|
|
| موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
|
|
استان مرکزى تقريباً در مرکز ايران بين ۳۳ درجه و ۳۰ دقيقه تا ۳۵ درجه و ۳۵ دقيقه عرض شمالى و ۴۸ درجه و ۵۷ دقيقه تا ۵۱ درجه طول شرقى از نصفالنهار گرينويچ قرار دارد. اين استان از شمال به استانهاى تهران و قزوين، از غرب به استان همدان، از جنوب به استانهاى لرستان و اصفهان و از شرق به استانهاى تهران، قم و اصفهان محدود است. اين استان با مساحتى معادل ۵۳۰۲۹ کيلومترمربع، حدود ۱/۸۲ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. براساس آخرين تقسيمات کشورى در سال ۱۳۷۵، استان مرکزى داراى ۸ شهرستان، ۱۵ بخش، ۱۹ شهر، ۶۰ دهستان و ۱۳۹۴ آبادى داراى سکنه و ۴۶ آبادى خالى از سکنه است. شهرستانهاى اين استان عبارتند از : آشتيان، اراک، تفرش، خمين، دليجان، ساوه، سربند و محلات.
|
|
| جغرافياى طبيعى و اقليم استان
|
|
استان مرکزى در قلمرو شرقى تقاطع دو رشته کوه البرز و زاگرس واقع شده است. ناهموارىهاى اين استان را قسمتهايى از کوههاى مرکزى و پيشکوههاى داخلى زاگرس تشکيل مىدهد. ارتفاعات آن از حدود ۱۵۰۰ متر تا بيش از ۳۰۰۰ متر متغير است. پستترين نقطه استان، دشت جنوب ساوه با حدود ۱۲۰۰ متر ارتفاع است و بلندترين نقطه آن قلهٔ شهباز با ارتفاع ۳۳۸۸ متر در رشته کوههاى راسوند قرار دارد. حدود ۳۳/۹ درصد محدوده استان را کوهها، ۱۴/۹ درصد را تپهها، ۱۳/۸ درصد را فلاتها و بقيه را دشتهايى با ويژگىهاى مختلف تشکيل داده و تنوع اقليمى جالب توجهى را پديد آورده است. در قسمتهاى مختلف استان مرکزى آب و هواى متنوعى از انواع زير وجود دارد:
|
|
- آب و هواى نيمه بيابانى.
|
- آب و هواى معتدل کوهستانى.
|
- آب و هواى سرد کوهستانى.
|
|
در اين استان از جهات مختلف بادهاى محلى جريان مىيابند که عبارتند از:
|
|
- جريان فشار زياد آسياى مرکزى.
|
- جريان فشارهاى اقيانوس هند.
|
- جريان اقيانوس اطلس و درياى مديترانه.
|
|
ميزان رطوبت هوا و باران در شهرستانهاى اين استان يکسان نيست. در مناطق کوهستانى، ريزشهاى جوى اغلب به صورت برف و در مناطق کم ارتفاع بيشتر به صورت باران ظاهر مىشود. شمال استان در ناحيه زرند جزو کم بارانترين نواحى و ارتفاعات شازند در جنوب غرب، از پربارانترين مناطق اين استان به شمار مىآيند.
|
|
اگر دماى مطلوب جهانگردى بين ۲۰ تا ۲۵ درجه سانتىگراد در نظر گرفته شود، از ارديبهشت تا شهريور مناسبترين زمان مسافرت به اين استان مىباشد.
|
|
|
باستناد منابع تاريخى، استان مرکزى در هزاره اول قبل از ميلاد جزو ايالات ماد بزرگ بود که تمام قسمت مرکزى و غربى ايران را در بر مىگرفته و از کانونهاى قديم استقرار در فلات ايران به شمار مىرفته است. در زمان سلوکيان، اين منطقه، مخصوصاً قسمت شمالى آن (دهستان خورهه) مورد توجه حکام يونانى قرار گرفت. وجود آثار باستانى باقى مانده از اين دوران در خورهه مؤيد اين نظر است.
|
|
در زمان خسرو پرويز - پادشاه ساسانى - ايران به چهار بخش (کوست) تقسيم شد. اين چهار بخش عبارت بودند از : باختر (شمال)، خور آبان يا خور آسان (مشرق)، نيمروز (جنوب) و خوربران (مغرب). اين منطقه در کوست خوربران (مغرب) که به معنى محل غروب خورشيد بود قرار داشت. در قرن اول اسلامى اين منطقه به نام ايالت جبال يا قهستان تغيير نام داد، به طورى که جغرافيانويسان اسلامى اين قرن، از آن به عنوان بخشى از بلاد پهلويان و به نام کوهستان يا قهستان (جبال) نام بردهاند. اين منطقه در قرن دوم هجرى همراه با همدان، رى و اصفهان به نام عراق عجم ناميده شد.
|
|
در قرن چهارم هجرى قمرى شهرهاى ايالت جبال عبارت بودند از : همدان، رود آور، خورمه (خورهه)، سهرود، ابهر، سمنان، قم، قاشان، روده، پوسته، کره، بره، گربايگان (گلپايگان) و ... در اين دوره مراکز و کانونهاى درجه اول شهرى نيز عبارت بودند از : ساوه، تفرش، وره، ساروق و گلپايگان و شهرهاى مبادلاتى درجه دوم نيز شامل : محلات، خمين، کميجان، ميلاجرد، خنداب، اليثار، سامان، خورهه، نيمور، نراق، دليجان، جاسب، مأمونيه، الوير و ... بودند. در اين مراغه غله، پنبه، حبوبات، زعفران، انجير، انار، سيب، انگور، گردو، بادام، قيسى و ساير محصولات سر درختى و باغى و خشکبار و گياهان دارويى مانند ترنجبين در کنار محصولات صنايع دستى مانند ظروف سفالى و مسى و پارچه و کرباس، گليمنه، قالى و ... توليد مىشد.
|
|
در چند دهه اخير، با توسعه راهآهن و احداث کارخانجات مختلف، به مرور چهره منطقه عوض شد و بعد از تقسيمات جديد کشورى و ايجاد استان تهران و مرکزى، اين استان به مرکزيت اراک به وجود آمد.
|
|
| وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
|
|
براساس نتايج سرشمارى عمومى نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵، استان مرکزى ۸۱۲۲۲۸۱ نفر جمعيت داشته که از اين تعداد ۵۷/۱ درصد در نقاط شهرى و ۴۲/۹ درصد در نقاط روستايى سکونت داشتهاند. در همين سال از کل جمعيت استان ۱۵۶۶۱۶ نفر مرد و ۶۵۶۶۱۲ نفر زن بودهاند. در اين استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۱۰۱ نفر مرد وجود داشته است. از جمعيت اين استان ۳۸/۳ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ ساله، ۵۶/۱ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ ساله و ۵/۶ درصد در گروه سنى ۶۵ ساله و بيشتر قرار داشتهاند و سن بقيه افراد نيز نامشخص بوده است. در همين سال، از جمعيت استان ۹۹/۸ درصد را مسلمانان تشکيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۷۴ درصد و در نقاط روستايى ۹۹/۸۴ درصد بوده است.
|
|
در فاصله سالهاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۵۶۰۱۸۶ نفر به استان وارد و يا در داخل آن جابجا شدهاند. محل اقامت قبلى ۴۱/۹ درصد مهاجران ساير استان ها، ۱۲/۷ درصد شهرستانهاى ديگر همين استان و ۴۲/۹ درصد شهرستان محل سرشمارى بوده است. محل اقامت قبلى بقيه افراد، خارج از کشور و يا اظهار نشده است. مقايسه محل اقامت قبلى مهاجران با محلى که در آن سرشمارى شدهاند نشان مىدهد که ۳۴/۸ درصد از روستا به شهر، ۴۰/۳ درصد از شهر به شهر، ۶/۵ درصد از روستا به روستا و ۱۵/۹ درصد از شهر به روستا در طى ۱۰ سال قبل از آبان ماه ۱۳۷۵، مهاجرت کردهاند.
|
|
از ۲۹۰۰۷۸۱ نفر جمعيت ۶ ساله و بيشتر استان، ۷۹/۳ درصد باسواد هستند. نسبت باسوادى در گروه سنى ۱۴-۶ ساله ۹۷/۲۵ درصد و در گروه سنى ۱۵ ساله و بيشتر ۷۱/۷۵ درصد بوده است. در بين افراد لازمالتعليم (۱۴-۶ ساله) نسبت باسوادى در نقاط شهرى ۹۸ درصد و در نقاط روستايى ۹۶/۲ درصد مىباشد. در اين استان نسبت باسوادى در بين مردان ۸۴/۷ درصد و در بين زنان ۷۳/۹ درصد است. اين نسبت در نقاط شهرى براى مردان و زنان به ترتيب ۹۰/۵ درصد و ۸۲/۱ درصد و در نقاط روستايى ۷۶/۸ درصد و ۶۳/۴ درصد مىباشد.
|
|
در آبان ماه ۱۳۷۵ در اين استان ۳۵/۹ درصد از جمعيت ده ساله و بيشتر را افراد شاغل و افراد بيکار (جوياى کار) تشکيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى ۳۴ درصد و در نقاط روستايى ۳۸/۵ درصد بوده است. از جمعيت فعال اين استان ۸۶/۶ درصد را مردان و ۱۳/۴ درصد را زنان تشکيل مىدادهاند. بيشترين ميزان فعاليت مربوط به گروه سنى ۳۴-۳۰ ساله با ۵۶/۸۴ درصد و کمترين ميزان مربوط به گروه سنى ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۶۵ درصد بوده است. در همين سال از شاغلان ۱۰ ساله و بيشتر استان ۲۶/۴۵ درصد در گروه عمده کشاورزى، ۳۱/۴۱ درصد در گروه عمده خدمات و ۳۷/۵۸ درصد در گروه عمده صنعت فعاليت داشتهاند و شغل ۱/۵۶ درصد نيز نامشخص بوده است. درنقاط شهرى گروه عمده «صنعت» و در نقاط روستايى گروه عمده «کشاورزي» بيشترين تعداد افراد شاغل را به خود اختصاص دادهاند.
|
|
در استان مرکزى ايلات و عشاير متعددى مانند شاهسونها، کلبهکوئىها، خراسانىها، کلهر، خلج و گروهى از کولىها زندگى مىکنند که اکثر آنها اسکان يافتهاند و بخشى از آنها نيز رمهگردانى و ييلاق و قشلاق مىکنند. جلوههاى زيبائى شناختى کوچ و اتراق عشاير يکى از جاذبههاى جهانگردى استان به شمار مىآيد.
|
|
استان مرکزى از جمله استانهايى است که کارخانجات صنعتى متعددى در آن متمرکز شدهاند. اساس اقتصاد استان را به ترتيب اهميت بخشهاى خدمات، صنعت و کشاورزى تشکيل مىدهد. به طور تقريبى در حدود ۱۹ درصد مساحت استان اراضى کشاورزى، ۵۷ درصد اراضى مرتعى و باقىمانده را اراضى غير مزروعى از قبيل درياچهها، کويرها، جادهها و شهرها تشکيل مىدهند.
|
|
محصولات مهم کشاورزى استان شامل گندم، جو، حبوبات، آفتابگردان، پنبه، چغندرقند، تنباکو، گوجهفرنگى و پياز است. ميزان برخى از فرآوردههاى کشاورزى در شهرستانهاى مختلف اين استان، بيش از ميزان مصرف محلى است، در نتيجه به شهرهاى ديگر استان يا به استانهاى مجاور صادر مىشود. از شهرستان اراک، گندم، جو، انگور، سبزى و خشکبار، از ساوه انار و طالبى، از محلات کاهو و گل، از تفرش بادام و گردو و از خمين لوبيا و گندم به ساير شهرها و استانهاى کشور و همچنين به خارج از کشور صادر مىشود.
|
|
براساس آمار اداره کل معادن و فلزات، در استان مرکزى ۱۱۲ معدن مختلف وجود دارد که بيشتر آنها به مصالح ساختمانى مربوط مىشوند. مهمترين معادن موجود استان را سنگ آهن، سرب، روى، منگنز، سنگ تراورتن، باريتين، گچ و سنگ نمک تشکيل مىدهند.
|
|
مهمترين کارخانههاى صنعتى استان عبارتند از : ماشينسازى، آلومينيومسازى، هليکوپترسازى، کابلسازى، واگنسازى، کمباينسازى، لاستيکسازى، قند و ... از ديگر صنايع ماشينى استان مىتوان از کارخانه ماشينسازى پارس (توليد کننده اسکلتهاى فلزي)، کارخانه سازنده پروفيل و لولههاى آبيارى آلومينيومى، کارخانهٔ آونگان (سازنده پايههاى فلزى انتقال نيرو)، کارخانه ادوات کشاورزى اراک، گروه کارخانههاى توليدى نور آلومينيوم، رنگ روناس اراک و نيز ساير کارخانجات مستقر در شهرستان صنعتى ساوه نام برد. همچنين در اکثر شهرستانهاى استان مرکزى، صنايع مختلف دستى شامل قالىبافى، گليمبافى، جاجيمبافى، گيوهدوزى، مسگرى و غيره رواج دارد.
|