دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
رودکی
رودکى شاعر استاد آغاز قرن چهارم است که او را بهسبب مقام بلند وى در شاعرى و بهعلت پيشوائى پارسىگويان و آغازيدن بسيارى از انواع شعر پارسى بهحق 'استاد شاعران' لقب دادهاند. در قديمىترين و درستترين مأخذى که از او ياد شده يعنى در الانساب سمعانى کنيه و نام و نسب وى 'ابوعبدالله جعفربن محمد' و علت اشتهارش به رودکى انتساب او به ناحيهٔ 'رودک' سمرقند دانسته شده است. سمعانى مىگويد 'قريه' يعنى قصبهٔ مرکزى ناحيهٔ رودک 'بَنُج' نام دارد و رودکى از آنجا است. اين کلمهٔ 'بنج' ظاهراً صورت محرف 'پنجده' است که امروز همچنان به اسم خود در ناحيهٔ سمرقند باقى است. | ||||||||
تاريخ ولادت رودکى به حدس قريب به يقين بايست اواسط قرن سوم هجرى بوده باشد. از آغاز حيات او و کيفيت تحصيلات وى اطلاعى دقيق در دست نيست. عوفى در لبابالالباب گفته که 'چنان ذکى و تيزفهم بود که در هشت سالگى قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت (مقصود علمالقراءة است) بياموخت و شعر گفتن گرفت و معانى دقيق مىگفت چنانک خلق بر وى اقبال نمودند و رغبت او زيادت شد و او را آفريدگار تعالى آوازى خوش و صوتى دلکش داده بود و به سبب آواز در مطربى افتاده بود و از ابوالعبک بختيار که در آن صنعت صاحب اختيار بود به ربط بىآموخت و در آن ماهر شد و آوازهٔ او به اطراف و اکناف عالم برسيد و امير نصر بن احمد سامانى که امير خراسان بود او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانيد و کار وى بالا گرفت' . | ||||||||
عوفى در مقدمهٔ همين سخنان نوشته است که 'از مادر نابينا آمده' و شاعران نزديک بهعهد او هم که در همان محيط زندگانى خود مىزيسته و شاعرى مىکردهاند به اين مطلب اشاره نمودهاند و از طرفى ديگر در اشعار او گاه به اشاراتى که دال بر بينائى او در مدتى از حيات او بوده باز مىخوريم، مانند اين دو بيت: | ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
اين دو گونه اشارات متناقض مايهٔ حيرت خواننده مىشود چنانکه بايد يا در صحت يکى ازين دو دسته سخنان ترديد کرد و يا به اين نتيجه رسيد که رودکى در قسمتى از زندگانى خود بينا بود و بعد به علتى که بر ما معلوم نيست نابينا شد. اتفاقاً يک اشارهٔ تاريخى در اين باب وجود دارد که ما را ازين تحير مىرهاند و آن تصريح محمودبن عمر نجاتى است در کتاب بساتينالفضلا و رياحينالعقلا فى شرح تاريخ العتبى که به سال ۷۰۹ هجرى تأليف شده، بر اينکه رودکى در آخر عمر خود کور شد (و قد سُمل فى آخر عمره). | ||||||||
وفات رودکى را سمعانى به سال ۳۲۹ هجرى نوشته و گفته است که او در مولد خو بنج (پنج ده) درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. | ||||||||
