سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
پایان واقعگرائی اجتماعی و پیدایش گونههای دیگر (۲)
| ||
هر چند فیلمهای بعدی او اندکی به قالبهای روائیِ سنتی نزدیک شدهاند، از جمله، یورِکا (رودخانهٔ تاریکیها، ۱۹۸۳)، بدون اهمیت (۱۹۸۵)، راندهشده (۱۹۸۶)، سکوی شماره ۲۹ (۱۹۸۸) و زنان ساحره (۱۹۹۰). | ||
پس از راسل و روگ از میان تأثیرگذارترین کارگردانهای انگلیسی دههٔ ۱۹۸۰ باید از ریدلی اسکات (متولد ۱۹۳۹) نام برد. او پیش از کارگردانیِ فیلم، طراحِ صحنه بود و فیلمهای تبلیغاتی تلویزیونی میساخت، اما نخستین فیلم خود، مبارزهجویان (۱۹۷۷)، را از داستان کوتاهی از جوزف کُنراد اقتباس کرد و در سال پخشِ این فیلم در جشنوارهٔ کن مورد تحسین قرار گرفت. فیلم بعدی او، بیگانه (۱۹۷۹)، فیلم پرفروشی بود که در ایالات متحد و برای فاکس قرن بیستم ساخت و همچون شاهکار کوچکی در گونهٔ افسانهٔ علمی ترسناک تقدیر شد. اسکات در فیلم بعدی خود بلید رانر / شمشیر دو لبه (۱۹۸۲) با تکنیک بالا و مؤثر خود موفق شد گونهٔ افسانهٔ علمی را با فیلم - نوار تلفیق کند. داستان این فیلم اقتباسی از رمان کلاسیک فیلیپ ک. دیک بهنام آیا آندرویدها خواب گوسفندهای برقی میبینند؟ بود و فیلم بعدی او، فانتزیِ انگلیسی افسانه قهرمانی (۱۹۸۵)، توجه منتقدان را جلب نکرد، لذا در پخش آمریکائی در ۱۹۸۶ بیست دقیقه کوتاهتر شد. به هر حال تریلرِ صاحب سبکِ اسکات بهنام کسی مراقب من باشد (۱۹۸۷) از موفقترین فیلم - نوارهای اواخر دههٔ ۱۹۸۰ شناخته شده است. از میان اخیرترین آثار ریدلی اسکات، تِلما و لوئیز (۱۹۹۱)، از نظر هنری فیلم موفقی است اما از نظر اجتماعی به اظهارنظر مبهمی در باب فمینیسمِ متداول میماند، و فیلم کُلُمبوس (۱۹۹۲) او یک فاجعهٔ حماسی است. بهطور کلی ریدلی اسکات را اگر صرفاً از نظر بصری ارزیابی کنیم امروز یکی از پرجاذبهترین کارگردانهای صنعت فیلم آمریکائی - انگلیسی بهشمار میرود. | ||
اسکات تنها یکی از چند کارگردان انگلیسی بود که در اواخر دههٔ ۱۹۷۰ از 'موج توی' انگلیسی به خدمت صنعت سینمای آمریکا درآمد، کارگردان دیگری که توفیق فیلمهایش تداوم بیشتری داشتند اَلَن پارکر (متولد ۱۹۴۴) بود. نخستین فیلم بلند او، باگزی مالُن (۱۹۷۶)، یک موزیکالِ گنگستریِ شوخ بود که در آن کلیهٔ بازیگران را کودکان تشکیل میدادند. فیلم بعدی او، قطار سریعالسیر نیمهشب، جایزهٔ اسکار بهترین فیلمنامه و موسیقی متن را بهدست آورد. آثار دیگر پارکر نیز به همان میزان دست اول بودند، از جمله، شهرت (۱۹۸۰)، بیسروصدا (۱۹۸۲)، پینک فلوید / دیوار (۱۹۸۲)، بِردی (۱۹۸۴)، و فیلم - نُواری جنجالی بهنام قلبِ اِنجل (۱۹۸۷) که فیلمنامهٔ آن را پارکر نوشته است، و همچنین فیلم جنجالی میسیسیپی در آتش (۱۹۸۸) که براساس بازجوئیهای FBI در سال ۱۹۶۴ در باب قتل سه تن از کارکنان سازمان حقوق بشر در جنوب آمریکا ساخته شده است. فیلمِ اخیرترِ پارکر، بیا بهشت را ببین (۱۹۹۰)، درام نیرومندی است براساس برنامهٔ بازداشت ژاپنیهای آمریکائی در جنگ جهانی دوم. | ||
اثر بعدی پارکر، دلبستگیها (کامیتمنتز، ۱۹۹۱)، فیلم درخشانی است دربارهٔ موفقیت عظیم یک گروه موسیقی از طبقهٔ کارگرِ دابلین که به شیوهٔ موسیقی سول (عارفانه) دههٔ ۱۹۶۰ برنامه اجراء میکنند. کارگردان انگلیسی دیگر، مایکل آپتِد (متولد ۱۹۴۳)، نخستین موفقیت خود در آمریکا را با فیلم دختر کارگر معدن (۱۹۸۰)، بهدست آورد که فیلمی بسیار هوشمندانه از زندگینامهٔ یک خوانندهٔ موسیقی محلی بهنام لورِتالین است. آپتِد پس از آن کار خود را با اقتباسی از رمان مارتین کروز اسمیت بهنام پارک گورکی (۱۹۸۳)؛ فیلم بچهٔ اول (۱۹۸۴) و مستندهائی انگلیسی - شماره ۲۸ برخیز (۱۹۸۵)؛ بگذار برای شب (۱۹۸۵) و شماره ۳۵ (۱۹۹۱) - ادامه داد. فیلمهائی چون گوریلها در مِه (۱۹۸۸)، داستان زندگی زنِ انسانشناسی بهنام دایان فاسی که به قتل میرسد؛ تریلرهائی تجارتی مانند تعقیب قانونی (۱۹۹۰)، قلب توفانی (۱۹۹۲)، چشمک (۱۹۹۴) موجب شدند که آپتِد همچنان در دههٔ ۱۹۸۰ در عرصهٔ فیلمسازی باقی بماند. در میان کارگردانهای انگلیسی در آمریکا آثار اِدریَن لین از تداوم کمتری برخوردار بودند. فیلمهای او بین نماهنگهای ویدئوئی - خرگوشها (۱۹۸۰) و فلش دَنس (۱۹۸۲ - و فیلم - نُوارهای تحریکآمیز جنسی - نه و نیم هفته (۱۹۸۶) و جاذبهٔ مهلک (۱۹۸۷) - در نوسان هستند. برخی معتقد هستند لین با فیلم نردبان جیکُب / موش آزمایشگاه (۱۹۹۰) زیبائیشناسی واقعی خود را یافته است، اما تردیدی نیست که او خود را با انگیزههای آزارندهٔ تجاری، همچون فیلم پیشنهاد بیشرمانه (۱۹۹۳)، مشغول داشته است. | ||
تونی اسکات، برادر ریدلی اسکات نیز سبک مشابهی با دستمایهٔ لین را در پیش گرفته است - مثلاً در فیلم اشتیاق (۱۹۸۳) - اما او با فیلمهائی به دقت حسابشده و پربیننده چون سلاح برتر (۱۹۸۶)، پلیس بِوِرلی هیلز ۲ (۱۹۸۸)، روزهای آذرخش (۱۹۹۰) و آخرین پیشاهنگ (۱۹۹۱) موفقیت بسیاری نزد تماشاگران پیدا کرده است. | ||
یکی دیگر از منابع سرزندهٔ سینمای انگلستان تیم کمدی پرستارهٔ مانتی پِیتُن بوده است. اعضاء اصلی این گروه را بازیگرانی چون جان کلیز، مایکل پالین، اِریک آیدِل و گراهام چاپمن؛ نویسنده و کارگردان تِری جونز؛ و متحرکسازِ آمریکائیالاصل تِری گیلیام تشکیل میدادند. نخستین فیلم این گروه، و اکنون چیزی کاملاً متفاوت (یان مک نافتُن، ۱۹۷۳)، صرفاً مجموعه طرحهائی برگرفته از مجموعههای تلویزیونی بی.بی.سی. بهنام 'سیرک معلق مانتی پِیتُن' بود، اما فیلم بعدی آنها، مانتی پیتُن و جام مقدس (جونز و گیلیام، ۱۹۷۵)، کنایهای دست اول از رمانس آرتور شاه، موفق شد کودکان و بزرگسالان را از نظر بصری و حسی همزمان ارضاء کند. این موفقیت با روایت گیلیام از قصهٔ لوئیز کَرول بهنام پرت و پلاگوئی (۱۹۷۷) و روایتِ هناک و جنجالآفرینِ جونز از کتاب مقدس در فیلم زندگی برایان به روایت مانتی پِیتُن (۱۹۷۹)، که نخستین تولید کمپانی هَندمِید فیلمز بود، تکرار شد. | ||
