|
| مطالعات مربوط به پديدهها، تجهيزات و تسهيلات شهرى
|
|
اين طبقه از مطالعات به مسائل گوناگون مرتبط با زندگى شهرى مىپردازد و خود به ۶ گروه تقسيم شده است.
|
|
گروه اول: مطالعات مربوط به مسکن
|
گروه دوم: مطالعات مربوط به فراغت
|
گروه سوم: مطالعات مربوط به اوقات فراغت
|
گروه چهارم: مطالعات مربوط به آموزش در شهرها
|
گروه پنجم: مطالعات مربوط به اقتصاد شهرى
|
گروه ششم: مطالعات مربوط به حقوق شهرى
|
|
از ميان مطالعات اين طبقه بهعنوان نمونه به يک مطالعه اشاره مىکنيم. اين مطالعه 'نظرى به حمل و نقل شهرى اروميه' از انتشارات سازمان برنامه و بودجه استان آذربايجان غربى و نوشتهٔ ابوالفتح پناهى مىباشد. در آغاز نگارنده اظهارنظر مىکند که در شهر اروميه بهعلت افزايش سريع جمعيت (نرخ رشد جمعيت ۱/۶ درصد) ترابرى درون شهرى با مشکل اساسى روبهرو است. اين مشکل خصوصاً در مرکز شهر (خيابان امام) که مرکز تجارى و درمانى و ادارى شهر مىباشد و بخش عمدهاى از سفرهاى توليد شده را جذب مىنمايد و نيز بهعلت فقدان امکانات پارکينگ نمود بيشترى دارد. بهعلت تجمع مراکز ادارى در داخل شهر، در ساعات شروع و پايان کار، ازدحام ترافيک به اوج مىرسد. بهويژه استفاده شهروندان وسايل نقليهٔ شخصى بر ازدحام و تراکم بيش از پيش مىافزايد. در نتيجه هواى مرکز شهر آلوده شده و مصرف مواد سوختى افزايش مىيابد. برعکس در مناطق حاشيهٔ شهر که بيشتر مهاجران را به خود جذب کرده استفاده از وسايل نقليهٔ عمومى رايجتر است.
|
|
در مجموع، وسايل نقليهٔ عمومى جذابيتى ندارد زيرا تعداد آنها نسبت به جمعيت کم بوده و خدمات آنها ناکافى و نامناسب است. ضريب صفر براى هر اتوبوس در سال ۶۸ در اروميه ۱۳۷۵ نفر بوده در حالى که همين ضريب براى تهران در سال ۱۳۶۰، ۱۰۲۵ نفر بوده است. يعنى اتوبوسرانى اروميه در سال ۶۸ وضعيتى بدتر از اتوبوسرانى تهران در سال ۶۰ داشته است. با توجه به رشد جمعيت و مهاجرت، اگر سرمايهگذارى در امر زيربنائى حمل و نقل شهرى به همان رويهاى که در سالهاى گذشته بوده ادامه يابد در آيندهٔ نزديک شهرهائى مثل اروميه از نظر حمل و نقل شهرى در وضعيتى بدتر از تهران فعلى خواهند داشت.
|
|
مشکل ديگر اينکه ايستگاههاى مبدأ خطوط اتوبوسرانى اروميه در يک نقطه بهطور مجتمع قرار گرفتهاند و از امکانات و تجهيزات کافى نيز برخوردار نيستند و خود اين موضوع بر مشکل تراکم و ازدحام در مرکز شهر مىافزايد.
|
|
از نظر اقتصادى سازمان اتوبوسرانى اروميه ماهيانه ۱۴،۶۹۰،۰۰۰ ريال ضرر مىدهد و خود اين موضوع از علل نامناسب بودن خدمت ارائه شده توسط اين سازمان است.
|
|
در بخش نتيجه نگارنده اشاره مىکند که مشکل حمل و نقل در همهٔ کشورها وجود داشته و مبتلا به کشورهاى پيشرفتهٔ صنعتى هم بوده است اما آنها از قبل برنامهريزى و سرمايهگذارى کلان انجام داده و براى بهبود وضع ترافيک کوشيدهاند اما در کشور ما علىرغم رشد پرشتاب جمعيت شهرنشينى بهويژه در سالهاى اخير براى رفع اين مشکل سرمايهگذارى و برنامهريزى اساسى و متناسب با دامنهٔ مسئله صورت نگرفته است. برنامهريزى در زمينهٔ ترابرى شهرى در ايران بايد با توجه به نوع کاربرى زمين، حفظ محيطزيست، سيماى عمومى شهرها و تلاش براى کاستن از تعداد حمل و نقل شهرى انجام شود.
|
|
در شهر اروميه بايد کيفيت (سفر چه کيفيت فيزيکى و چه کيفيت روانى) مورد توجه قرار گيرد تا سازمان اتوبوسرانى قابليت اعتماد بالائى داشته باشد و اتوبوسرانى خود مبلّغ خود در جلب مسافر باشد. پس در کوتاه مدت مىتوان با افزايش اتوبوسهاى نود مينىبوس، تعمير و راەاندازى اتوبوسهاى معيوب، احداث و تعمير ايستگاههاى مناسب، ايجاد خطوط ويژه اتوبوس و مينىبوس، ايجاد مسيرهاى مستقيم اتوبوس و مينىبوس، ايستگاههاى کمتر و شکستن مسيرها به اين صورت که مقدارى از مسير با اتوبوس طى شده و بقيهٔ آن با مينىبوس انجام شود را پيشنهاد نمود.
|
|
در دراز مدت، مطالعات با توجه به توسعهٔ وسيع شهر و پيچيدهتر شدن مشکل حمل و نقل احداث قطار زيرزمينى و مترو (!) را پيشنهاد مىکند.
|
|
| مطالعات مربوط به حاشيهنشينى در شهرها
|
|
مطالعات مربوط به حاشيهنشينى در شهرها: بهخاطر اهميتى که موضوع حاشيهنشينى در شهرها دارد اين طبقه را به اين دسته از مطالعات اختصاص دادهايم. رشد شتابان شهرنشينى و افزايش ميزان مهاجرت روستائيان به شهرها مسئلهٔ حاشيهنشينى و مسکن نامناسب را پديد مىآورد. جالب توجه است که مطالعات مربوط به حاشيهنشينى عمدتاً در دههٔ پنجاه انجام شدهاند که دقيقاً زمانى است که شهرنشينى رشد بسيار سريعى داشته و پس از گذشت يک دهه از اصلاحات ارضى مشکلات ناشى از حضور مهاجرين روستائى در شهرها بهصورت حاشيهنشينى بروز کرده است. بعد از انقلاب به موازات تلاشهائى که در جهت حل اين مسئله صورت گرفت مطالعاتى که در اين مورد انجام شد. کتاب جامعهشناسى شهرى نامه منتخبى از مهمترين مطالعاتى را که در مورد حاشيهنشينى در ايران انجام شده گردآورده است.
|
|
از ميان مطالعات اين طبقه به مطالعهٔ دکتر پرويز پيران تحت عنوان 'آلونکنشينى در تهران' که در اطلاعات سياسى ـ اقتصادى چاپ شده است اشاره مىکنيم. در اين مطالعه پرويز پيران پس از بحثى طولانى در مورد شهرنشينى ناهمگون در ايران و تفاوت فرآيند شهرنشينى در ايران يا غرب به مسئلهٔ مسکن نابهنجار يا حاشيهنشينى پرداخته و آن را يکى از مهمترين مسائل برنامهريزى شهرى در کشورهاى جهان سوم که ناشى از وابستگى دير پاى اين کشورها به سرمايهدارى جهانى، مهاجرت بىرويه، و رشد غيرمنطقى مناطق شهرى است، تشخيص مىدهد. سپس نامبرده به فرق مسئله مسکن در کشورهاى جهان سومى مثل ايران و کشورهاى صنعتى غرب پرداخته و اظهار مىکند که با نفوذ نظام سرمايهدارى جهانى در ايران رابطهٔ ارگانيک ميان سه زندگى شهرى، روستائى و ايلى در ايران از بين رفت و توسعه حالت برونزا گرفت و در جهت انباشت سرمايه پيش رفت و شهر مرکزى جانشين سه نوع زندگى شد و اشاعه الگوى مصرف مدرن در کشور بهدليل ناتوانى زير ساخت آن منجر به تمرکز فوقالعاده شبکهٔ شهرى در پايتخت و چند شهر کشور شد. اصلاحات ارضى نيز فرآيند مهاجرت را تشديد کرد. قشرهاى پائين جامعهم براى حل مشکل مسکن که ناشى از تمرکز فوقالعاده جمعيت و امکانات شغلى در تهران بود. به مسکن نابهنجار و آلونکنشينى رو آوردند.
|
|
در اين مطالعه پژوهشگر اجتماع آلونکنشين مناطق ۲، ۴، ۸، ۱۰، ۱۵، ۱۶، ۲۰، شهردارى تهران که جمعيتى حدود ۸ هزار خانوار را در برمىگرفتهاند مورد بررسى قرار داده است.
|
|
سابقهٔ پيدايش آلونکنشينى به سال ۱۳۱۱ برمىگيرد. ولى پس از کودتاى ۲۸ مرداد بهويژه از سال ۱۳۵۵ به بعد اين اجتماعات با سرعت رشد يافتند. نخستين آلونکها در گودهاى جنوب شهر تشکيل شدند ۱۰،۴۵۰ خانوار و جمعيتى حدود ۴۶،۰۰۰ نفر را در خود جاى داده و ۱۴،۵۰۰ آلونک را در برمىگرفت که اکثراً تخريب شده و به فضاى سبز تبديل شده است. فاصلهٔ سالهاى ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ دوران رشد سريع آلونکها بوده است.
|
|
محقق آلونکنشينهاى تهران را به سه تقسيم مىکند: نوع اول را 'جلب شهر' مىخواند که خانههاى آن با قوطىهاى حلبى پر شده از شن و خاشاک ساخته شده و فاقد پنجره مىباشند و از نظر شرايط زندگى بهداشتى، روانى، و اجتماعى بسيار نامناسب مىباشند. نوع دوم اجتماعات آلونکنشين را روستاهاى شهر يا شهرکهاى روستا گونه نامگذارى مىکند که اغلب در مناطق ۱۶ و ۱۰ شهردارى تهران قرار دارند. خانههاى اين نوع آلونکنشينها با خشت و آجر ساخته شده و داراى پنجره هستند. نوع سوم آلونکنشينى استقرار مجموعهاى از خانههاى فقيرانه درون محلات معمولى شهرى است که با محيط اطراف خود داراى تضاد شديدى هستند و خصومتى آشکار ميان اهالى اطراف و آلونکنشينها وجود دارد زيرا که خانههاى فقيرانه از مطلوبيت محله مىکاهد. اين آلونکها منظمتر از ساير انواع بوده و معمولاً مساحت هر آلونک ۲۰ تا ۷۰ متر است و از آجر و بلوکهاى سيمانى، درهاى فرسودهٔ آهنى و پنجرههاى چوبى ناهماهنگ ساخته شدهاند.
|
|
در پايان تحقيق پرويز پيران راهحلهائى را که تاکنون براى حل مسئلهٔ آلونکنشينى در جهان و ايران پيشنهاد و اجراء شده را مورد بررسى قرار مىدهد. وى به راهحلهاى زير اشاره مىکند.
