دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
طبقهبندی
براى پى بردن به اهميت طبقهبندى در زندگى روزمره کافى است از خود بپرسيم که اگر طبقه وجود نداشت، کارها چگونه پيش مىرفت؟ براى درک کردن شخصى که اولين بار با او برخورد مىکنيم، براى پيشبينى رفتار او، دانستن اينکه به هنگام حضور چگونه رفتار خواهد کرد، بايد مقدار زيادى از اطلاعات را در زمان بسيار کوتاه جمعآورى کنيم. طبقهبندى اجتماعى اجازه مىدهد که اين راه طولانى ميانبُر بزنيم. بهعنوان مثال، ما در مقابل فارسها، ترکها، کردها، لرها، زنان، مردان، شهرستانىها، روستائىها و ... نظارت متفاوت داريم، زيرا آنها را در طبقات جداگانه جاى مىدهيم و براى هر طبقه ويژگىهاى خاص قائل مىشويم. |
اگر نمىتوانستيم براى گروهبندى و بازشناسى اشياء، اشخاص و موقعيتها، طبقهبندىهائى خلق کنيم، دنيا بهصورت يک پازل جلوه مىکرد که مجبور بوديم هر روز دوباره آن را بچينيم. بنابراين، طبقهبندى موجب مىشود که با تفسير سريع محيط فيزيکى و اجتماعي، زندگى برايمان ساده باشد. طبقهبندي، براى تصميمگيرى در فاصلهٔ زمانى منطقي، جنبهٔ بنيادى دارد. با اين همه، طبقهبندى به نوعى سادهسازى منجر مىشود که پيامدهاى آن مىتواند، براى کسانى که قربانى آن هستند، مصيبتبار باشد. |
مثلاً، ممکن است دو پسر جوان و دوست، خيلى راحت دربارهٔ دخترها حرف بزنند. بدين صورت که از ويژگىها، از شيوهٔ نزديک شدن به آنها و ... سخن بگويند. احتمالاً اين دو جوان يکديگر را درک مىکنند، با اين همه، هيچ چيزى تضمين نمىکند که دخترها، به همان صورتى که آنها تصور مىکنند، باشند. بدون ترديد، برخى دخترها، به تصويرى که آنها از دخترها دارند، شباهت خواهند داشت (البته با اين فرض که ادراک پسرها از دخترها سوگيرى نداشته باشد). اما کاملاً روشن نيست که دخترها، در کل، به ادراکى که آن دو دوست از دخترها دارند شبيه باشند. اين طبقهبندي، هر اندازه هم راحت باشد، نوعى سادهسازى است که مىتواند ريشهٔ تصورات قالبى و پيشداورىها را تشکيل دهد. بنابراين، يک فرآيند شناختى بهنجار و مفيد مىتواند در خلاف چيزى پيش برود که مىخواهد در خدمت آن باشد (يعنى در خلاف درک بهتر از دنيا و ارتباط بسيار ساده بين افراد). |
تا اينجا، از طبقهبندىهاى ساده صحبت کرديم، اما بديهى است که يک فرد مىتواند از يک جهت با فرد ديگرى تفاوت داشته باشد (مثلاً، از نظر جنس)، اما از جهتى ديگر شبيه او باشد (مثلاً، از نظر قوم). در اين حالت، فرد مورد بحث، از نظر تصورات قالبى مربوط به طبقهٔ اول، متمايز از فرد ديگر خواهد بود، اما در مورد تصورات قالبى مربوط به طبقهٔ دوم به او شباهت خواهد داشت. |
حال اين سؤال پيش مىآيد که وقتى فردى ادعا مىکند که فلان شخص، طبق تصورات قالبى مربوط به طبقهٔ او، رفتار مورد انتظار را نشان نمىدهد، چه اتفاقى رُخ مىدهد؟ به عبارت ديگر، وقتى تجربهٔ مستقيم از ديگران، انتظارات ما را تائيد نمىکند، چه پيش مىآيد؟ وبر و کروکر (Weber And Crocker) در سال ۱۹۸۳ سه امکان نام مىبريد: |
۱. تصورات قالبى نسبت داده شده به اين طبقه از اشخاص، هر اندازه که فرد با موارد نفىکنندهٔ تصورات قالبى برخورد مىکند، دگرگون مىشود |
۲. تصورات قالبى بهطور ناگهانى و ريشهاى دگرگون مىشود |
۳. فرد، زيرگروه ديگرى خلق مىکند تا اطلاعات تازه را در آن جاى دهد |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست