|
|
|
بايد دانست که تاريخ قديمىترين چيزى است که روايت شده و ضبط گرديده است، ولى تواريخ را در قديم بهصورت افسانه در آورده و روايت مىکردهاند يا بهزودى بدانصورت بيرون مىآمده است و شکل افسانه به خود مىگرفته است و از اين حالت تا امروز نيز آثارى ضعيف هنوز باقى است و مىتوان گفت که هنوز تاريخ خالص و حقيقى بهوجود نيامده است ولى مقدمات آن را علم تاريخ در کار فراهم آوردن است. اگر شهرت بشر اجازه بدهد و تفننهاى ادبى بگذارند. از اينرو غالب کتب تاريخى قديم به شکل افسانه است و حتى کتب اخلاق هم از زبان حيوانات و به طريق افسانه در مىآمده است.
|
|
ايرانيان قديم و روميان و هنديان و مصريان و چينيان و حتى ابغورها و تاتارهاى وحشى داراى افسانههاى خرافى بودهاند ـ ولى عرب از يونان و ساير ملل جز کتب علمى و فنى چيزى نقل نکرد و از ايرانيان سواى کتب علمى کتبى از جنس افسانه و تاريخ و داستان و فرهنگ نيز نقل نمود وليکن به تواريخ و ادبيات يونانى و ساير ملل رغبتى ننمود و باعث اين امر به عقيدهٔ ما شباهت سختى بود که بين اصل فکر دينى عرب و پايهٔ اخلاق و ادب اجتماعى و دينى ايران موجود بود، و پايهٔ توحيد زردشتى با بتپرستى يونان و هند يا تثليث مسيحى متفاوت و با توحيد اسلامى شبيهتر مىنمود و همچنين اصول عدالت و سازمان دولتى ايران از جمهورى يونان يا هرج و مرج امپراطورى روم در نظر دولت بنىالعباس که شکل سازمان ساسانى را پذيرفته بود مطلوبتر جلوه کرده بود، از اين رو تمام کتب مشهور ايرانى از افسانه گرفته تا تاريخ و علوم از پهلوى به عربى ترجمه شد.
|
|
فهرست اين کتب
|
|
گزارنده
|
۱. هزار افسانه(۱) |
|
نامعلوم |
۲. موسفاس و فينلوس |
|
نامعلوم |
۳. ححد حسروا (؟) |
|
نامعلوم |
۴. المربين (؟) |
|
نامعلوم |
۵. خرافة و نزهة(۲) |
|
نامعلوم |
۶. روزبه يتيم |
|
نامعلوم |
۷. مسک زنانه و شاه زنان |
|
نامعلوم |
۸. نمرود شاه بابل |
|
نامعلوم |
۹. شهريز اذوپرويز (۳) |
|
نامعلوم |
۱۰. خليل و دعد (۴) |
|
نامعلوم |
۱۱. کارنامج و نوشيروان |
|
نامعلوم |
۱۲. دارا و بت زرين |
|
نامعلوم |
۱۳. بهرام و نرسى |
|
نامعلوم |
۱۴. هزار دستان |
|
نامعلوم |
۱۵. خرس و روباه (الدب و الثعلب) |
|
نامعلوم |
۱۶. رستم و اسفنديار |
|
جبلةبنسالم (۵) |
۱۷. بهرام شوبين |
|
جبلةبنسالم |
۱۸. خداينامک |
|
عبداللهبنمقفع |
۱۹. مزدک |
|
عبداللهبنمقفع |
۲۰. انوشيروان(۶) |
|
عبداللهبنمقفع |
۲۱. زادان فرّوخ در تربيت فرزند |
|
نامعلوم |
۲۲. نامهٔ مهرداد و جشنس المؤبدانالى بزرجمهر بن البختکان |
|
نامعلوم |
۲۳. وصاياى اردشير به شاپور |
|
نامعلوم |
۲۴. و رسالات ديگر که از صفحهٔ ۴۳۸ تا ۴۳۹ الفهرست مىتوان يافت. |
|
|
(۱) . اين شخص کاتب، هشام بوده است و محتمل اين دو کتاب از کتب عهد بنىاميه باشد |
|
(۲) . الف ليلة وليله، ابنالنديم (هزار افسان) ضبط کرده و گويد اولين کتابى که در افسانه ترجمه شد اين کتاب بود. (ص ۴۲۴)
|
|
(۳) . اين اسم عربى است و نام اصلى آن از ميان رفته است (ابنالنديم، ۴۲۴)
|
|
(۴) . کذا: الفهرست و ظاهراً بايد شهر برابز باشد، چه در زمان خسرو چنين نامى جز شهربراز که از سرداران خسرو بود نشنيدهايم.
|
|
(۵) . اين شخص کاتب هشام بوده است و محتمل است اين دو کتاب از کتب عهد بنىاميه باشد.
|
|
(۶) . کذا ابنالنديم ـ و ظاهراً بايد اين کتاب (التاج فىسيرة انوشيروان) باشد در ادب و اخلاق که بعضى مورخان منقل کردهاند (رجوع کنيد به: عصرالمأمون طبع قاهره ج۱ ص ۳۸۷) و اگر چنان باشد بايستى جزء کتب ادب و فرهنگ شمرده شود.
|