نسبت سطح برگ LAR)۳) بيانکنندهٔ نسبت بين سطح پهنک يا بافتهاى فتوسنتزکننده به کل بافتهاى تنفسکننده يا وزن گياه است. LAR نشاندهندهٔ پر برگى يک گياه مىباشد ولى مقادير ميانگين آن (LAR)، دقيق نيستند. گياهانى مانند آفتابگردان و چغندر در مقايسه با گياهانى مثل کاج داراى LAR زيادى بودند و همچنين RGR ده برابر بزرگتر داشتند. اين قبيل اختلافات وقتى تمام عوامل ديگر برابر باشند، وجود يک رقابت قوى را براى آفتابگردان در مراحل جوانى نشان مىدهد.
RGR = (ln W۲ - ln W۱)(T۲ - T۱)
سرعت اسيميلاسيون خالص
سرعت اسيميلاسيون خالص (NAR)، يا سرعت اسيميلاسيون واحد سطح عبارت است از مقدار مواد ساخته شدهٔ خالص (غالباً فتوسنتزي) در واحد سطح برگ در واحد زمان، همچنين NAR شامل مقدار مواد معدنى جذب شده نيز مىباشد ولى اين مقدار از آنجائى که مواد معدنى ۵% يا کمتر از وزن کل گياه را تشکيل مىدهند، درصد بزرگى نمىباشد. معادلهٔ محاسبهٔ مقادير ميانگين (NAR) بر اين فرض استوار است که رابطهٔ بين وزن گياه و سطح برگ خطى مىباشد. اين فرض ممکن است براى مراحل اوليه رشد و تکامل گياه برقرار باشد ولى براى مراحل بعدى برقرار نيست. چون ممکن است سرعت رشد سطح برگ از مقدار ماده خشک تجاوز کند و يا برعکس، NAR با زمان ثابت نمىباشد و با افزايش سن گياه يک افت نزولى در رشد و تکامل نشان مىدهد. اين افت نسبي، در محيط نامناسب تسريع مىيابد و هنگامى که برگهاى جديدى اضافه مىشوند بهعلت سايهاندازى بوتهها روى يکديگر، وزن خشک بهدست آمده بهازاء هر واحد سطح برگ، کاهش مىيابد. رقابت رو به فزون جهت مواد غذائى و عوامل ديگر نيز احتمالاً با افزايش سن و اندازهٔ گياه داراى اهميت است.
توليد محصول، وسيلهٔ عملى دريافت انرژى خورشيدى و تبديل آن به غذا و ديگر مواد قابل استفاده است. روشهاى زراعى معمولاً، نوعى طراحى شدهاند تا دريافت نور را از طريق پوشش کامل سطح زمين به تغيير تراکم گياهي، و فواصل گياهان و بالا بردن سرعت گسترش برگ، حداکثر نمايند. زمين فاقد پوشش انرژى نورانى را دريافت و تبديل نمىنمايند.
شاخص سطح برگ (LAI)، بيانکنندهٔ سطح برگ (فقط يک طرف) به سطح زمين اشغال شده توسط محصول است. LAI يک، مساوى يک واحد از مساحت سطح برگ در واحد سطح زمين است که بهطور نظرى مىتواند تمام نور برخورد کرده به خود را دريافت نمايد، ولى با توجه بهشکل برگ، نازکى (نور عبور کرده)، زاويه و مقدار عمودى بودن برگها، بهندرت تمام نور را دريافت مىکند. معمولاً LAI مساوى با ۵-۳ جهت توليد حداکثر ماده خشک براى اغلب محصولات کاشته شده لازم است. محصولات علوفهاى مثل علفهاى چمنى که برگهاى آنها داراى تمايل عمودى (راست) مىباشد، تحت شرايط مناسب براى دريافت حداکثر نور به LAI ۸ تا ۱۰ نيازمند مىباشند. درجائى که عملکرد کل ماده خشک براى محصولات علوفهاى موردنظر است و نه عملکرد اقتصادي، نيازمند يک LAI بيشترى هستيم. در اين حالت ساخت مواد فتوسنتزى به ميزان فراوانتر از آنچه رشد و تنفس نگهدارى نياز دارند، براى توليد دانه يا غده لازم يا مطلوب نمىباشد.
LAI و پراکندگى فصلى آن بهطور قابل ملاحظهاى در رابطه با گونهها تغيير مىکند. مقادير لازم جهت توليد حداکثر با سطح تابش خورشيد افزوده مىشود.
LAI = ( LA۲ + LA۱)/۲ × (۱/GA)
LA = سطح برگ
GA = سطح زمين
سرعت رشد محصول
سرعت رشد محصول، افزايش وزن يک اجتماع گياهى در واحد سطح در واحد زمان مىباشد و بهطور وسيعى در تجزيه و تحليل رشد محصولات بهکار گرفته شده است. يک CGR برابر با ۲۰ گرم در متر مربع در روز (۲۰۰ کيلوگرم در هکتار در روز) جهت اکثر گياهان بهويژه گياهان گروه C۳ مورد تائيد مىباشد. CGR برابر با ۳۰ گرم در متر مربع در روز (۳۰۰ کيلوگرم در هکتار در روز براى غلات يا ۶ بوشل درايکر در روز) از گياهان گروه C۴ مثل ذرت قابل حصول است. CGR عملکرد اقتصادى گياهانى مانند غلات يا غدهها داراى اهميت مساوى يا بيشترى مىباشد. وقتى اوزان خشک اقتصادى و کل، نسبت به زمان رشم شود، شيب خط رگرسيون مرحلهٔ خطى (شيب= CGR)، معمولاً براى ارقام پرمحصول مشابه است. نسبت CGR اقتصادى به CGR کل کميت مهمى را ارائه مىدهد که به شاخص يا ضريب توزيع مواد فتوسنتزى معروف است. ضريب توزيع مواد فتوسنتزى يک محصول، کارآئى تبديل مواد فتوسنتزى به عملکرد اقتصادى را بيان مىکند. اين ضريب در ارقام جديد بادام زمينى حدود ۷۵% و در بعضى ارقام قديمىتر فقط ۴۰ تا ۵۰% را به خود اختصاص داده است. عملکرد بادامها از ارقام جديد بادامزمينى مثل رقم فلورانر تقريباً دو برابر رقم ديکسى رانر و ديگر ارقام قديمىتر که داراى ضريب پائين توزيع مواد فتوسنتزى هستند مىباشد.