|
|
|
عارضهاى است که در بالغين شايع است و در اثر عفونت و التهاب غدههاى چربى پوست ظاهر مىشود.
|
|
|
نوعى عفونت استافيلوکوک است که پس از چرکى شدن و سر باز کردن در پوست حفرههاى متعدد و نزديک به هم و چرکزا ايجاد مىکند.
|
|
|
التهاب محدود جلد و بافت زيرپوستى است. اين عارضه در اثر ميکروبى بهنام استافيلوکوک طلايى پيدا مىشود. ميکروب از ناحيه فوليکولهاى مو داخل پوست مىگردد. اين عارضه بر خلاف کفگيرک، پس از چرکى شدن فقط از يک ناحيه سر باز مىکند.
|
|
|
يکى ديگر از بيمارىهاى التهابى و ميکروبى پوست است که معمولاً در اثر ميکروب استرپتوکوک ايجاد مىشود. ضايعات معمولاً بدون درد و گاهى همراه با خارش و سوزش است.
|
|
|
عارضه پوستى ناشى از حساسيت است که بهطور ناگهانى ظاهر مىشود و بهصورت لکههاى گرد و برجستهاى است که از پوست اطراف خود قرمزتر يا رنگپريدهتر است و اغلب با خارش شديد همراه است.
|
|
|
بيمارى انگلى پوست است که در اثر قارچ مخصوصى ايجاد مىشود. پوست سر بيشتر به کچلى مبتلا مىشود. اگر در خانوادهاى اين بيمارى بروز کند، براى جلوگيرى از ابتلاى سايرين بايد بهداشت و نظافت شخصى و خانوادگى را رعايت کرد و بيماران را تحت درمان قرار داد.
|
|
|
اگر پوست به مدت طولانى زير نور خورشيد يا يک منبع ديگرى از اشعه ماوراءبنفش قرار گيرد سوختگى ايجاد مىشود که اگر زياد شديد نباشد مىتوان با تميز نگاهداشتن موضع و ماليدن کرمهاى مخصوص آن را درمان کرد.
|
|
|
بهعلل مختلف ايجاد مىشود. از علل شايع سوختگى ريختن آب جوش يا مايعات داغ ديگر بر روى بدن و نيز تماس با اشياء داغ است.
|
|
سوختگى سه درجه دارد: در سوختگى درجه يک فقط اپيدرم ضايعه مىبيند مثل آفتاب سوختگي. در سوختگى درجه دو، وسعت ضايعات به جلد هم مىرسد. در سوختگى درجه سه، سوختگى تمام ضخامت پوست از اپيدرم تا جلد را فرا مىگيرد و دامنهٔ ضايعات به بافت زيرجلدى هم مىرسد.
|
|
|
عارضه التهابى سطحى است که غالباً اپيدرم را در بر مىگيرد و در مراحل اوليه باقرمزي، خارش، برجستگىهاى ريزى که آب مىدهند و پوستهپوسته مىشوند همراه است. در مراحل بعد اپيدرم غالباً ضخيم و تيرهرنگ مىشود.
|
|
|
زخم حاصل از ماندن زياد در بستر
|
|
اغلب در قسمتهايى از بدن پيدا مىشود که بهعلت خوابيدن و يا نشستن به مدت طولانى تحت فشار قرار گيرند. اين زخمها اغلب در ناحيه پائين کمر ايجاد مىشوند. برگرداندن و اين پهلو و آن پهلو کردن مکرر بيمار و مالش با الکل در محلهايى که تحت فشار هستند مىتواند از بروز اين زخم جلوگيرى کند.
|
|
|
عبارت است از عفونت حاد پوست بهوسيله استرپتوکوک که قسمت محدودى از آن قرمز و متورم مىگردد. شروع بيمارى ناگهانى و همراه با تب، کوفتگى و بىقرارى مىباشد.
|
|
|
عفونتى است مسرى و انگلى همراه با خارش و ضايعات پاپولى که وسط پاپولها حالت نافى دارد و بيشتر در فضاهاى بين انگشتان، مچ، چينهاى زير بغل و کشاله ران مشاهده مىشود و در صورت پيشرفت، تمام قسمتهاى بدن مبتلا مىگردد.
|
|
عامل بيمارى انگلى است به نام 'سارکوپتس اسکابيهئي' که بيشتر در اثر عدم رعايت بهداشت و تماس با بيمار ايجاد مىگردد. خارش علامت بارز اين بيمارى است.
|
|
|
پسوريازيس بيمارى است حاد يا مزمن، بهصورت برآمدگى محدود يا پوشش پوستهاى نقرهاى براق يا کدر که معمولاً بدون خارش و عودکننده مىباشد. گاهى همين برجستگىها بههم پيوسته و شکلهاى مختلف ايجاد مىکند.
|
|
علت اين بيمارى اغلب نامعلوم ولى عوامل ارثى و روانى مانند هيجان و اضطراب در بهوجود آمدن آن بىتأثير نمىباشد.
|
|
|
بيمارى است کشنده با علت نامعلوم که از خصايص آن ايجاد بولهاى متعدد در روى پوست و قسمتهاى مخاطى مىباشد که غالباً ترکيده و ايجاد زخمهاى سطحى و دردناک مىنمايد. در صورت پيشرفت بيمارى ممکن است با اضافه شدن عفونتهاى موضعى يا عمومي، در مدت کوتاهى به مرگ منجر شود.
|
|
|
بيمارى است حاد، عفونى و عودکننده، بهصورت وزيکولهاى متعدد که دور هم جمع شده و روى هر نقطه از پوست يا مخاط ديده مىشود. محل آن بيشتر روى صورت بهخصوص در اطراف لبها، دهان، سوراخهاى بينى و روى چانه مىباشد.
|
|
|
عارضهاى است که بهصورت تومورهاى خوشخيم ديده مىشود و اندازه آن بستگى به محل ضايعه دارد.
|
|
|
ضايعه پوستى ناشى از پارازيتى است به نام 'ليشمانياتروپيکا' که بهوسيله پشه خاکى به انسان منتقل مىگردد. اين بيمارى معمولاً در صورت و يا نواحى از بدن که پوشيده نيست ديده مىشود.
|
|
|
آنژيومها 'خالهاى عروقى'
|
|
نوعى ضايعه پوستى ناشى از هيپرپلازى يعنى فزونى رويش عروق خونى است که با اندازههاى مختلف بهصورت مادرزادى و يا بعد از تولد مشاهده مىشود. اکثر آنها خود بهخود از بين مىروند ولى ممکن است بعضى از آنها باقى بماند.
|
|
|
تومورهاى پوستى بدخيم مىباشند که از نظر بدخيمى داراى درجات مختلف بوده و معمولاً در افرادى که داراى پوست سفيد و حساس در مقابل نور خورشيد مىباشند بيشتر ديده مىشود.
|
|
|
قارچها ممکن است ايجاد بيمارى سطحى پوست نمايند و يا سبب بيمارىهاى عمقى و عمومى گردند. عفونتهاى قارچى پوست تمام سطح بدن بهخصوص انتهاها را آزرده و توسعه مىيابد. ضايعات بهصورت پلاکهاى قهوهاى يا قرمز مشاهده مىشوند. اين ضايعات از اطراف پيشرفت کرده و در مرکز بهبود مىيابند و گاه چندين ضايعه قارچي، گرد و حلقهمانند به هم متصل مىشوند. کچلى يا عفونت قارچى پوست سر، نمونه شناخته شدهاى از اين بيمارىها است که خوشبختانه امروزه بر اثر پيشرفت سطح بهداشت عمومي، از موارد بروز آن بهنحو قابل توجهى کاسته شده است.
|