ممدوح رودکى اميرسعيد نصربن احمد بن اسمعيل بود که از سال ۳۰۱ تا ۳۳۱ پادشاهى کرد و بعيد نيست که پيش از امير نصر دربار پدر او احمد را که به سال ۳۰۱ بر دست غلامان ترک خود کشته شده بود، نيز درک کرده باشد. رودکى در خدمت امير نصر تقرب بسيار داشت و در سفر و حضر با او بود و از ستايش او و وزير وى ابوالفضل بلعمى و صلات و جوايز آنان مال فراوان اندوخت و جاه و جلال بسيار يافت، و غير ازين دو، رجال ديگرى را نيز مدح گفت مانند: ابوجعفر احمدبن محمد صفارى که از سال ۳۱۱ تا ۳۵۲ بر سيستان فرمانروائى مىکرد؛ و ماکان بن کاکى از امراء مشهور ديلمى که تا رى را زير فرمان داشت و با سامانيان گاه بر سر صلح بود و گاه از در جنگ درمىآمد تا در جنگى که به سال ۳۲۹ با ابوعلى محتاج چغانى سردار سامانيان مىکرد تيرى بر مقتل او رسيد و از اسب درافتاد و مرد. از ميان اين ممدوحان ابوالفضل بلعمى وزير دانشمند سامانيان به رودکى اعتقادى وافر داشت و او را ميان شاعران عرب و عجم بىنظير مىدانست و ظاهراً مشوق رودکى در نظم کليله و دمنه همين وزير ادبدوست بود. | ||||||||
رودکى نزد همهٔ شاعران و ادبيان معاصر خود در خراسان و ماوراءالنهر به عظمت مقام شاعرى شناخته و توصيف شده است. بعد از او نيز بسيارى از شاعران بزرگ مانند دقيقى و کسائى و فردوسى و فرخى و عنصرى و رشيدى سمرقندى و نظامى عروضى و جز آنان او را به بزرگى مرتبت ستوده و بسا که از او با عنوان 'استاد شاعران' و 'سلطان شاعران' ياد کردهاند. | ||||||||
اشعار او بسيار بود. عوفى در لبابالالباب نوشته است که 'اشعار او صد دفتر برآمده است' و رشيدى سمرقندى شاعر قرن ششم گفته است که 'شعر او را برشمردم سيزده ره صدهزار' . بهنظر من معنى مصراع آن است که سيزده بار شعر او را برشمردهام و صدهزار بود، ليکن اين مصراع را از ديرباز چنين معنى کردهاند که شعر او را شماره کردهام، به يک ميليون و سيصد هزار بيت برآمده است! و اين بسيار مستبعد بهنظر مىآيد. بههرحال مسلم است که او طبيعةً شاعر بود و بىتکلف و زحمتى شعر مىساخت چنانکه ترجمهٔ کليله و دمنه را که به امر نصربن احمد صورت گرفته بود بر او مىخواندند و او مىشنيد و بهشعر درمىآورد. پيدا است که چنين کسى مىتوانست شعر بسيار سروده باشد و چنين نيز بود اما اکنون از آن همه اشعار جز چند قطعه و قصيده که در کتب قديم نقل شده، و بعضى ابيات پراکنده که در جُنگها و کتب لغت و تذکرهها آمده است، چيزى در دست نيست. مقدارى از اشعار رودکى در ديوان قطران تبريزى راه جسته و ديوانى هم که از رودکى به طبع سنگى رسيده حاوى اشعارى از قطران است. يکى از علل اين اختلاط آن است که نام ممدوح رودکى (نصر) براى غير اهل تحقيق قابل اشتباه با کنيهٔ ممدوح قطران (ابونصر، مملان بن وهسودان حکمران آذربايجان بوده است. | ||||||||
مهمترين اثر رودکى که اکنون جز ابيات پراکندهئى از آن باقى نمانده کليله و دمنهٔ منظوم است. اين کتاب از متن عربى عبداللهبن مقفع، به امر نصر، به پارسى ترجمه شد و سپس گويا به تشويق ابوالفضل بلعمي، رودکى آن را به شعر فارسى (بحر رمل مسدس) نقل کرد. اين چهار بيت را از ابيات بازماندهٔ آن منظومه بخوانيد: | ||||||||
| ||||||||
غير از اين منظومه، رودکى چند منظومهٔ ديگر باوزان مختلف داشت که گويا هر يک داستانى بود و از آنها نيز ابياتى پراکنده داريم و اما از قصايد و غزلهاى او اکنون اندکى در دست است تا مگر روزى دست حوادث ديوان گمشدهٔ او را به ما باز گرداند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست