هنگامى که در کشورى جمعيت بدون توجه به امکانات و توانمندىها افزايش يابد و در پى آن ضريب وابستگى جمعيت جوان و پير به جمعيت فعال بهويژه شاغلان سير صعودى بپيمايد، بايد شاهد گسترش فقر و بيکارى، ناهنجارىهاى اجتماعى و هزاران مسئله و مشکل اقتصادى و اجتماعى باشيم. در طول سالهاى سپرى شده رشد سالانه جمعيت، با افزايش سالانه اشتغال هماهنگى نداشته و به سبب جوانى روزبهروز بهشمار بيکاران جوان و تحصيل کرده افزوده شده است. طبق تعريف دفتر بينالمللى کار، جمعيت فعال عبارت است از مجموع جمعيت شاغل و جمعيت بيکار در جستجوبى کار و بيکار فصلى که در محدودهٔ سنى ۱۵ تا ۶۴ سال قرار دارند، حجم جمعيت فعال، عرضهٔ نيروى کار يا جويندگان کار در هر زمان را تشکيل مىدهد. جمعيت شاغل را نيروى کار بالفعل و جمعيت بيکار را نيروى کار بالقوه مىنامند. ساير افراد جامعه را که پتانسيل نيروى کار مىباشند بهعنوان جمعيت غيرفعال محسوب مىکنند که شامل محصلين، خانهدارها و افراد داراى درآمد بدون کار (بازنشسته و...) مىباشند. بهطور خلاصه بايد گفت که اقتصاد کشور با مشکلات بسيار مهم و اساسى بيکارى، کمکارى و يا بيکارى پنهان و افزايش قابل توجه عرضهٔ نيروى کار مواجه است.
سرشمارىهاى انجام شده کشور مىتواند اطلاعات نسبتاً جامعى درباره اشتغال جمعيت در کشور به ما ارائه دهد.
طبق جدول مهاجران وارد شده طى سالهاى ۱۳۷۵-۱۳۶۵ برحسب آخرين محل اقامت کل کشور شهرى - روستائى برحسب جنس و مناطق سرشمارى مىتوانيم بهصورت ذيل مورد بررسى قرار دهيم:
در سال ۱۳۳۵ از ۵،۹۰۸،۰۰۰ نفر شاغلين کل کشور ۵،۳۳۴،۰۰۰ نفر يعنى ۳/۹۰ درصد مرد و ۵۷۳،۰۰۰ نفر يعنى ۷/۹ درصد زن بودهاند. کل شاغلين شهرى در اين سال ۱،۸۰۷،۰۰۰ نفر بوده که ۱،۶۲۱،۰۰۰ نفر يعنى ۷/۸۹ درصد مرد و ۰۰۰،۱۸۶ نفر يعنى ۳/۱۰ درصد زن بودهاند و کل شاغلين روستائى ۴۱۰،۰۰۰ نفر بوده که ۳،۷۱۳،۰۰۰ نفر يعنى ۵۶/۹۰ درصد مرد و ۳۷۸،۰۰۰ نفر يعنى ۴۴/۹ درصد زن بودهاند.
در سال ۱۳۴۵ از ۷،۱۱۶،۰۰۰ نفر شاغلين کل کشور ۶،۱۷۲،۰۰۰ نفر ۸۶،۷۳ درصد مرد و ۹۹۴،۰۰۰ نفر يعنى ۱۳،۳۶ درصد زن بودهاند، کل شاغلين شهرى در اين سال ۲۶۱،۰۰۰ نفر بوده که ۲،۳۰۳،۰۰۰ نفر يعنى ۸۸،۲۴ درصد مرد و ۳۰۷،۰۰۰ نفر يعنى ۶/۱۱ درصد زن بودهاند. و از کل شاغلين روستائى ۴،۵۰۵،۰۰۰ نفر بوده که ۳،۸۶۹،۰۰۰ نفر يعنى ۸۵،۸۸ درصد مرد و ۶۳۶،۰۰۰ نفر يعنى ۱/۱۴ درصد زن بودهاند.