|
|
- تخريب بدون قيد و شرط (مورد مانيل و تخريب ۳۰۰۰ آلونک در آنجا)
|
- تخريب و کوچاندن افراد به محل زندگى قبلى يا محل تولد
|
- تخريب پس از دادن زمين ارزان
|
- تخريب پس از دادن زمين و مصالح ساختمانى به بهاى ارزان
|
- تخريب پس از دادن زمين و مصالح ساختمانى مجانى
|
- اجبار کردن آلونکنشينان به بهسازى محيط زندگى خود و پذيرش حق آنان بر زمين
|
- بازسازى آلونکها با کمک دولت و هميارى اهالى (مورد پاکستان)
|
- ناديده انگاشتن به همراه کنترل گسترش آتى
|
- ناديده انگاشتن محض
|
- تخريب پس از انتقال دادن ساکنين آنها به خانههاى ارزان قيمت آماده عمدتاً بهصورت آپارتمان (مورد هنگ لنگ و سنگاپور)
|
|
پرويز پيران سپس به ارزيابى گزينههاى فوق پرداخته و چنين اظهارنظر مىکند که تخريب بدون قيد و شرط کمترين اثر ممکن را داشته و معضلات اجتماعى حادترى را دامن زده است.
|
|
- تخريب به همراه کوچاندن افراد نيز تأثير چندانى نداشته است.
|
|
- دادن زمين ارزان و مصالح ساختمانى با توجه به اينکه آلونکنشينها فاقد انگيزهٔ تغيير بوده و کمترين منابع را در دسترس داشتهاند نيز راه بهجائى نبرده است.
|
|
- دادن مسکن ارزان قيمت و يا رايگان بدون مطالعه، به آلونکنشينى دامن زده و افراد بسيارى را به اميد خانهدار شدن به شهر مىکشاند بهعلاوه دولتهاى جهان سوم منابع کافى براى انجام اين کار در دست ندارند.
|
|
محقق اضافه مىکند که در ايران تمام راهحلهاى فوق تجربه شدهاند. اجتماع آلونکنشين منطقهٔ دو، سه و منطقهٔ ۱۴ دوبار به کلى تخريب شدهاند. در مناطق ديگر نيز کوششهائى جهت تخريب آلونکها بهعمل آمده ولى اثرى کوتاه مدت داشته است. دادن زمين در مورد اجتماع آلونکنشين پل مديريت تحقق يافته که ثمربخش نبوده است. در اوايل انقلاب نيز آلونکنشينان خانههائى را اشغال کردند که خود اين موضوع مشوق گروههاى ديگرى به آلونکنشينى شد بدين اميد که شايد در آينده خانهاى به چنگ آورند.
|
|
بهعنوان نتيجهٔ مطالعه محقق نظر مىدهد که بدون تغيير بنيادين ساختار اقتصادى جامعه بهويژه گرايش به توليد و حذف واسطهگرى و پادوئى شهرى و اصلاح الگوى مصرف جامعه نمىتوان معضل آلونکنشينى را ريشهکن کرد. ولى در کوتاه مدت و تا رسيدن به توسعهٔ درون را دکتر پيران پيشنهاد مىکند که:
|
|
- بايد از ايجاد آلونکهاى جديد در سطح شهر از آغاز جلو گرفت.
|
|
- رشد آلونکهاى موجود را محدود ساخت.
|
|
- با کار فرهنگى و ايجاد تشکلى از درون اجتماعات آلونکنشين و با کمک خود اهالى افراد زحمتکش را از مجرمينى که اجتماع آلونکنشين را محيط مناسبى براى فعاليتهاى خود تشخيص دادهاند جدا ساخت و با کمک اهالى سر پناه مناسبترى براى ايشان تدارک ديد.
|
|
- برخى از اجتماعات آلونکنشين (مثلاً منطقهٔ ۱۶) را مىتوان با هميارى اهالى تثبيت و بازسازى کرد.
|