دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
فارسینویسی در عهد صفوی
فارسىنويسى در اين عصر داراى آن آب و تاب و آهنگ و اعتلاء خيال و برجستگى الفاظ و ترکيبات قديم نيست، به خلاف نثر قبل از مغول که هم صورة عالى و هم معناً والا و هم از حيث آهنگ کلمات داراى يک نوع فخامت و جزالت خاصى بوده است. اما نثر صفويه مثل آين است که بچگانه باشد، و الفاظ از حليت و کسوتى که داشتهاند عريان شدهاند، افعال به واسطهٔ حذف باء تأکيد در صيغههاى ماضى و استعمال نشدن پيشاوندهائى از قبيل بر ـ اندر ـ در ـ فرا ـ فرو ـ باز ـ وا ـ همى ـ يکدست شده است و از ميان رفته افعال انشائى استمرارى بهصورت قديم، خاصه استعمال کردن ماضىهاى نقلى و بعيد، پى در پى با حذف ضماير و افعال معين و همچنين آمدن لغات مغولى بدقواره در هر سطر، و کثرت مترادفات، و از ياد رفتن طرز جملهبندىهاى موجز به شيوهٔ قديم، و ترک شدن بعض کنايات و امثال و بسى نکات که درک همه مشکل است، نثر اين دوره را از مغز و مزه انداخته است، و بلند آهنگى و هيمنهٔ نثر و نظم به فروتنى معنوى و ضعف تأليف و سستى الفاظ بدل گرديده و از فخامت حقيقى که مختص زبان درى است افتاده، و مىتوان گفت غرايز و خصايص طبع عراقى اين حالت را که يُدْرَک و لايوصَف است در نظم و نثر هر دو بهوجود آورده، چه در نثر پهلوى جنوبى نيز فخامتى که در نثر درى است ديده نمىشود، و چيزى هست در شعر عراقى ارگ فخامت از بين رفته است لطافت و رقتى جاى او را گرفته اما در نثر هيچ چيزى جاى فخامت و بلندى و آهنگ فوت شده را نتوانسته است بگيرد. |
يک حقيقت را بايد اعتراف کرد که پايهٔ معلومات هم در اين زمان تنزل يافته بود، زبان فارسى به سبب طول زمان و عدم تدريس و تتبّع و از ياد رفتن لغات درى محتاج به تحصيل بود، ولى تحصيل نمىشد و کتاب هم کم بود، و غالباً يا فقط عربى مىخواندند و در ادبيات عرب مختصر تدربّى حاصل کرده به منشىگرى مىپرداختند يل آن را هم نمىخواندند - کسانى هم که به علوم مشغول بودند با ادبيات نمىپرداختند، و به قول علماى آن عهد از علوم دينى به 'کماليات' يعنى علوم ادبى و غيره توجهى نداشتند از اينرو زبان کتابت زبانى بود که مردمانى نخوانده ملا بايست در آن چيز بنويسند، اين بود که نثرى ناقص و معيوب از کار در مىآمد، و مردم خراسان و افغانستان و ترکستان هم که زبانشان زبان درى بود از حيلهٔ فضل به کلى عارى شده غالباً به زبان ترکى سخن مىگفتند؛ اهالى هندوستان بهتر بودند چه پايهٔ زبان آن قوم از اصل خراسانى است، معذلک از قديم در تحصيل قواعد حروف و اصوات و لغات به سبب دور بودن از محيط ايران سعى داشتند و فارسى را به درس مىخواندند، و اگر تحول و تطورى به حکم طبيعت در زبان آن قوم راه مىيافت ربطى به زبان ادبى و علمى که فارسى بود نداشت ـ معهذا در اين وقت آنها هم از خراسانيان و عراقيان تازه وارد يا کتابهاى اينها تقليد کرده و فارسى را بد مىنوشتند، لغات و صيغههائى از خودشان درآورده بودند و لغات مغولى را زيادتر از ايرانيان بهکار مىبستند، و در نثر فنى هم متکلفانهتر پيش مىرفتند، و در کمسوادى و نداشتن فکر و خيال گوى سبقت را از ايرانيان ربوده بودند، يکباره کار نثر روى به فنا نهاد، هر چند در هندوستان اهل فضل به اين نقص و خرابى پى برده به اصلاح کار برخاستند چنانکه بيايد، اما در ايران کسى به فکر اصلاح نثر نيفتاد و در هند هم اصلاحى که شد دوام نکرد و فساد نثر دير زمانى باقى ماند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست