|
|
در هر جا که امکان دارد بايد به کودکان حق انتخاب داده شود. مثلاً يک درس علوم بايد حاوى تعداد مختلفى موضوع براى آزمايش باشد؛ يک فعاليت هنرى بايد تا حدّ امکان انواع بسيار متفاوتى از راهها و امکانات را ارائه بدهد؛ براى نويسندگي، کودکان بايد موضوعات خود را انتخاب کنند و مسيرهاى متفاوتى را براى رسيدن به هدف يادآورى نمايند. اگر براى انجام کارى فقط يک راه مخصوص به کودکان ارائه شود آنان نيز مانند موشى که طبق عادت براى رسيدن به غذا و فرار از خطر فقط راه مستقيم، ساده و غير خلاق را انتخاب خواهد کرد، کودکان نيز همين راه را انتخاب مىکنند.
|
|
کليد کار، داشتن نوعى فعاليت يادگيرى مىباشد که بىساختار اما در درون يک ساختار باشد. لازم است کودکان بهويژه کودکان کوچکتر، احساس هدفمند بودن داشته باشند. آنان به محدوديتهائى نياز دارند و اغلب يک طرح کلى از طرز انجام آن کار مورد نياز آنها است. هرچه امکان انتخاب آنان در مورد طرز انجام و زمان انجام يک هدف بيشتر باشد، بهتر است.
|
|
| برانگيختن استعدادهاى برانگيخته نشده
|
|
توضيح را با يک مثال شروع مىکنيم: دو کودک که در کلاس، هيچ کارى انجام نمىدادند و اغلب اوقات خود را به خيره شدن به بيرون از پنجره، يا رسم تصاوير از بازيکنان فوتبال و يا دادن يادداشت به همکلاسىهاى خود دربارهٔ بازى شب گذشته مىگذراندند. مربى آنان متوجه شد که اين دو، فعاليتهاى معمول کلاس درس را انجام نمىدهند. جلسهٔ مشاورهاى با آنان تشکيل داد و معلوم شد آن دو شديداً به فوتبال علاقهمند هستند. طى يک برنامه آنان موظف شدند چند پاراگراف دربارهٔ بازيکنان محبوب خود و يا هيجانانگيزترين بازىها بنويسند و براى دوستان خود بخوانند، همچنين مىبايست آمارهائى دربارهٔ تيمها و بازيکنان تهيه و يک کتاب از نقاشىهائى که خود آنها از بازيکنان ترسيم کردهاند گردآورى کنند.
|
|
هر دوى اين پسرها درگير فعاليتهاى جديد خود شدند. زيرا آن فعاليتها بهطور مستقيم به شور و هيجانى که دربارهٔ فوتبال داشتند، مربوط مىشد. در حالى که آنان قبلاً از کلاس درس خسته بودند و يا تکاليف درسى را از سر باز مىکردند، اکنون نوعى ارتباط ميان جهان واقعى با آنچه را که انجام مىدادند، مشاهده مىکردند و سطح چالش آنان با توانائىهاى هر يک، متناسب بوده و استعدادهاى موجود آنان بهتدريج گسترش مىيافت.
|
|
|
'مشکل اجتماعى شدن' ، يا بهعبارتي، پاسخ اين سؤال که آيا بدون فشارهاى خارجى قوى مىتوان قوانين اساسى رفتارى را به کودکان آموخت بسيار دشوار است.
|
|
کودکان بايد در انجام وظيفه 'قانونگذاري' در داخل کلاس درس همکارى کنند و همراه با مربى يک رشته قوانين که براى عملکرد معقول کلاس لازم است، مثل يورش فکرى (طوفان مغزي) همکارى نمايند. پس از بحث دربارهٔ قوانين (و شايد نتايج نقص آن) مىتوان آنها را مانند يک قرارداد نوشت؛ روى تابلو اعلانات چسباند و امضاء کرد. احتمال زيادى وجود دارد که کودکان؛ قوانينى را که در نوشتن آن دست داشتهاند اجراء نمايند و کمتر احساس مىکنند آن قوانين آنان را تحت کنترل برونى قرار داده است.
|
|
بهعلاوه اگر قوانين بهصورت اطلاع و خبر ارائه گردد، احتمالاً کودکان احساس نمىکنند که تحت کنترل برونى هستند. بايد به کودکان يک محدوديت رفتارى همراه با دليل خوبى براى آن محدوديت ارائه شود و قبول کرد که ممکن است بدون عبارات کنترلکننده مانند 'اين کارى است که من مىخواهم انجام دهي' مشتاقانه از آن محدوديتها فرمانبردارى ننمايند.
|
|
گاهى اجراء استانداردهاى آموزشى سبب مىشود تا مربيان احساس کنند که بايد 'موضع سختگيرانه' اتخاذ نمايند. بهويژه با توجه به محبوبيت اخير 'بازگشت به اصول' و آزمونهاى شايستگى استاندارد شده، مربيان بهشدت مىکوشند تا اطمينان حاصل کنند که دانشآموزان 'وضع را به درستى درک مىکنند' . بهمنظور حفظ خلاقيت در چنين جوي، شناساندن زمينههائى که در آن پاسخ درست يا غلط وجود ندارد، و زمينههائى که در آن ايدهها، سبکها و روشهاى مختلف داراى ارزش مساوى هستند، بسيار مهم است.
