تليسههاى در حال رشد در آينده هسته مرکزى گاودارى خواهند بود و بايد بهخوبى تغذيه بشوند تا خوب رشد بکنند و در موقع زايمان بدنى عميق داشته باشند.
براى به حداقل رسانيدن مرگ و مير در فاصلهٔ بين تولد و از شيرگيرى مىبايستى گوسالهها بهخوبى و اصولى تغذيه بشوند. گوساله در بدو توليد مقاومت کمى در برابر بيمارىها دارد.
کلستروم اولين شير بعد از زايش در مقايسه با شير معمولى از نظر چربى مواد جامد، کل پروتئين و آنتىبادى بسيار بالا است و گوساله را در برابر بيمارىها حفاظت مىکند.
بلافاصله بعد از تولد گوساله بايد از کلستروم استفاده بکند، توانائى جذب کلستروم در گوساله تا ۲۴ ساعت بعد از تولد بهسرعت کاهش مىيابد، بهتر است تا ۳۰ دقيقه بعد از توليد گوساله اولين کلستروم را بخورد؛ لازم است قبل از اينکه گوساله از پستان مادر استفاده بکند؛ پستان و سر پستانها گاو را بهخوبى شست و تميز کرد، در اين صورت احتمال آلوده و بيمار شدن گوساله کاهش خواهد يافت. کلستروم را مىتوان با استفاده از سطل و يا پستانک به گوساله داد؛ با وجود اينکه خوراندن کلستروم بهوسيلهٔ سطل يا پستانک وقت زيادى مىگيرد، ولى مقدار کلستروم خورده شده توسط گوساله بهخوبى مشخص مىشود مقدار کلستروم که روزانه به گوساله بايد داده شود ۶% وزن گوساله است. دادن مقدار زيادى کلستروم سبب اسهال و در نتيجه افزايش استرس گوساله خواهد شد. در صورتىکه مقدار کلستروم گاو زياد باشد مىتوان منجمد کرده و در مواقع ضرورى استفاده نمود. (در مواردى که گاو در موقع زايمان بميرد، تب شير و يا بيمارى ديگرى داشته باشد يا هنوز شير توليد بکند) و يا زيادى کلستروم را مىتوان در دماى معمولى بهصورت ترش و تخمير شده نگهدارى کرد زيرا تخمير سبب توليد اسيدى مىشود که اين اسيدکلستروم را از خراب شدن محافظت مىکند. در مواقعى که از کلستروم تخمير شده استفاده مىکنيد آن را به نسبت ۵۰ به ۵۰ با آب گرم مخلوط کنيد. کلستروم اضافى را مىتوان به گوساله مسنتر هم داد، در اين صورت هم بايد به نسبت نصف به نصف با آب گرم مخلوط شود. در صورت مخلوط شدن با آب گرم احتمال اينکه گوسالهها مبتلا به اسهال شوند و با کاهش اشتها مواجه بشوند زياد است.
در صورت سالم بودن گاوها مىتوان کلستروم گاوهايى مختلف را با يکديگر مخلوط کرد؛ اين امر سبب مىشود که به گوسالهها انواع مختلف آنتىبادىها داده بشود، در نتيجه مقاومت آنها، در برابر امراض مختلف زياد مىشود. پس از سه روز که حيوان از کلستروم استفاده کرد، مىتوان شير کامل داد. در موقع دادن شير به گوساله نبايد با عجله شير را خوراند، زيرا سبب اسهال و سوء هاضمه در گوساله مىشود. جهت تأمين رشد سريع در گوساله بايد غذاى جايگزينى قوى و خوب داده شود، غذاى جايگزينى قوى با استفاده از مواد لبنى درست مىشود. پروتئينهايى که منشاء گياهى دارند، به اندازهٔ پروتئينهاى با منشاء لبنى قابل هضم نبوده و کيفيت آنها از نظر ترکيب اسيدآمينه پائين است. غذاى جايگزينى شير اگر از منابع لبنى درست شده باشد، حداقل ۲۰ درصد پروتئين خام و اگر از منابع گياهى استفاده مىشود حداقل ۲۲ درصد پروتئين خام بايد داشته باشد. بين ۱۰ تا ۲۰ درصد چربى توصيه مىشود.
اگر وضع جسمانى گوسالهها خوب باشد و روزانه بين ۴۵/۰ تا ۹/۰ کيلوگرم غذاى جايگزينى با کيفيت بالا مىخورند، مىتوان در سن ۴-۵ هفتگى از شير گرفت. غذاى جايگزينى را از ۴ تا ۵ روزگى مىتوان شروع کرد و تا سن ۶ الى ۸ هفتگى ادامه داد. در شروع مىتوان بعد از دادن شير مقدارى غذاى جايگزينى را به لبهاى گوساله ماليد و بهزودى گوساله شروع به خوردن غذا خواهد کرد. در نژادهاى سبک روزانه ۱۴۰۰ گرم و در نژادهاى سنگين ۸۰۰/۱ گرم مىتوان کنسانتره به حيوان داد. خورانيدن غذاى کنسانتره را مىتوان تا سن ۳-۴ ماهگى ادامه داد. از يک ماهگى مىتوان يونجهٔ خشک يا کيفيت خوب در اختيار گوساله قرار داد. در صورت دادن کنسانترهٔ کافى مىتوان از مرتع و يا سيلو هم استفاده نمود. از دادن کنسانتره کپک زده و يا فاسد شده به گوساله بايد امتناع کرد. يونجهٔ خشک پر برگ، سبز و زود چيده شده غذاى خوبى براى گوساله جوان است.
تغذيهٔ گوساله جوان از شيرگيرى تا يکسالگى
اگر قرار است تليسههاى جايگزينى در وقت مناسب بارور بشوند، بايد از تغذيه خوب و اصولى برخوردار باشند. اگر تليسه در دوران رشد تغذيهٔ خوب و مناسبى نداشته باشد، نخواهد توانست به مقدار زيادى در دوران شيردهى توليد داشته باشد. مىتوان تليسهها را با مخلوط علوفه که بهطور آزاد در اختيار گوساله قرار داده مىشود و به مقدار محدود مواد دانهاى تغذيه نمود. مقدار کل کنسانترهاى که به گوساله داده مىشود؛ به کيفيت علوفه خشبى بستگى دارد. مىتوان بهجاى مقدارى از علوفه خشبى از مرتع استفاده نمود. روزانه مىتوان ۸/۱ تا ۳/۲ کيلوگرم مواد دانهاى به تليسه داد. بايد دقت کرد که تليسه زياد چاق نشود، در صورتىکه تليسهها زياد چاق مىشوند بايد از مقدار مواد دانهاى جيره کاسته شود.
سطح انرژى مصرفى تليسهها در دوران رشد از ۳ ماهگى تا بلوغ (۹-۱۱ ماهگي) بايد کنترل شود. زيادى انرژى در اين دوران سبب مىشود که رشد پستان و مجارى پستان کم شده و چربى در مجارى پستان جمع بشود؛ در نتيجه کاهش پتانسيل توليد حيوان در مواقعى که حيوان شروع به توليد مىکند، خواهد شد. اين کاهش توليد نه تنها در لاکتاسيون اول بلکه در لاکتاسيونهاى بعدى نيز خواهد بود. در صورتىکه انرژى بهطور محسوسى کم باشد سبب کم شدن رشد و تأخير در بلوغ خواهد شد، در نتيجه حيوان دير بارور خواهد گرديد.
تغذيهٔ تليسه از يکسالگى تا ۲ سالگى
علوفهٔ با کيفيت خوب اساس تغذيه در اين سن است، مىتوان مقدارى دانهٔ علوفهاى را جهت تسريع در رشد بهعنوان مکمل در جيرهٔ غذائى حيوان قرار داد. در اين سن افزايش وزن روزانه در حدود ۸/۰-۷/۰ کيلوگرم مطلوب است. در صورتىکه کيفيت علوفه خوب باشد نيازى به افزودن مواد دانهاى نخواهد بود. بايد مطمئن بود که احتياجات مواد معدنى و ويتامين حيوان از طريق علوفه تأمين مىشود.