پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
هرمن ابینگهاوس
او که پسر بازرگانى بود، در شهر بارمن (Barmen) نزديک بن (Bonn) متولد شد. او دو سال جوانتر از اشتومف و شش ماه مسنتر از جي.اي. ميولر بود. پس از تحصيل در Gymnasium در بارمن، در سن هفده سالگى براى تحصيل تاريخ و فلسفه به بن رفت. سپس طبق عادت دانشجويان آلمانى نخست به هاله و سپس به برلن مهاجرت کرد. برروى هم سه سال (۱۸۶۷-۱۸۷۰) در اين سه دانشگاه به مطالعه اشتغال داشت، و در جريان آن او از علاقه ابتدائى خود که فلسفه بود جدا گشت. تريدلنبرگ (Tredelenburg) در برلن که بر ميولر و برنتانو تأثير گذارده بود، ممکن است عاملى در اين جدائى بوده باشد. | ||
هفت سال بعدى را ابينگهاوس در خلوت به مطالعه پرداخت. نخست او به مدت دو سال در برلن سکونت گزيد و مطالعات او برطبق سنتهاى فلسفى روز بهسوى علم گرايش يافت (در اين زمان برنتانو سبب شده بود که اشتومف به مطالعه علوم بپردازد. لتزى نيز همين کار را در مورد ميولر کرده بود). سه سال بعدى را در فرانسه و انگلستان به مطالعه پرداخت. در اين زمان بود که او نسخهاى از کتاب Elemente فخنر را در يک کتابفروشى کتابهاى دست دوم در پاريس يافت. اهميت اين کتاب براى روانشناسى علمى توجه او را بهخود جلب نمود، و با مطالعه آن دريافت که روانشناسى آزمايشگاهى براساس روش فخنر به پيشرفتهاى قابل ملاحظه در قلمرو احساس دست يافته، ولى هنوز قادر به برخورد با 'فرآيندهاى عالى ذهني' (Higher Mental Processes) که بايد قسمت عمده از روانشناسى را دربرگيرد، نبوده است. او حتماً کتاب روانشناسى فيزيولوژيک وونت را مطالعه کرده و درنتيجه اين عقيده راسختر شده بود که حافظه و تفکر هنوز مورد آزمايش روانشناسان آزمايشگاهى قرار نگرفته است. | ||
در اين زمان بود که ابينگهاوس، تنها، بدون حضور در محيط دانشگاهى و بدون داشتن آشنائى نزديک با مردان بزرگى مانند فخنر، وونت، لتزي، اشتومف يا ميولر، و فقط به اتکاء کتاب فخنر و علاقه خود، شروع به تطبيق روش فخنر در اندازهگيرى حافظه نمود. بدين منظور نخست شرايطى را که براى اندازهگيرى حافظه وجود آنها لازم بود تعيين نمود، سپس با گزينش فراوانى تکرار (Frequency of Repition) بهعنوان شرط اصلى ارتباط ذهنى يا تداعي، نشان داد که چگونه 'تکرار' (Repltition) را مىتوان بهعنوان معيار سنجش حافظه بهکار برد. او براى اصول اين روش به فخنر متکى شد و مسئله حافظه را از ارتباطيون انگليسى دريافت نمود. در مباحث قبل مشاهده کرديم که چگونه قوانين ارتباط ذهنى بهتدريج محدود به موضوع فراوانى بهعنوان شرط اوليه و ابتدائى ارتباط ذهنى گشته بود. اين ابينگهاوس بود که از اين نظريه ارتباط ذهنى استفاده کرد و تکرار را اساس اندازهگيرى آزمايشگاهى حافظه قرار داد. گرچه بعدها در کتاب خود، روانشناسي، که به فخنر تقديم نمود با کمال تواضع بيان کرد که کار او (Ich hab Es Nur Von Euch) ابتکارى بود. و واقعيت نيز اين است که او در تحقيقات خود بسيار مبتکر بود. | ||
او در حالى که سنجش روانى را از فخنر گرفت، ليکن از استفاده قالبى روشهاى پسيکوفيزيک او دورى گزيد؛ شايد او در تحقيقات خود بدين درک رسيد که کاربرد مستقيم اين روش براى مطالعه تمام پديدههاى روانى مناسب نيست. از اينرو او روش هجاهاى بىمعنى را اختراع نمود، که البته هيچ شجرهنامهاى در کتاب تاريخ علم نداشت. اگر قرار بود وى بتواند شکل تشکيل ارتباطات ذهنى را دست نخورده اندازهگيرى نمايد، بايد از مطالبى استفاده کند که معنىدار نيستند؛ لذا از دو حرف بىصدا و يک حرف صدادار را به شکل تصادفى برگزيد و در کنار يکديگر قرار داد، مانند Sid, Bok, Zat و بدين ترتيب خود را مالک ۲۳۰۰ 'هجاى بىمعني' (Nonsense syllables) يافت. اين حروف بسيار همگونتر از لغات هستند، زيرا در مورد آنها معانى لغات که مىتواند در ارتباطات ذهنى و تداعىها مداخله کنند، وجود ندارد. با در دست داشتن هجاهاى بىمعنى و شعر بهعنوان مطالب و با کاربرد روشهاى تسلط کامل و ذخيره (Methods of Complete Mastery And Savings) برروى خود که تنها موضوع آزمايش بود، اندازهگيرى آزمايشگاهى خود درباره حافظه را آغاز نمود. و برخى از اين آزمايشها قبل از اينکه او از انزواى آکادميک بيرون آيد و به محيط دانشگاهى به پيوندد، به اتمام رسيده بود. در سال ۱۸۸۰، ابينگهاوس به برلن رفت و به سمت دانشيارى برگزيده شد. او به آزمايشهائى مربوط به حافظ ادامه داد و براى تأييد نتايج آزمايشهاى قبلى آنها را تکرار نمود. بالاخره در سال ۱۸۸۵ گزارش دوران ساز خود را تحت عنوان: Uber Das Gedächt Dis انتشار داد. اين اولين نوشته او غير از رساله دکترى بود. علاوه بر مطالبى که گفته شد، اين کتاب شامل تحقيق دربارهٔ تأثير کميت مطالب در يادگيري، اندازهگيرى يادآورى بهعنوان تابعى از مقادير مختلف تکرار، سنجش فراموشى بهعنوان تابعى از زمان (که نتيجه آن ترسيم 'منحنى فراموشي' - Forgeting Curve - بود)، سنجش قدرت مستقيم و غيرمستقيم، و تداعى به جلو (Forward Association) و تداعى به عقب (Backward Association) مىشد. اين پژوهش الگوئى روشن و دقيق و تبيينى جالب از مطالب علمى است. اين کارى دورانساز بود، نه تنها از جهت گستردگى و سبک عالي، بلکه به دليل اينکه بلافاصله توسط روانشناسان آزمايشگاهى بهعنوان گذشتن از مرز 'فرآيندهاى عالى ذهن' محسوب شد. ابينگهاوس سرزمينى را گشوده بود که بهزودى جي.اي.ميولر و شاگردان وى آن را تکامل دادند و از اين رهگذر حياتى مجدد در جان روانشناسى آزمايشگاهى دميده شد، زيرا که در آن احساس پيشرفت و سرنوشتسازى پيدا شده بود. | ||
در سال ۱۸۸۶، ابينگهاوس به سمت استادى در دانشگاه برلن منصوب شد. بدون شک شهرت او کمک به ارتقاء مقام او نموده بود. او هشت سال در اين سمت باقى ماند. وى در آنجا بهکار خود در مورد حافظه ادامه نداد؛ او يک مبتکر بود و پس از ارائه ابتکاران خود، قانع بود که بگذارد ديگران مانند ميولر، به تحقيقات بعدى ادامه دهند و کار را به پايان رسانند. در سال ۱۸۸۰، او تحقيقاتى راجع به تضاد درخشانى (Brightness Contrast) و کاربرد قانون وبر در اين زمينه انجام داد. | ||
در سال ۱۸۹۰، ابينگهاوس با همکاى آرتورکنيگ (Arthur König) مجله معروف: | ||
| ||
را تأسيس نمود. در انگلستان بين مجله Mind را در سال ۱۸۷۶، ايجاد کرده بود، ولى مقرر نبود که بريتانياى کبير جايگاه روانشناسى جديد گردد. آنگاه به سال ۱۸۸۱ وونت مجله: Philosophische Studien را که به شکل عمده سخنگوى آزمايشگاه لايپزيگ بود، انتشار داد. در سال ۱۸۸۷، استانلى هال (Stanley Hall) انتشار مجله روانشناسى آمريکا (American Journal of Psychology) را آغاز کرد و نشان داد که آمريکا در ترويج روانشناسى جديد زياد از آلمان عقب نيست، و از اين جهت که پيرو مکتب خاصى نبود از سايرين پيشرفتهتر بود. در سال ۱۸۸۰ بهقدرى حجم مطالب و تحقيقات روانشنايس افزايش يافته بود که محل کافى در مجله Studien وونت براى درج تمامى آنها وجود نداشت. لذا ابينگهاوس و کنيگ مجله: Zeitschrift را تأسيس نمودند. او توانست جمعى از افراد معروف را به همکارى در اداره مجله ترغيب نمايد که از آن جمله هستند: هلمهولتز، اکسنر (Exner)، هرينگ، فن کريس (Von Kries)، پراير (Preyer)، تئودورليپس (Theodor Lipps)، جي.اي.ميولر و اشتومف. بنابراين Zeitschrift از يک جهت نماينده روانشناسان مستقل خارج از مکتب وونت بود. | ||
در سال ۱۸۹۳ ابينگهاوس نظريه خود را راجع به بينائى رنگ منتشر کرد. ولى بهطور کلى او رهبرى بدون انتشارات زياد شده بود. گرچه آزمايشهاى او درباره حافظه هميشه يک حادثه بزرگ تاريخى باقى خواهد ماند که ابتکار زيربناى اساسى آن محسوب مىشود، ليکن موفقيت ابينگهاوس را بهطور کلى بايد مرهون عوامل ديگرى غير از اهميت و کميت انتشارات علمى او دانست. شايد هم دليل اينکه او در دانشگاه برلن به سمت مدير گروه فلسفه در سال ۱۸۹۴، انتخاب نشد و بهجاى او اشتومف برگزيده شد، همين موضوع باشد. البته دليل ديگر اين امر ممکن است اين باشد که دانشگاه برلن در آن زمان شخصى را مانند اشتومف براى تصدى کرسى فلسفه مىخواست که تا حد ابينگهاوس دست رد به سينه فلسفه نمىزد. در هرحال، واقعيت اين است در سال ۱۸۹۴، چند ماهى قبل از مرگ هلمهولتز، اشتومف از مونيخ براى تصدى استادى کرسى به برلن آمد، ليپس (Lipps) از برسلو (Breslan) به مونيخ رفت و ابينگهاوس در برسلو به جانشينى او برگزيده شد. | ||
