|
|
|
|
شهر سوخته در دلتاى رود هيرمند در استان سيستان و حدود ۴۰ کيلومترى جنوب زابل در کنار راه زاهدان قرار گرفته است. اين تپه حدود ۲۰ متر ارتفاع داشته و داراى شکل هندسى خاصى نيست. در هر دو طبقه ۱ و ۲ اين منطقه باستاني، آثارى از چوب و زغال مشاهده مىشود که احتمال دارد بقاياى چون سوخته ساختمانهاى گذشته باشد و احتمال مىرود بهدليل اين آتشسوزى آثار در معرض آتش پخته شده و محافظت شده باشند.
|
|
در سفال بهدست آمده از شهر سوخته وحدت و يکنواختى خاصى مشاهده مىشود. سفال شهر سوخته بهصورتهاى سفال منقوش سياه، سفال منقوش خاکسترى (با نقوش سياه) و سفال قرمز با نقش سياه ديده شده است. اين ظروف با اشکال ساده و بدون دسته و لوله ساخته شدهاند. اين سفالها را مىتوان در سه نوع طبقهبندى کرد؛ يکى ظروف با کف مسطح، ديگرى حمزهاى بزرگ با بدنه مخروطى و دهانه گشاد و سوم خمرههاى بيضى شکل.
|
|
اشياء ديگرى مانند مجسمههاى گلي، ظروف سفالي، اشياء ساخته شده از سنگهاى نيمه قيمتي، مهرها، ادوات سنگى و استخوانى و اشياء فلزى نيز در ضمن حفارى بهدست آمده است. اشياء مکشوفه در اين حفارى با آثارى که در مناطق پاکستان و افغانستان حفارى شده رابطه زيادى دارد. اين مطلب نشان مىدهد که در گذشته اين مناطق از نظر هنرى و صنعتى مبادلات و روابطى داشتهاند. آثار بهدست آمده در اين حفارى قدمت تمدن شهر سوخته را به هزاره سوم پيش از ميلاد مىرساند.
|
|
|
|
|
|
يانيک تپه حدود سى کيلومترى جنوب غربى شهر تبريز در منطقه شمال غرب ايران واقع شده است. ارتفاع بلندترين قسمت آن تقريباً ۵۰/۱۶ متر از سطح زمينهاى اطراف است.
|
|
در اين تپه سه دوره اصلى آثار باستانى مشاهده مىشود که قديمىترين آنها به دوره کالکوليتيک هزاره سوم پيش از ميلاد و آخرين آنها به هزاره دوم پيش از ميلاد تعلق دارد. در اين تپه همچنين هفت طبقه معمارى مشخص شد، که در تمامى اين طبقات به جز طبقه آخر که جديدترين محل طبقه بهشمار مىرود، ساختمانها مدور و گرد هستند. ديوار دفاعى دور محوطه نشان مىدهد که تنها يک دهکده نبوده و حالت دفاعى نيز داشته است. بهغير از ديوار دفاعى که از سنگ و ملات گل ساخته شده، بقيه ديوارها از خشت خام هستند.
|
|
بعضى از ساختمانها در دو يا سه دوره يا بيشتر مورد سکونت قرار گرفتهاند و در آنها تغييرات و تعميراتى که در دورههاى مختلف بهوجود آمده ديده مىشود. در بيشتر خانهها يک ستون در وسط اتاق براى حفاظت و نگاهدارى سقف وجود داشته است. بهنظر مىرسد که سقف با مصالح تقريباً سبکى ساخته مىشده است. شکل اين خانهها که بهصورت لانه زنبور هستند، احتمالاً از اجتماعات چادرنشين قبلى تقليد و اقتباس شده است.
|
|
سفال اين تپه عموماً با دست ساخته شده و داراى سطح خاکسترى تيره يا سياه رنگ است و با نقوش کنده تزئين شده است. نقوش نيز عموماً از اشکال هندسى تشکيل شده است. سفال اين تپه با سفال منطقه شرقى آناتوليا در اوايل دوران مفرغ قابل قياس است.
|
|
|
تپه مارليک در منطقه رحمتآباد رودبار در استان گيلان واقع شده است. اين تپه بقاياى يکى از قبرستانهاى سلطنتى گذشتهٔ ايران را که حدوداً اواخر هزاره دوم تا اوايل هزاره اول پيش از ميلاد در اين نواحى حکومت مىکردد، دربر دارد.
|
|
تپه مارليک شامل يک تپهٔ طبيعى سنگى است که در بالاى آن و سطح تپه در منطقهاى بهطول ۱۳۵ متر و ۸۰ متر عرض تعداد ۵۳ عدد آرامگاه ساخته شده از سنگ و ملات گل در يک لايهٔ باستانى قرار گرفته بود. اين آرامگاهها در اندازههاى مختلف و براساس وضع قرار گرفتن صخرههاى سنگى تپه در لابلاى آنها ساخته شده بودند. در درون اين آرامگاهها بنابر عقايد مذهبى آن زمان در ضمن تشريفات کفن و دفن، اشياء مختلفى با نظم و ترتيب خاص بههمراه مردگان دفن شده بود. طلا و نقره و مفرغ، ظروف سفالى سلاحهاى مفرغي، ظروف بدل چينى و شيشهاى و شاهکارهاى هنرى از جمله اين اشياء است. از اشياء ارزندهاى که در اين آرامگاهها آشکار شده تعدادى زيادى جامهاى زرين و سيمين بود که هر يک بهنوبهٔ خود با نقوش برجسته و زيبائى تزئين شده بود. تزئينات شامل صحنههاى خيالى و موجودات افسانهاى مانند گاو بالدار، شيردال، سيمرغ، اسفنکس، اسب شاخدار و حيوانات و پرندگانى مانند عقاب، گراز و بز کوهى و ربالنوعهاى افسانهاى است. جامهاى تزئينى مفرغى که عموماً صحنههاى شکار و نبرد بر روى آنها تصوير شده بود، مجموعهٔ نفيسى از اين اشياء را تشکيل مىداد. مجسمههاى سفالى انسان و حيوانات بهصورت مجوف ساخته شده و براى نگاهدارى مايعات بهکار مىرفت. اين مجسمهها بنا بر عقايد مذهبى احتمالاً همراه مرده در آرامگاه گذاشته مىشد. مجسمههاى مفرغى کوچکتر ساخته شده و انسان و حيوانات مختلفى مانند گاو، بزکوهي، گوزن، قوچ، اسب، پلنگ، گراز و سگ را نشان مىدهند. بعضى کاملاً بهشکل طبيعى ساخته شده و برخى ديگر استيليز، ساخته شدهاند. مجموعه جواهرات آشکار شده در اين حفارى بسيار عظيم و شامل طلا و نقره، مفرغ و سنگهاى قيمتى و نيمه قيمتى است.
|
|
|
|
|
با کشف مجموعهٔ بزرگى از سلاحهاى مختلف، صنعت وسيع و پيشرفته مفرغ در اين محل کاملاً آشکار شد. اين اقوام براى ساختن سلاحهاى مختلف و سنگين اهميت زيادى قائل بودند.
|
|
در ضمن حفارى هيچگونه آثار نوشته و خط بهجز دو عدد مهر استوانهاى شکسته که بر روى هر کدام چند حرف باقى مانده بود، بهدست نيامد. بهنظر مىرسد که اقوام مارليک يکى از گروههاى اوليه هند و ايرانى بودند که بعدها در مدارک تاريخى از آنها بهنام ماردها و يا اماردها ذکرى آمده است. اين اقوام بهنظر مىرسد در نيمه دوم هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح به ارتفاعات دامنههاى شمالى البرز در حوزه جنوبى بحر خزر وارد شده و در مناطق کوهستانى مستقر گرديدند. اين اقوام حکومت مقتدر و پيشرفتهاى را از نظر هنر و صنايع تشکيل داده و از تپهٔ مارليک بهعنوان محل آرامگاه سلاطين خود، از قرن چهاردهم تا قرن دهم پيش از ميلاد استفاده نمودند. بنابر آثار و شواهد اين تپه، هنرمندان و صنعتگران مارليک به تجربيات و اطلاعات صنعتى و هنرى موجود در دنياى باستان کاملاً آگاهى داشته و با استعداد و توانائى خود هنر ارزندهاى را در اين منطقه بهوجود آوردند. اين مکتب هنرى و صنعتى پيشرفته تا مدتها در اين ناحيه و نواحى مجاور آن باقى ماند و در آثار اقوامى چون آشورىها، اورارتوئىها، کيمرىها، و سکاها مشاهده مىشود. نفوذ اين سبک و شيوه هنرى بر هنر و صنعت دورانهاى ماد و هخامنشى کاملاً مشهود است.
|