|
|
نظريهٔ هنجار پيشبينى نشده
|
|
مفهوم فرديتزدائي، در تبيين رفتار افراد در درون توده، بيشترين سهم را به فرضيهاى مىدهد که طبق آن توده، بهطور موقت، توانائى قضاوت و احساس مسؤوليت شخصى افراد را تضعيف مىکند. اما بسيارى از مؤلفان اين نوع تبيين را مردود مىدانند. بهنظر فريدمن (۱۹۸۲)، موقيعت توده، الزاماً آگاهى از خود را تضعيف نمىکند:
|
|
موقعيت توده فقط خطرات تصميمگيرى را کاهش مىدهد. به همين دليل مکفايل Mc phail (۱۹۹۴) معتقد است که افراد، حتى در درون توده، بايد مسؤول خشونت خود باشند. بهنظر او، خشونت فرد در درون توده، از روى انديشه است و شيوهاى نشان مىدهد که براى رسيدن به اهداف، از قبل طراحى شده است.
|
|
اين نظرات، با معنائى که دو نظريهپرداز، تارنز و کيليان (۱۹۷۲، ۱۹۸۷) به عمل جمعى مىدهند، مطابقت مىکند. اين دو نظريهپرداز معتقدند که رفتار تودهها فقط در ظاهر با انگيزشهاى غيرمنطقى يا عدم بازدارى مطابقت مىکند. تبيين آنها از رفتارهاى فردى در توده تا اندازهاى ساده است: افراد، رفتارى اتخاذ مىکنند که بهنظر آنها بهترين نوع عمل کردن در آن موقعيت است.
|
|
بهنظر تارنر و کيليان، رفتار جمعى در بافتى قرار مىگيرد که در آن هنجارهاى عادى به حالت تعليق در مىآيد، در نتيجه، يک موقعيت مبهم خلق مىشود. اما مطالعات شريف (۱۹۳۵)، مدتها پيش نشان داده است که انسان به دشوارى مىتواند با موقعيت نامعين يا مبهم سازگار شود. بهنظر مىرسد که خودبهخودىترين پاسخ گروه در مقابل يک موقعيت مبهم، ابتدا هنجارهائى بهوجود مىآورد، بعد فرآيندهاى همرنگى اجتماعى نقش تقويتکنندگى برعهده مىگيرد تا انتقال و رعايت اين هنجارها تضمين شود.
|
|
وقتى عليه والدين خود عصبانى هستيم، معمولاً کلمات و اعمالى را مىشناسيم که هنجارهاى فرهنگى و خانوادگى اجازه مىدهند تا از آنها، براى بيان نارضايتى خود، استفاده کنيم. حتى آشنائى با اين هنجارها به نوجوانان اجازه مىدهد که از تخلف خود تجربهٔ گرانقيمتى بهدست آورند و به تدريج ياد بگيرند که بزرگسالان چه مسائلى دارند. اما موقعيت توده کاملاً نادر و حتى منحصر به فرد است، زيرا هيچ تودهاى به تودهٔ ديگر شباهت ندارد (براون، ۱۹۶۵). در مجموع هيچکس فرصت پيدا نمىکند که جزء يک توده شدن را تجربه کند، مخصوصاً تودهاى که به سطح معينى از برانگيختگى مىرسد. در اين حالت، هنجارهاى عادى رفتار به حالت تعليق در مىآيد و ظهور هنجارهاى انحرافى مجال پيدا مىکند. بهنظر تارنر و کيليان، رفتارى که از اين هنجارهاى انحرافى نشأت مىگيرد، واکنشى است که توده، در پاسخ به موقعيتى که با آن رودررو است، نشان مىدهد. نامگذارى نظريه نيز از اينجا نشأت مىگيرد: نظريهٔ هنجار پيشبينى نشده يا نظريهٔ ظهور هنجار اضطرارى.
|
|
طبق اين نظريه، رفتارهاى غيرقابل انتظار و غيرعادى توده، از فرآيندهاى غيرمنطقى نشأت نمىگيرند، بلکه به اين علت ظاهر مىشوند که افراد توده آنها را، از ديد خود آنها، بهنجار مىدانند. سنگ انداختن، فحش دادن و حمله کردن به پليس شکستن شيشهها، غارت کردن اجناس مغازهها، کتک زدن مخالفان سياسى يا طرفداران تيم حريف، حرکاتى نيستند که در زندگى روزانه خودبهخود بهوجود آيند. با اين همه، در بافت خاص توده، احتمال توجيه همهٔ اين اعمال وجود دارد.
|
|
گاسکل Gaskell (۱۹۹۰) به نظريههاى کلاسيک، از جمله نظريهٔ سرايت يا فرديتزدائي، ايراد مىگيرد که بافت و دلايل سياسى حرکتهاى تودهاى را به حساب نمىآورند و رفتارهائى را که بهنظر نمىرسد خيلى خارج از بافت باشند، نامعقول مىپندارند. ممسر Mamsar (۱۹۸۵)، خشونت در استاديومهاى ورزشى کشورهاى عربى را با تکانش ناگهانى تبيين نمىکند، بلکه آن را انتقال تعارضهاى اجتماعى زندگى روزمره به دنياى ورزش تلقى مىکند. اگر در جريان ناراحتىها و درگيرىهاى اجتماعى مردم عرب قرار نگيريم يا آنها را به حساب نياوريم، مسلماً خشونت آنها در ميدانهاى ورزشى را تکانشى يا حتى جنونآميز تصور خواهيم کرد. همانطور که تارنر و کيليان اظهار مىدارند، آسان است رفتارهاى اشخاصى را که همه سعى مىکنند تنها از يکى از درهاى سينماى آتش گرفته بيرون بيايند، پس از آنکه مىفهميم خروجىهاى ديگرى نيز وجود داشته است، غير منطقى بدانيم. اما در آن لحظه، تماشاچيان اعمالى انجام مىدهند که بهنظر آنها خيلى منطقى و تنها اعمال ممکن است.
|
|
به ياد داشته باشيم که 'عاقلانه' يا 'منطقى بودن' اعمال الزاماً به معناى مناسب بودن آنها نيست:
|
|
کودکانى که نمىتوانند درهاى خروجى سينماى آتش گرفته را پيدا کنند خيلى راحت مىميرند! بايد بهخاطر داشته باشيم که هنجارهاى توده، تنها در بافت خاصى که بهوجود مىآيد و براساس معيارهائى که اعضاء در آن لحظهٔ معين دارند، معنا پيدا مىکند. روانشناسان اجتماعي، با تحليل محتواى مصاحبهٔ شرکتکنندگان در اعمال خشونتآميز در ايرلند، نشان مىدهند که نظاميان به هنگام تظاهرات سياسي، استفاده از خشونت را جزء رفتارهاى 'بهنجار' خود مىدانند. بهنظر آنها، استفاده از خشونت براى مقابله با اين بافت خاص، بهترين راه حل ممکن است، همانطور که تعدادى از تماشاچيان ناکام شده در مسابقات ورزشي، ابراز خشونت و دست زدن به اعمال خرابکارانه را توجيه مىکنند.
|
|
هنجارهاى توده، هر چند که از ديد مشاهدهگران، نامنسجم يا غيراخلاقى بهنظر مىرسد، محصول تصادف نيست:
|
|
آنها با واقعيتى که توده درک مىکند و با انتظارهاى آن در يک موقعيت معين و در يک لحظهٔ معين مطابقت مىکند. همين برداشت است که مشاهدهگران را وادار مىکند تا به 'خطاى ادراکى وحدت ذهنى يا وحدتنظر' در بين افراد توده گرفتار شوند.
|