|
|
|
|
|
در معمارى اسلامى از سنگ در
شالودهٔ بنا، فرش کردن کف و تزئين
بنا استفاده مىشد. استفاده از سنگ
اهميت ويژهاى داشته و نيز براى
ساختن کتيبهها سنگهاى گوناگونى
به کار مىرفته و تراشيده يا حجارى
مىشده است.
|
|
|
|
|
استفاده از سنگ در ادوار
باستان به مراتب بيش از آجر بوده
است. بناهاى تختجمشيد بويژه
تالار صد ستون که متعلق به سدهٔ
پنجم قبل از ميلاد است، با
سنگهايى در ابعاد بزرگ بر روى
يکديگر ساخته شده و ستونهاى بلند
همراه با سرستونها ساخته شده است.
اين بنا از زيباترين انواع حجارى و
همچنين پيکرتراشىها برخوردار
بوده و اين بناى عظيم در شمار
ارزندهترين آثار معمارى جهان
مىشناسند. همينطور معبد زرتش در
نقس رستم نيز از آثار باارزش سنگى
است.
|
|
در دورههاى بعد نيز از سنگ در
ساختن بناها استفاده فراوان شده
است. از سنگ مرمر شفاف نيز بهعنوان
شيشه در شبستانهاى زمستانى مثل
مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع يزد و
حمام گنجعلىخان کرمان استفاده
شده است.
|
|
در سالهاى اخير نيز از سنگ در
نماسازىها به اشکال مختلف
استفاده شده است و نيز براى
کفپوشها، پلهها و بسيارى ديگر
از موارد نيز کاربرد دارد.
|
|
|
استفاده از چوب از ويژگىهاى
معمارى اسلامى است، که در ناحيه
گيلان و مازندران بيشتر رايج است.
از چوب براى ساختن در و پنجره،
صندوقهاى ضريح، ستونها و تير
سقف، چارچوب و ... استفاده مىشده است.
|
|
|
|
|
از چوب علاوه بر اسکلتسازي،
در تزئين بنا نيز استفاده مىشده
است. چوب و فرآوردههاى آن در
بناهاى صد سال اخير به عنوان
مصالحى مؤثر در ستونهاى چوبي،
پوششهاى سقفى دوجداره، و بخشهاى
ديگر بکار رفته است. امروزه از چوب
براى کفسازىهاى پارکت،
قابسازىهاى سقف، دکورسازىها و
کابينتهاى چوبي، درهاى چوبى با
روکشهاى زيبا بهره گرفته مىشود.
بطورکلى پس از سنگ، آجر، گچ و آهک
چوب نيز از مصالح بسيار مؤثر در
ساختمانسازى مىباشد.
|
|
|
قير به چهار نوع وجود دارد: قير
معدني، قير نفتي، قير محلول در اب و
امولاسيون. بهنظر مىرسد که قير
واژهاى بابلى و يا ايلامى است. در
بابل از اين مصالح براى ملات به جهت
پيوند رجهاى سنگ لاشه و آجرچينى
استفاده مىشده است. در آثار
بينالنهرين نيز کاربرد اين مصالح
تأييد شده است. در بناهاى ايران
باستان از قير براى اندود روى
ستونهاى چوبى و اندود برخى نماها
و عايقبندى بدنهٔ کشتىها
استفاده مىشده است.
|
|
از قير در کشورهاى ديگر که
منابع طبيعى آن را دارند، نهايت
استفاده مىشود. قير محلول و
امولاسيون در ايران هزينه زيادى
دارد و با سختى تهيه مىشود و جزو
مصالح سنتى نيستند.
|
|
|
کاربرد فلز فولاد در بناهاى
دوران هخامنشى فراوان بوده است. در
بناهاى دورهٔ صفوى نيز از فولاد به
شکل آهنگرى جهت کلافبندى استفاده
مىشده است. در دورهٔ قاجاريه
کاربرد فولاد جهت رکابىها در
اسکلت چوبى و کلافبندىها بخصوص
شيروانىسازى مورد توجه بوده است.
در دوران معاصر نيز فولاد در
ساختمان از عناصر مهم بناست و
کاربردهاى مختلفى دارد.
|
|
|
رنگ و رنگسازى در زيباسازى
بنا انجام مىشود. در دورههاى قبل
از تاريخ و هزارههاى چهارم و سوم
براى تزئين انسانها و وسايل
زندگى و نيز رنگآميزى ديوارهٔ
اتاقها از رنگها استفاده مىشده
است. در دورهٔ هخامنشى علاوه بر
رنگآميزى سطوح بنا در کفسازىها
نيز از مصالح رنگين استفاده شده
است. نمونههايى از اندود ماسه آهک
همراه با پوکه آجر خرد شده و رنگ
اُخرا به شکل ملاتى رنگين در
کفسازى کاخ داريوش بيادگار مانده
است. در دوران اشکانى و بويژه دورهٔ
ساسانى از رنگ براى رنگآميزى بر
سطوح اندودها و نقاشى از صورت
نگاره و موارد ديگر نهايت استفاده
مىشده است. در ادوار مختلف اسلامى
از رنگ در زيباسازى داخل بناها
استفاده شده است. از آغاز دوره
تيمورى تا هنر صفوى از رنگهاى
معدنى در کاشىسازى و نقاشى روى
گچکارى و نيز قالىبافى و نساجى و
قلمکارى و هنرها و حرفههاى ديگر
از رنگ استفادههاى فراوانى شده
است. در دوره زنديه از رنگهاى
معدنى در نقاشى بناها بخصوص در
اتاقها و تالارهاى ارگ کريمخانى
و موزهٔ پارس و نيز در حمامها
استفاده فراوان شده است. در دورهٔ
قاجاريه انواع نقاشىهاى ترئينى
بهشکل گل و گياه و يا تصويرسازى
روى گچکاري، قابسازىهاى سقف و
نقاشى بر سطح زير و رو آينه و گچبرى
و بسيارى ديگر بهوجود آمد که بعضى
از آنها منحصر بهفرد مىباشد.
امروزه نقاشى و رنگآميزى از
آخرين کارهاى اجرايى يک بناست.
|
|
|
طى کاوشهاى باستانشناسى
سالهاى اخير و نيز از بناهاى
باقيمانده، در ادوار اسلامي،
برمىآيد که شيشههاى الوان براى
تأمين روشنايى و تزئين در و پنجره و
قالبهاى گنبدخانهها و
شبستانها استفاده مىشده است.
|
|
|
|
|
در زيگورات چغازنبيل مربوط
به تمدن ايلامى در هزارهٔ اول قبل
از ميلاد، پنجرههايى وجود داشته
با شيشههاى لولهاى صدفدار و
به شکل توخالى و بصورت مارپيچ جهت
نفوذ روشنايى در طبقات زيرين. اين
آثار شيشهاى اکنون در موزه ملى
ايران نگهدارى مىشود. در دورهٔ
هخامنشى نيز، هنر شيشهسازى بصورت
آونگهايى پشتنما درخشش کرده و
در دورههاى بعد نيز بهگونههاى
خاصى بکار رفته. بعد از اسلام در
دوران صفويه در بناهاى چهل ستون و
هشت بهشت، آينههاى تخت در اشکال
هندسى و يا نقاشى روى آينه و يا پشت
آينه بکار رفته است. در سالهاى بعد
نيز هنر آينهکارى در ابعاد کوچک
در هنر گرهسازى اسلامى بهشکل
تازهاى نمود يافت. اين هنر در
دوران قاجار به حدکمال رسيد و
بسيارى از رواقها و درون
بقعههاى اماکن متبرکه و کاخها
زيباترين آينهکارىها بوجود
آمدند.
|