ابينگهاوس در برسلو تا سال ۱۹۰۵ ماندگار شد. او هنوز به سنت افکار جديد انعطافپذيرى داشت. در سال ۱۸۹۷، او روشى نوين براى آزمودن استعدادهاى روانى کودکان دبستان ساخت که جوابگوى تقاضاى مسئولين دانشگاه برسلو براى تعيين توزيع ساعات مطالعه دانشآموزان بود. اين روش جديد 'آزمون تکميلى ابينگهاوس' (Ebbinghaus Completion test) ناميده شد، روشى که در بسيارى از آزمونهاى هوش و استعداد تحصيلى معاصر بهکار برده مىشود. البته بينه (Binet) قبلاً تحقيقات خود را در مورد هوش کودکان، آغاز کرده بود، واقعيتى که شايد دليل انتشار خلاصه تحقيقاتى از طرف ابينگهاوس به زبان فرانسه بود، ولى کتاب: L,Etude Expèrimentale De L'Intelligence بينه تا سال ۱۹۰۳، انتشار نيافت. مسلماً مىتوان ادعا کرد که ابتکار ابينگهاوس در قلمرو فرآيندهاى عالى رواني، نه تنها در ارتباط با حافظه تأثير داشت، بلکه در رابطه با مسئله هوش و اندازهگيرى آن با آزمونهاى روانى نيز نفوذ بسيار اعمال نمود. | ||
در سال ۱۸۹۷، ابينگهاوس نيمى از کتاب معروف خود: Grundzüge Der Psychologie را منتشر نمود. نيمه دوم اين مجلد در سال ۱۹۰۲ به چاپ رسيد. اين کتاب موفقيت عظيمى براى او بود. استقبال و تقاضا بهحدى بود که او امکان انتشار جلد دوم را نيافت و مجبور شد جلد اول را به چاپ دوم برساند. نود و شش صفحه اول جلد دوم را در سال ۱۹۰۸ به رشته تحرير درآورد، ولى از او خواسته شد که چاپ سوم جلد اول را مهيا کند. او شروع به اين کار نمود، ليکن مرگ نابههنگام او جلوى اين کار را گرفت. معهذا تقاضا براى اين کتاب بهحدى بود که جلد اول تجديد چاپ و جلد دوم توسط دور (Dürr) پس از مرگ ابينگهاوس تکميل و منتشر شد، و آنگاه جلد اول مجدداً بعد از مرگ دور توسط بهلر (Buhler) تجديد چاپ، شد. | ||
موفقيت اين کتاب عمدتاً بهعلت سبک روشن و جالب ابينگهاوس در نگاشتن و ارائه مطالب بود. او نويسنده بسيار تأثيرگذارى بود، روان و دقيق مىنوشت، جديت علمى داشت، ولى شخصيت او از لابهلاى خطوط نوشتههاى او عيان بود. ابينگهاوس در برابر ميولر قرار مىگرفت که در بحثهاى خود مانند ژنرالى بود که مىخواهد ارتش خود را بههر قيمتى به پيروزى برساند، و يا وونت که خواننده را زير بار مقدار زيادى اطلاعات، قوانين و اصول به خستگى مىکشاند. ابينگهاوس براى آلمان آن چيزى بود که ويليام جيمز براى آمريکا بود، يعنى نويسندهٔ تنها کتاب خواندنى و خوشايند در روانشناسى که در ضمن در اساس و اصول علمى هيچ چيز کم نداشت. | ||
ابينگهاوس در سال ۱۹۰۹ بهعلت ابتلاء به ذاتالريه درگذشت. در آن هنگام او پنجاه و نه سال داشت. او تا آخرين لحظه در نگاشتن کتاب، شرکت در مجالس و گردهمآئىها و انجمنهاى روانشناسي، ويراستارى نوشتهها و در راههائى که يک مغز خلاق و شخصيت جذاب قادر است بر همکاران و معاصران خود تأثير گذارد، فعال بود. مرگ او در آن زمان فقدان بزرگى محسوب شد و همه اهميت کار او در حافظه و نفوذ شخصيت او در اشاعه روانشناسى را تأکيد کردند. معهذا جدا از موضوع حافظه، تأثير ابينگهاوس برروند پيشرفت تفکر روانشناختى بهصورت ارائه يک سيستم عرضه و يا خدمات آزمايشگاهى زياد نبود؛ و در واقع خيلى کمتر از تأثير معاصران او، اشتومف و ميولر، و يا جوانترها، کالپى و تيچنر، بود. | ||
در اينجا ما تصوير فردى را داريم که علىرغم محدوديت فعاليت آزمايشگاهى او براى روانشناسى آزمايشگاهى مهم بود. غير از شش يا هفت نوشتهٔ او، بقيه اهميت زيادى براى روانشناسى ندارند. کليد موفقيت او در تصاحب جايگاهى در تاريخ روانشناسى شخصيت او بود. او هوش و خرد بسيار زياد و استعداد فراوان براى برقرار نمودن ارتباطات عاطفى و اجتماعى داشت. او داراى انديشه خلاق بود و ترجيح مىداد که همواره آغازگر فعاليتى جديد باشد و به ديگران اجازه مىداد که آن را پيگيرى نمايند. بدين ترتيب بود که ما مىبينيم او ضمن پژوهش در حافظه، به تأسيس Zeitschrift پرداخت، آزمايش درخشانى (Brightness) انجام داد، نظريهاى در رنگها ارائه کرد، يک تست هوشى را اختراع نمود و کتاب درسى نگاشت. شخصيت پوياى او همراه با صبر و تحمل بسيار و بذلهگوئى و شوخطبعى بود، و تمام اينها به او در گردهمائىها و انجمنها و مجامع روانشناسى علمى جايگاه رهبرى مىداد. علاوه بر اينها شهرت گسترده او مديون سبک نگارش روشنگر و جالب و دقت وى در انجام آزمايشهاى علمى بود. در تمام اينها او فردى خودساخته بود. او هيچ استادى که جهت انديشههاى او را تعيين کند نداشت. او زندگى علمى خود را با تماس با افراد بزرگ معاصر شروع نکرد، تنها تماس او با روح زمان خود بود. وى شاگرد صاحب نامى در روانشناسى پرورش نداد. او نه مؤسس مکتبى بود و نه گرايشى به آن داشت. او فردى قانع بود و جاهطلبى و شتاب بسيارى از روانشناسان بزرگ را نداشت. بنابراين در حالىکه شخصاً بسيار بانفوذ بود، ليکن تأثير عميقى در دنياى روانشناسى پس از خود بهجاى نگذارد. | ||
ابينگهاوس بهويژه از اين جهت براى روانشناسى علمى اهميت داشت که به تقويت روح زمان خود که گرايش به کسب استقلال و آزادى روانشناسى از فلسفه بود کمک بسيار نمود. او معتقد بود که 'ما از موضوعى بسيار کهن، علمى بسيار نوين خواهيم ساخت' و بههمين جهت جمله معروف او که 'روانشناسى داراى گذشتهاى طولانى ولى تاريخچه کوتاه' است، بعدها در کتب مختلف روانشناسى نقل قول شده است. | ||
نظريههاى سيستمى ابينگهاوس اهميت زيادى ندارند. شکيبائى او در تحمل عقايد مختلف در روانشناسى علمى نوعى روش التقاطى به او مىدهد. او در اصل روانشناسى محتوا را پذيرفت، زيرا که آن نوع روانشناسى که قابل آزمايش بود مورد قبول او واقع شد، ليکن او هيچ عقيده و اعتقاد راسخى به هيچ مطلبى غير از روش آزمايشگاهى نداشت. در کتاب روانشناسى خود او از کنار مسئله عنصرگرائى گذشت و به نوشتن سادهترين معادلات و قوانين ذهنى پرداخت. او بدون اينکه خود متوجه شود گرايشى به روانشناسى استعدادها که ويژه روانشناسى آمريکا بود داشت؛ آزمايشهاى او درباره حافظه بيشتر شبيه آزمونهاى روانى بود تا توصيفهاى دروننگري، علاوه بر اينکه او آزمون تکميلى را اختراع نمود. واقعيت مسلم اين است که نمىتوانيم ساختار روانشناسى ابينگهاوس را چيزى غير از روانشناسى وونت بدانيم، با اين تفاوت که چاشنى شکيبائى و عدم رضايت از فلسفه به آن اضافه شده بود. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست