|
ریتم در زندگی نقشی اساسی دارد. ریتم را در گردش شب و روز، چهار فصل و جزر و مد امواج میبینیم، هنگام تنفس بهگونهای ملموستر احساسش میکنیم و در ضربان قلب و گام زدن نیز آن را مییابیم.
|
|
اساس ریتم، الگوئی تکرارشونده از حس تنش و آسودگی یا حس انتظار و ارضا است. این تناوب ریتمیک بهگونهای است که گوئی در سیر زمان رسوخ میکند. زمان، بسته به شیوهٔ سپری شدن آن تنوعی حیرتانگیز دارد؛ هر ساعت شصت دقیقه است اما گذر این دقیقهها ممکن است بسیار متفاوت بهنظر آید!
|
|
|
|
|
ریتم، جوهر حیاتی موسیقی را نیز شکل میبخشد. ریتم در عامترین معنا، سَیَلان منظم موسیقی در زمان است. زمان موسیقائی از نظر تنوع بیکرانش یا زمان زیستی (بیولوژیک) همانندی دارد؛ زمان موسیقائی نیز میتواند با تندیها و شدتهائی گوناگون جریان یابد. با این همه، تفاوتی اساسی میان موسیقی و زندگی وجود دارد. آهنگساز میتواند گذر زمان را در موسیقی مهار کند اما در زندگی واقعی، زمان از چنگ ما میگریزد. رها شدن در جهان زمان موسیقائی، هنگامیکه بهگونهای با احساس و حال ما همخوانی داشته باشد، بر ایمان خوشایند است. در رقص نیز، از اینکه بگذریم ریتم موسیقی در بدنمان حرکت برانگیزد لذت میبریم.
|
|
پس ریتم در موسیقی نیز مانند زندگی رسوخ میکند و میتوانیم آن را در هر عنصری از موسیقی - در زیر و بم صداها، رنگ و حجم صوتی - نیز بیابیم. چگونگی تغییر این عناصر در زمان و میزان تغییر آنها بهوسیلهٔ ریتم تعیین میشود. در ادامهٔ این مبحث، جنبههای متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم را بررسی خواهیم کرد.
|
|
|
هنگام دست زدن یا پا کوبیدن با موسیقی، به ضربهای آن واکنش نشان میدهید. ضرب (beat) تپش منظم و تکرار شوندهای است که موسیقی را به واحدهای برابر زمانی تقسیم میکند.
|
|
ضربها را میتوان با نشانههائی متوالی و منظم بر محور زمان نشان داد (نمودار زیر را ببینید). چنین ضربهائی در موسیقی به فراوانی - برای نمونه، هر یکچهارم ثانیه و یا با فاصلهٔ زمانی بیشتری مانند هر ۵/۱ ثانیه یکبار - پدیدار میشوند. گاه، همانگونه که در مارش و موسیقی راک میتوان شنید، ضربها قوی و حس آنها آسان است. ضرب میتواند کمتر توجهانگیز و تداعیکنندهٔ احساسهائی مانند تعلیق و بیهدفی نیز باشد.
|
|
ضربان موسیقی با شیوههائی متفاوت به شنونده منتقل میشود؛ ضربها گاه آشکار و ملموس به گوش میرسند (مانند نواختن ضرب بهوسیلهٔ طبل بزرگ در یک دستهٔ همنواز مارش). گاه نیز، ضرب بیش از آنکه شنیده شود احساس میشود.
|
|
|
|
|
اگر نغمهای آشنا را بخوانید و همزمان با دست یا پا ضربهای آن را نیز بنوازید، درمییابید که واژههائی معین از آن را بر ضربهائی معین میخوانید. شما از این راه ضرب را احساس کردهاید، زیرا با نواختن ضربهها نسبت به آن هوشیار بوده و آن را تداوم بخشیدهاید. ضربها پسزمینهای را میسازند که آهنگساز نتهائی با کششهای زمانی گوناگون را بر آن قرار میدهد. ضربها واحدهای زمانی بنیادئی هستند که کشش تمام نتها بر مبنای آنها سنجیده میشود. نتها از نظر زمانی میتوانند بهاندازهٔ بخشی از یک ضرب، یک ضرب کامل یا بیش از یک ضرب تداوم یابند.
|
|
هنگامیکه به چگونگی ترکیب کششهای مختلف نتها در یک قطعه میپردازیم، ریتم آن قطعه را مورد توجه قرار دادهایم، پیش از این، ریتم را بهطور عام بهعنوان سَبلان منظم موسیقی در زمان تعریف کردیم. ریتم بهگونهای مشخصتر میتواند بهمنزلهٔ ترتیبی ویژه از توالی کششهای زمانی نتها در یک قطعهٔ موسیقی تعریف شود. ریتم یک ملودی، ویژگی اساسی شخصیت آن است. در واقع، میتوانیم ترانهها را فقط با ضرب زدن ریتم آنها و بیآنکه ملودیشان را بخوانیم نیز تشخیص دهیم. به یاد داشته باشید که ضربههای ریتم یک ملودی گاه ممکن است بر ضربهای اصلی آن منطبق نباشند.
|
|
|
شیوهٔ تأکید بر هر کدام از نتها - یعنی چگونگی 'تأکیدی ویژه' بر آنها - جنبهٔ مهمی از ریتم است. واضحترین شیوه برای تأکید بر یک نت، اجراء آن به شکلی قویتر از نتهای مجاور یا بهعبارتی برخوردار ساختن آن از یک اَکسان دینامیک (dynamic accent) است. یک نت به دلیل کشش زمانی بیشتر یا زیرتر بودن از نتهای مجاور نیز تأکیدی ویژه مییابد. در گفتار نیز با ادای قویتر، کشیدهتر و زیرتر برخی واژهها آنها را مؤکد میکنیم.
|
|
با قرار گرفتن یک نت اکساندار در جائیکه بهطور طبیعی انتظار آن نمیرود، تأثیری پدید میآید که بهعنوان سَنکوپ شناخته میشود. هنگامیکه یک 'ضربه' اکساندار شود - با تأکید بر نتهای میان ضربهای اصلی - سنکوپ رخ میدهد. در نمونهٔ زیر، سنکوپ بر واژهٔ my که اکساندار بوده و میان ضربهای اول و دوم آمده است پیش میآید:
|
|
|
way |
|
-Broad |
to |
re- gards |
|
Give my |
4 |
3 |
2 |
1| |
4 |
3 |
2 |
1 |
|
|
|
سنکوپ با آکساندار شدن یک ضرب ضعیف نیز رخ میدهد، مانند هنگامیکه الگوی وزن چهارتائی را به یکی از این شیوهها بخوانیم: ۴-۳-۲-۱ یا ۴ - ۳ - ۲ - ۱، چنین تناقضی در روند وزن، شنونده را برانگیخته و هیجان ریتمیک به پا میکند. سنکوپ یکی از ویژگیهای بارز موسیقی جاز است.
|