در سال ۱۳۵۵ از ۸،۷۹۹،۰۰۰ نفر شاغلين کل کشور ۷،۵۸۷،۰۰۰ نفر يعنى ۸۶،۲۲ درصد مرد و ۱،۲۱۲،۰۰۰نفر يعنى ۱۳،۷۷درصد زن بودهاند. کل شاغلين شهرى در اين سال ۴،۱۱۳،۰۰۰ نفر بود که ۶۵۳،۰۰۰ نفر يعنى ۸۸،۸ درصد مرد و ۴۶۰،۰۰۰نفر يعنى ۲/۱۱ درصد زن بودهاند و از کل شاغلين روستائى ۴،۶۸۸،۰۰۰ نفر بوده که ۳،۹۳۵،۰۰۰نفر ۸۳،۹۵ درصد مرد و ۷۵۲،۰۰۰ نفر ۱۶،۰۴درصد زن بودهاند.
در سال ۱۳۶۵ از ۱۱،۰۰۲،۰۰۰نفر شاغلين کل کشور ۱۰،۰۲۶،۰۰۰ نفر يعنى ۱۳/۹۱ درصد مرد و ۹۷۵،۰۰۰ نفر يعنى ۸۶/۸ درصد زن بودهاند.
کل شاغلين شهرى در اين سال ۵،۹۵۳،۰۰۰ نفر بوده که ۵۴۸،۰۰۰ نفر يعنى ۹۱،۱۸ درصد مرد و ۵۲۵،۰۰۰ نفر يعنى ۸۲/۸ درصد زن بودهاند و از شاغلين روستائى ۴،۹۸۸،۰۰۰ نفر ۴،۵۴۱،۰۰۰ نفر يعنى ۹۱،۰۴ درصد مرد و ۴۴۶،۰۰۰ نفر يعنى ۹۴/۸ درصد زن بودهاند.
در سال ۱۳۷۵ از ۱۴،۵۷۱،۰۰۰ نفر شاغلين کل کشور ۱۲،۸۰۶،۰۰۰ نفر يعنى ۸۷،۸۸ درصد مرد و ۱،۷۶۵،۰۰۰ نفر ۱۲/۱۲ درصد زن بودهاند. از ۸،۷۹۹،۴۰۰ نفر کل شاغلين شهرى در اين سال ۷،۸۰۸،۰۰۰ نفر يعنى ۸۸،۷۴ درصد مرد و ۲۶/۱۱ درصد زن بودهاند. از کل شاغلين روستائى ۵،۷۱۰،۸۰۰ نفر ۴،۹۴۵،۰۰۰ نفر يعنى ۸۶،۵۹ درصد مرد و ۷۶۵،۵۰۰ نفر يعنى ۴۱/۱۳ درصد زن بودهاند. با توجه به ارقام فوق با وجود اينکه تعداد شاغلين کشور در فواصل سرشمارىهاى عمومى افزايش پيدا کرد. و از حدود ۵،۹۰۸،۰۰۰ نفر در سال ۱۳۳۵ به ۷،۱۱۶،۰۰۰ نفر در سال ۱۳۴۵ و به ۸،۷۹۹،۰۰۰ نفر در سال ۱۳۵۵ و به ۱۱،۰۰۲،۰۰۰ نفر در سال ۱۳۶۵ و به ۱۴،۵۷۱،۰۰۰ نفر در سال ۱۳۷۵ رسيده است.
لازم به توضيح مىباشد که در سال ۱۳۶۵ ما، در کشور با کاهش جمعيت فعال روبهرو بوديم که مىتوان کاهش جمعيت فعال يا عرضهٔ کل نيروى کار طى اين دروه را ناشى از نرخ بالاى رشد جمعيت و افزايش جمعيت جوان در سنين قبل از فعاليت و گسترش دورهٔ تحصيلات اجبارى از ابتدائى به راهنمائى دانست. ويژگى خاص اين دوره آن است که ترکيب جمعيت فعال براى اولين بار تغيير اساسى پيدا کرده و از گرايش به روستاها به سمت مناطق شهرى کشيده شد، به اين دليل است که مىبينيم از کل جمعيت فعال کشور در سال ۱۳۶۵ معادل ۸/۵۴ درصد عرضهٔ کار در مناطق شهرى و ۷/۴۴ درصد آن در مناطق روستائى ساکن بودند. تغيير ترکيب جمعيت فعال موجب مهاجرتهاى روستائيان به شهرها شد و بدينترتيب رشد بىرويه شهر و شهرنشينى و مشاغل شهرى را بهدنبال آورد.
