|
عوامل بهوجود آورندهٔ جرم در نقاط مختلف يکسان نيست و مناطق از نظر نوع جرم، شدت و ضعف، تعداد و نيز از نظر عوامل اثربخش با يکديگر متفاوت هستند. اين تفاوتها و اختلافها را مىتوان در شهرها و روستاها و حتى محلههاى مختلف يک شهر هم مشاهده کرد. بر هر محيطى يک سلسله عوامل مختلفى چون:
|
|
- شرايط جغرافيائى و اقليمى
|
|
- وضعيت اجتماعى و اقتصادى
|
|
- شرايط و موقعيت خانوادگى
|
|
- تربيتى و شغلى
|
|
- طرز فکر و نگرش خاص
|
|
مسلماً هر يک از اينها در حسن رفتار يا بدرفتارى افراد بىاثر نيست. از اين رو محيط اجتماعى تأثير فراوانى در ارتکاب جرم دارد.
|
|
|
شهرگرائى و شهرنشينى امروزه در بيشتر کشورهاى جهان اهميتى ويژه يافته است. در کشورهاى در حال توسعه رشد سريع جمعيت و تمرکز فعاليتهاى اقتصادى بر گرد شهرهاى بزرگ منجر به مهاجرت گروهى و گسترده به شهرها شده به نحوى که حکومتها قادر به جلوگيرى يا حتى کندکردن روند آن نيستند. شهرنشينى انفجارآميز بخش اصلى و هستهاى شهرها را از ميان برده و زاغهها و زورآبادها و حلبىآبادها و احداث مسکنهاى غيربهداشتى و غيرقانونى در محلات فقيرنشينى که چون قارچ از زمين مىرويند، بهوجود آورده است.
|
|
دشوارىهاى شهرنشينى از نظر آسيبشناسى اجتماعى چه در کشورهاى در حال توسعه و چه در کشورهاى توسعه يافته طبقهبندى خاص خود را دارد.
|
|
به همان اندازه که در کشورهاى در حال توسعه مسائلى مانند از هم گسيختگى روابط اجتماعي، ناسالم بودن فعاليتهاى اقتصادي، عدم تعادل و توزيع درآمدها، فقدان امکانات رفاهى براى اکثر مردم و عدم تأمين اجتماعي، و مخاطرات روانى متعدد دارد، در کشورهاى پيشرفته صنعتى هم بر اثر ورود ماشين و تکنولوژى و روابط ناشى از آن، مسائل خاص خود را بهوجود آورده است.
|
|
شهرنشينى نابهنجار گسترش حاشيههاى فقر، اتلاف منابع و انرژى را در پى دارد. ترافيک، آلودگى هوا، شهرنشينان را تهديد مىکند و شهرها با تخريب جنگلها و فضاى سبز، و شدت گرفتن اختلالات عصبى و آسيبهاى اجتماعى مختلف مواجهاند که به برخى از آنها اشاره مىشود:
|
|
۱. در شهرهاى بزرگ به دليل افزايش بىحد جمعيت، هيجان، آشفتگي، نگراني، ترس و تشويق و اضطراب در بين شهرنشينان رو بهفزونى است، بهطورى که اغلب شهروندان به کشمکش و فشارهاى روانى تهديد مىشوند.
|
|
۲. رشد بىرويهٔ جمعيت در شهرها، بسيارى از شهروندان را با دشوارىهائى چون ضعف، بيحالي، خوابآلودگي، نگراني، عدم تعادل جسمى و روانى مواجه مىکند و بىميلى نسبت به کار و فعاليت را در آنها فزونى مىبخشد.
|
|
۳. آمارهاى مربوط به جرايم و بزهکارى در شهرها، بهخصوص شهرهاى بزرگ، نشانگر فزونى اين پديدهها در دهههاى اخير است که به نوبهٔ خود از گسترش شهرنشينى ريشه گرفته است.