|
|
| القاء تدريجى عادات خلاقيت
|
|
مربيان حتى بيش از والدين فرصتهائى بهدست مىآورند که به کودکان در زمينهٔ يادگيرى مهارتهاى خلاقيت، بهوسيلهٔ الگو قرار دادن آن مهارتها، کمک نمايند.
|
|
هنگامى که به راههاى مختلف انجام يک فعاليت توجه مىکنيد اجازه دهيد دانشآموزان صداى بلند فکر کردن شما را بشنوند. بعضى از مهارتهاى جديد خلاقيت از جمله نگاه مجدد به مشکلات را بهدرستى بيازمائيد و دانشآموزان را در طى کردن مسير فرآيند تفکر هدايت کنيد. اگر دانشآموزان پيوسته از شما جملاتى اين چنين بشنوند: 'بيائيد يک راه خلاقانه براى اين کار بيابيم' ؛ 'به چه طريق ديگرى مىتوانيم از اين استفاده کنيم؟' و 'بيائيد تا حد امکان هر تعداد ايدهٔ جديد مىتوانيم تدبير کنيم' ، به اين ترتيب، آنان نيز بهتدريج و به شکل يک عادت، روش تفکر خلاقترى را در پيش خواهند گرفت.
|
|
|
اگر در کلاس درس چيزهائى غيرمعمول اتفاق بيفتد کودکان متوجه مىشوند که خلاقيت داراى ارزش است. چند نمونه از 'تجارب ويژه' که بهطور مؤثر مىتواند مورد استفاده قرار گيرد، عبارتند از: مربى براى يک روز، مسافرتها، بازديدکنندگان، کارهاى ويژه روز قبل از تعطيل هفتگي.
|
|
| مربى براى يک روز (يا يک ساعت)
|
|
اين تجربه تا حدى به منزلهٔ اجراء نقش معکوس است که در آن يک کودک براى مدتى بهعنوان مربي، کلاس را اداره مىکند و مربى 'يکى از کودکان مىشود' . مثلاً در کودکستان مىتواند برنامهٔ روزمرهٔ صبح را دربارهٔ تقويم اجراء کند، در حالى که مربى به همراه گروه کودکان به سؤالاتى دربارهٔ آنکه امروز چه روزى از هفته است و يا چند روز ديگر از ماه جارى باقىمانده است و يا تا آن موقع چند روز از سال تحصيلى را گذراندهاند، پاسخ مىدهد. و يا در کلاس بالاتر، يک کودک مىتواند جلسهٔ بحث دربارهٔ کتابى را که همهٔ کلاس خواندهاند و يا فيلمى را که ديدهاند، اداره کند.
|
|
|
براى بالا بردن خلاقيت کودکان مىتوان موضوع قديمى مورد علاقهٔ همگان يعنى مسافرت را با روشهاى مهم بهصورت جديد درآورد. تا جائى که عملى باشد دانشآموزان بايد در هر مرحله از مراحل برنامهريزى مسافرت شرکت داده شوند. آنان مىتوانند در صورت لزوم ايدههائى براى تأمين بودجه تدبير نمايند و در واقع آن ايدهها را به اجراء درآورند. مىتوان از کودکان خواسته شود چيزهائى دربارهٔ مسافرت که به آن علاقهٔ خاص دارند بيابند و سپس آن جنبه را بهصورت انفرادى يا گروهى مورد تحقيق قرار دهند.
|
|
|
پدران و مادران مىتوانند با به خانه آوردن بازديدکنندگان بزرگسال که جالب و متفاوت باشند، خلاقيت کودکان خود را برانگيزند به همين ترتيب، مربيان مىتوانند در کلاس درس، خلاقيت کودکان را برانگيزند. گاهى مربيان از يافتن بزرگسالان مشتاقى که به اندازهٔ کافى باشند درمىمانند، اگر اين مربيان، ديد خود را وسعت دهند با کمال تعجب متوجه خواهند شد که چه کسانى مىتوانند براى اين منظور قابل قبول باشند. براى کودکان، بازديدکنندگان متفاوتى از جمله فرد مُسنى که پرورشدهندهٔ گل و گياه است و يا خانم خانهدارى که يک ستون طنز در هفتهنامهٔ شهر در اختيار دارد، مىتوانند برانگيزندهٔ خلاقيت باشند. هدف آن است که کودکان با راههاى مختلف زندگى و کار، روشهاى مختلف تفکر و شيوههاى متفاوت بيان آشنا شوند.
|
|
| کارهاى ويژهٔ روز قبل از تعطيل هفتگى (يا هر يک از روزهاى هفته)
|
|
مربى مبتکر اين ايده و در اصل اين کار را بهعنوان راهى براى 'يافتن' زمانى که بتواند بهطور انفرادى با کودکان در کلاس درس کار کند انتخاب مىنمايد. ضمناً در جريان کار، ساعتى را تعيين مىکند که در آن تمام دانشآموزان، بالا بردن خلاقيت را تجربه کنند.
|
|
فعاليتهاى ويژهٔ روز قبل از تعطيل هفتگي، نمايانگر مجموعهاى وسيع و پىدرپى شامل عروسکسازي، کاغذسازي، زبان علائم، شيرينىسازي، خَلق يک نمايش ويديوئى و اختراع بازى با کلمات مىتواند باشد. براى بسيارى از کودکان، اين دوره را رويداد مهم هفته بهشمار مىآورند. اين فعاليتها موجب گسترش و تقويت قلمرو مهارتهاى آنان شده، و انگيزهٔ درونى آنان را برمىانگيزد.
|