توسعه اقتصادى و سهم زنان در نيروى کار
امروزه توجه به نقش زنان بهعنوان نيمى از منابع انسانى نه تنها از موضاعات و اهداف اساسى توسعهٔ اجتماعى - اقتصادى در هر کشورى بهشمار مىرود بلکه ابزارى مؤثر در تحقق ديگر اهداف توسعه نيز محسوب مىشود. از اينرو يکى از شاخصهاى درجهٔ توسعه يافتگى يک کشور ميزان مشارکت و نقشى است که زنان در آن کشور دارا هستند، هر چه حضور فعال و مؤثر زنان در ادارهٔ امور اجتماع بيشتر باشد آن کشور را از درجهٔ توسعه يافتگى بالاترى برخودار است. کشور ما با توجه به مراتب فوق از درجهٔ توسعه يافتگى پائينترى برخودار است. با وجود اينکه نزديک به نيمى از جمعيت فعال کشور ما را زنان تشکيل مىدهند تنها کمتر از ۱۵ درصد از نيروى کار مشاغل را به خود اختصاص دادهاند که در مقايسه با کشورهاى توسعه يافته رقم ناچيزى است.
بررسى آمار مربوط به سهم زنان در نيروى کار شاغل در ايران نشان مىدهد که تقريباً آنها صد سال بعد از زنان جوامع صنعتى جهان حضور يافتهاند، اين تأخير تنها ماهيتى نيست بلکه از لحاظ کميت هم واجد نکات و جنبههاى منفى است.
ارتباط وسيعتر ايران با تمدن صنعتى غرب سبب تغيير در ساختار اجتماعى ـ اقتصادى جامعه و در نتيجه دگرگونى در زندگى و موقعيت اجتماعى زنان تهران و شهرهاى بزرگ گرديد، ولى در مورد موقعيت اجتماعى زنان روستائى و زنان ايلنشين بهدليل دور ماندن آنها از ارزشهاى غربى تغييرات عمدهاى بهوجود نيامد (فصلنامه علوم اجتماعى، ۱۳۷۱).
آمارهائى که در مورد اشتغال زنان موجود است، به دو دسته تقسيم مىشود يکى آمارهاى مربوط به قبل از سرشمارى زيرا توزيع جمعيت شاغل تا قبل از ۱۳۳۵ يعنى اولين سرشمارى عمومى نفوس و مسکن از نظر ترکيب شغلى و ميزان اشتغال در بخشهاى عمده اقتصادى به تفکيک مناطق معلوم نيست در حالىکه پنج سرشمارى عمومى ايران گرچه بهمنظور خاص جمعآورى اطلاعات مربوطه به نيروى انسانى و اشتغال انجام شد. ليکن شامل اطلاعات نسبتاً جامعى از نيروى کار کشور است. آمارهاى بعد از سرشمارى خود در مقايسه با آمارهاى اشتغال در ساير کشورها، در رابطه با بخشهاى عمده اقتصادى، وزراتخانهها و مؤسسات دولتى و خصوصيات فردى شاغلين مورد تحليل قرار گرفته است. قديمىترين آمار موجود در بخش اشتغال زنان متعلق به سال ۱۳۰۵ شمسى است. بر مبناى محاسبات آمارى جمعيت ده ساله و بالاتر ايران در آن سال ۷،۶۰۷،۰۰۰ نفر برآورد شده که از اين تعداد ۳،۹۹۸،۰۰۰ نفر يعنى ۵۱،۳۴ درصد مرد و ۳،۷۰۹،۰۰۰ يعنى ۴۸،۷۵ درصد زن بودهاند. در اين سال از مجموع جمعيت ده ساله و بالاتر تعداد ۳،۶۱۹،۰۰۰ نفر فعال بودهاند که تعداد ۳،۳۵۲،۰۰۰ نفر آنان يعنى ۶/۹۲ درصد مرد و ۲۶۷،۰۰۰ يعنى ۴/۷ درصد زن بودهاند. بنابراين نرخ فعاليت در کل کشور براى مردان و زنان ۴۷،۵۷، براى مردان ۸۶ و براى زنان ۲/۷ بوده است.
کل شاغلين کشور در سال مزبور بالغ بر ۳،۵۲۵،۰۰۰ نفر بوده است که شامل ۳،۲۵۸،۰۰۰ نفر يعنى ۹۲،۴۳ درصد مرد و ۲۶۷،۰۰۰ نفر يعنى ۵،۵۷ درصد زن بوده است. از سوى ديگر نسبت زنان شاغل به کل زنان ده ساله و بيشتر ۳/۷ درصد مىباشد (دفتر جمعيت و برنامهريزى انسانى سازمان برنامه و بودجه، جمعيت و نيروى انسانى و اشتغال تهران، سازمان برنامه و بودجه، ص ۱۵، بىتاريخ). براساس همين محاسبات جمعيت ده ساله و بالاتر کل کشور در سال ۱۳۲۵ شمسى يعنى پس از گذشت ده سال به حدود ۸،۷۰۴،۰۰۰ نفر بالغ گرديد که از اين تعداد ۴،۴۵۱،۰۰۰ نفر ۱/۵۱ درصد مرد و ۴،۲۵۳،۰۰۰ نفر يعنى ۹/۴۸ درصد زن بودهاند، در اين سال تعداد جمعيت فعال در کشور بالغ بر ۴،۰۸۹،۰۰۰ برآورد شده است که ۳،۷۸۳،۰۰۰ نفر ۵/۹۲ درصد مرد و ۳۰۶،۰۰۰ نفر ۵/۷ درصد زن بودهاند و بنا به ارقام فوق نرخ فعاليت براى مردان ۸۵ درصد و براى زنان ۲/۷ درصد گزارش شده است.
کل شاغلين کشور در همين سال بالغ بر ۳،۹۸۳،۰۰۰ نفر بوده است که از اين تعداد ۳،۶۷۷،۰۰۰ نفر ۳/۹۲ درصد را مردان و ۳۰۶،۰۰۰ نفر ۷/۷ درصد را زنان تشکيل مىدادهاند، از سوى ديگر نسبت زنان شاغل به کل زنان ده ساله و بالاتر ۲/۷ درصد بوده است. در سال ۱۳۲۵ شمسى جمعيت ۵۶ ساله و بالاتر ايران ۱،۰۰۷،۰۰۰ نفر برآورده شده که از اين تعداد ۵،۱۲۰،۰۰۰ نفر ۲/۵۱ درصد مرد و ۴،۸۸۷،۰۰۰ نفر ۸/۴۸ درصد زن بودهاند. تعداد جمعيت فعال کل کشور در اين سال بالغ بر ۴،۶۳۳،۰۰۰ نفر برآورد گرديد که از اين تعداد ۴،۳۱۱،۰۰۰ نفر ۹۲،۴۵ درصد مرد و ۳۵۲،۰۰۰ نفر ۷،۵۵ درصد زن مىباشند. بنابراين نرخ فعاليت براى کل کشور ۴۶،۳۲ براى مردان ۲/۸۴ و براى زنان ۲/۷ درصد بوده است. تعداد شاغلين در جمعيت ده ساله و بالاتر در اين سال براى کل کشور ۴،۵۴۲،۰۰۰ نفر برآورد گرديد که سهم مردان از اين تعداد ۴،۱۹۰،۰۰۰ نفر ۹۲،۲۵ درصد سهم زنان ۳۵۲،۰۰۰ نفر ۷۵/۷ درصد مىباشد همچنين نسبت زنان شاغل نسبت به مردان درصد بسيار پائينترى را به خود اختصاص داده بود.