند. مخزن فوق با قراردادن يک کاتتر در استوما، چندبار در روز تخليه مىشود. مشکلات دريچه، فيستول، و 'پاوچيت' جزء علل شکست هستند. بيمارى کرون يک کنتراانديکاسيون است، چرا که خطر عود وجود دارد که برداشتن مخزن را ايجاب خواهد کرد.
تغييرات فيزيولوژيک پس از ايلئوستومى ناشى از دست رفتن ظرفيت جذب آن و نمک توسط کولون است. حجم مايع دفعى پس از يک يا دو ماه بين ۵۰۰ تا ۸۰۰ ميلىليتر در روز کاهش مىيابد. دفع اجبارى سديم حدود ۵۰mEq بيش از بيمارانى است که کولون سالم دارند، و دفع پتاسيم نيز افزايش مىيابد. در بيماران ايلئوستومى سالم ميزان کل پتاسيم و سديم قابل تبادل پائين، ولى غلظت الکتروليتها در سرم طبيعى است. درنتيجهٔ تخليهٔ بدن از الکتروليتها عمدتاً داخل سلولى است. بيمار داراى ايلئوستومى در معرض تخليهٔ حاد يا نيمه حاد آب و نمک است که با خستگي، بىاشتهائي، تحريکپذيري، سردرد، خوابآلودگي، کرامپهاى عضلانى و تشنگى تظاهر مىکند.
عوارض شامل موارد زير هستند:
۱. انسداد روده: انسداد ممکن است ناشى از نوارهاى چسبندگي، ولولوس، يا فتق روده در کنار ايلئوستومى باشد.
۲. تنگي: تنگى معمولاً ناشى از ايجاد اسکار محيطى در سطح پوست يا زيرپوست است. تنگى ممکن است باعث ترشح آبکى شديد از ايلئوستومى شود. درمان نيازمند يک جراحى موضعى کوچک براى آزادکردن اسکار است.
۳. جمعشدگي: استوما بايد ۳-۲ سانتىمتر از سطح پوست بالاتر باشد تا مايع از زير کيسهٔ ايلئوستومى نشت نکند. استومائى که جمعشده يا به عقب کشيده شده باشد يا نشت کند، بايد مورد تجديدنظر قرار گيرد.
۴. پرولاپس: اگر مزانتر به پريتونئوم جدارى بخيه شده باشد، اين عارضه نادر است.
۵. فيستول و آبسهٔ مجاور ايلئوستومي: سوراخشدن ايلئوم توسط بخيهها، نکروز فشارى ناشى از وسيلهاى که بدجا انداخته شده باشد، يا عود بيمارى ممکن است باعث ايجاد آبسه يا فيستول شوند.
۶. تحريک پوست: اين عارضه شايعترين عارضهٔ ايلئوستومى و ناشى از نشت محتويات ايلئوم به پوست اطراف استوما است؛ محافظت از پوست با يک مادهٔ محافظ مشکل را حل خواهد کرد.
۷. بوى زننده
۸. اسهال: دفع بيش از حد از استوما بايد بلافاصله به پزشک گزارش و آب، نمک، و پتاسيم مکمل داده شوند. کدئين، دىفنوکسيلات با آتروپين، يا لوپراميد ممکن است دفع را آهستهتر کنند. بايد بهدنبال بيمارى عودکننده روده، انسداد روده، يا تنگى ايلئوستومى گشت.
۹. سنگهاى دستگاه ادراري: سنگهاى اسيداوريک و کلسيم تقريباً در %۱۰-۵ بيماران بهدنبال ايلئوستومى رخ مىدهند و احتمالاً ناشى از دهيدراتاسيون مزمن در اثر مصرف ناکافى آب هستند. ايلئوستومى با حجم و pH پائين ادرارى و غلظت بالاى کلسيم، اگزالات و اسيد اوريک ادرار در قياس با دستگاه ادرارى سالم همراه است.
۱۰. سنگهاى صفراوي: سنگهاى صفراوى کلسترولى در بيماران ايلئوستومى سه برابر شايعتر از جمعيت عادى است.
۱۱. ايليئت: بيمارانى که درست در پروگزيمال ايلئوستومى دچار التهاب ايلئوم مىشوند معمولاً به عود بميارى التهابى روده اصلى خود مبتلا هستند. تنگى استوما از علل ديگر است.
۱۲. واريس: واريسها در بيماران دچار پرفشارى سياهرگ باب در اطراف استوما ايجاد مىشوند.