|
|
۴. انحرافات جنسي، انواع مختلف اعتياد به موادمخدر، مصرف مشروبات الکلى و نيز روحيهٔ سودجوئى و سوداگرى و روابط ناسالم و غلط اقتصادى در شهرها رونق بيشترى دارد.
|
|
۵. فردگرائى و تکروى در بيشتر فعاليتها به چشم مىخورد، روابط صميمانه و چهره به چهره در بين شهروندان کمتر است، و احساس انزواء شدت بيشتر دارد.
|
|
در سال ۱۹۵۰ در حدود ۱۷ درصد کل جمعيت جهان در شهرها زندگى مىکردند. پيشبينى مىشود اين رقم به ۶۱ درصد در سال ۲۰۲۵ افزايش يابد. در حال حاضر ۵۰ درصد جمعيت در شهرها هستند که اين تعداد تا ۲۰۲۵ به بيشترين حد ممکن خواهد رسيد و فقرا نيز افزايش مىيابند.
|
|
|
حاشيهنشينى يا زاغهنشينى اصطلاحى است که به محلههاى مسکونى غيرمتعارف و متداول شهرى اطلاق مىشود.
|
|
چارلز آبرامز (C.Abrams) از مفهوم زاغهها و مناطق زاغهنشين تعبيرى به اين شرح ارائه مىدهد:
|
|
'ساختمان يا بخشى از شهر که در آن ويراني، نارسائى عرضهٔ خدمات درماني، تراکم زياد جمعيت در واحدهاى مسکوني، فقدان آسايش لازم خطرات ناشى از عوامل طبيعى نظير سيل ديده مىشود؛ مىتواند بهعنوان زاغه يا منطقهٔ زاغهنشين معرفى گردد' .
|
|
از اين رو مىتوان محلههاى فاقد تجهيزات شهرى (آب و برق، مدرسه، درمانگاه، نارسائي، وسايل حمل و نقل عمومى و مانند آن) را در رديف مناطق زاغهنشين طبقهبندى کرد.
|
|
حاشيهنشينى در شهرهائى که پذيراى جمعيت اضافى در بافت اصلى خود نيشتند، رشد مىکند و عده کثيرى از مهاجران با سکونت در زاغههاى اطراف شهرها به کارهاى غيرتوليدى کشانده مىشوند. بىشک نشانه اساسى اين اشتغال کاذب، عدم تخصص يا تخصص بسيار اندک آنان است.
|
|
زاغهنشينان داراى ويژگىهاى مخصوص بهخود هستند که مىتوان برخى از آنها را بهشرح زير طبقهبندى کرد:
|
|
۱. واحدهاى مسکونى رو به ويراني، فرسوده با تجهيزات ناقص يا تقريباً هيچ
|
|
۲. تسلط فرهنگ فقر و انعکاس آن در رفتارهاى اجتماعى مردم
|
|
۳. فقر اقتصادى
|
|
۴. گوشهگيرى مردم از اکثر جريانهاى شهرى
|
|
۵. ايجاد مرزهائى در اطراف محله و جدائى از ساير طبقات شهرى
|
|
۶. عدم توجه و بىاعتنائى سازمانهاى مسئول به احتياجات محله
|
|
حاشيهنشينى با جرم رابطهٔ مستقيم و نزديک دارد. تنوع، تجمل و اختلاف فاحش و چشمگير طبقات اجتماعى ساکن شهرهاى بزرگ، گرانى و سنگينى هزينههاى جارى زندگى موجب مىشود تا مهاجران غيرمتخصص که درآمد آنان کفاف مخارج آنها را نمىدهد، جهت برآوردن نيازهاى خود دست به هر کاري، ولو غيرقانونى بزنند. در چنين مناطقى به لحاظ از بين رفتن ارزشهاى انساني، کجروىهاى اجتماعى سريعاً رشد مىکند و اعمالى چون دزدي، اعتياد، قاچاق، فحشا و نظاير آن گسترش بسيار مىيابد. (ر.ش: اطلاعات سياسى و اقتصادى شماره ۴۶ - ۴۵ خرداد و تيرماه ۱۳۷۰ ص ۶)
|