جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آنکه سر دارد کلاهت نرسدش


آنکه سر دارد کلاهت نرسدش    وانکه پر آب است جاهت نرسدش
هر که پست بارگاه فقر نیست    در بلندی دستگاهت نرسدش
هر که در خود ماند چون گردون بسی    گر نگردد گرد راهت نرسدش
تا نباشد همچو یوسف خواجه‌ای    بندگی در قعر چاهت نرسدش
تا کسی دارد به یک ذره پناه    عرش اگر باشد پناهت نرسدش
عرش اگر کرسی نهد در زیر پای    دست بر زلف سیاهت نرسدش
گرچه سر در عرش ساید آفتاب    پرتو روی چو ماهت نرسدش
نیم ترک چرخ در سر گشت از آنک    بو که بر ترک کلاهت نرسدش
تا کسی نشکست کلی قلب نفس    لاف از خیل و سپاهت نرسدش
تا نسوزد جمله‌ی شب شمع زار    یک نسیم صبحگاهت نرسدش
تا کسی بر سر نگردد چون فلک    طوف گرد بارگاهت نرسدش
تا کسی جان ندهد از درد خمار    می ز لعل عذر خواهت نرسدش
گر نشد عطار یکتا همچو موی    مشک از زلف دو تاهت نرسدش


همچنین مشاهده کنید