کمپانی هَندمِید به مدیریت جُرج هَریسُن از اعضاء گروه بیتلها، از آغاز فعالیتِ خود بر تولید فیلمهای زیر نظارت کرده است: دزدان زمان (۱۹۸۱)، یک فانتزی غریب دربارهٔ شش کوتوله که از تاریخ بیرون میزنند؛ فیلمهای کمدی دیگری مانند مبلذغ مسیحی (ریچارد لانکرِین، ۱۹۸۲)؛ بولشات ضربهٔ ننگآور (دیک کِلمِنت، ۱۹۸۳) و یک مأموریتِ محرمانه (مالکُلم مابرِی، ۱۹۸۴)؛ همچنین فیلمهای جدیتری چون جعبهٔ طولانی و خوب (جان مکِنزی، ۱۹۸۰، که این کمپانی تنها پخشِ آن را بر عهده داشت)؛ اصلاحگران (۱۹۸۴) از مای زِتِرلینگ و مونالیزا (۱۹۸۶) از نیل جُردَن. گروه مانتی پِیتُن خود در فیلم معنای زندگی نزد مانتی پِیتُن (تِری جونز، ۱۹۸۳) بازی کردند و تِری گیلیام خود فیلم درخشان اما بدبینانهٔ برزیل (۱۹۸۵) را برای کمپانی هندمِید کارگردانی کرد و در آن برای بریتانیا آیندهٔ غریب و رعبآوری را پیشبینی کرد. او برای کمپانی کلمبیا نیز فیلم خیالپرورانه و درخشان اما بیمحتوای ماجراهای بارُن مونچازِن (۱۹۸۹) را ساخت که گفته میشود پنجاه میلیون دلار هزینه برداشت و سرانجام فیلمی نیمهجدی و نیمهکمدی در باب افسانهٔ جام مقدس بهنام شاه ماهیگیر (۱۹۹۱) را برای کمپانی تریاستار کارگردانی کرد. | ||
در دههٔ ۱۹۸۰ تعدادی فیلمساز انگلیسی سر از یک موج اوان - گارد روائی درآوردند که پیتر گرینِوِی (متولد ۱۹۴۳) در میان آنها شاخصتر است. او با نخستین فیلمهای ساختدار خود (گامی بر خط H، سال ۱۹۷۸؛ بازسازی عمودی داستان، ۱۹۷۸) و یک فیلم سه ساعتهٔ فانتزیِ ایسوردیستی به نام گمراهان (۱۹۸۱) توانست حمایت انستیتوی فیلمِ بریتانیا (BFI) و کانال چهار را برای فیلمِ معماگونهٔ قرارداد قانونگذار (۱۹۸۲) با بودجهٔ متوسط جلب کند. این فیلم که در یک خانهٔ روستائی در سال ۱۶۹۴ اتفاق میافتد اثری است به شدت کتابی دربارهٔ روابط میان هنرمند، حامی و مخاطب، و در قالب یک جنایت مرموزِ فوق طبیعی طراحی شده است. گرینوِی در سال ۱۹۸۴ نیز با همکاری ساشا ویرنی، فیلمبردارِ غالب آثارش، دو فیلم مستند دربارهٔ آهنگسازان اوان - گارد آمریکائی (آهنگسازان مدرن آمریکائی ۱ و ۲) تولید کرد. سپس با فیلم روشنفکرانه و ناموفقی به نام یک z و دو هیچ (۱۹۸۵) به سینمای روائی بازگشت و با فیلم شکم یک معمار (۱۹۸۷) وارد جریان رایج فیلمسازی شد. پس از آن بهطور متناوب فیلمهائی سنتی (از نظر روائی) همچون آشپز، دزد، همسر و فاسق همسرش (۱۹۸۹) و گاه آثاری غیررایج در قالب نقاشی ساخت - غرق کردن به ترتیب شماره (۱۹۸۹) و یادداشتهای پراسپِرو (۱۹۹۱)، روایتی از توفان شکسپیر - که در آنها با تلفیق فیلم و ویدئو و همهٔ امکاناتی که وسایل سمعی و بصری در اختیار میگذارند تجربه کرده است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست