الفباى فارسى ۳۳ حرف (نويسه) دارد. هشت حرف از اين ۳۳ حرف مخصوص زبان عربى است. اين هشت حرف عبارتند از: ث، ح، ص، ض، ط، ظ، ع، ق. حرف 'ق' مشترک بين عربى و ترکى است، اما در ترکى مانند 'گ' تلفظ مىشود.
|
|
حرفهائى که مخصوص زبان عربى است در بين عربى زبانها تلفظ مخصوص دارد، اما، فارسى زبانها 'ث، س و ص' و 'ذ، ز، ض، ظ' را مانند 'ز' تلفظ مىکنند. بنابراين در موقع نوشتن اين کلمهها گاهى نويسنده اشتباه مىکند، اما از آنجا که واژههائى که با اين حرفها نوشته مىشود سالها است که در فارسى کم شده، مىتوان با سعى مختصر و بهرهگيرى از لغتنامه اين عيب را مرتفع کرد.
|
|
کوشش خبرنگار بايد بر اين پايه استوار باشد که تا مىتواند ساده و روان بنويسد و از واژههاى مورد استفاده همگان بهره گيرد.
|
|
مسئله مهم ديگرى که در درستنويسى بايد رعايت شود، طرز نوشتن همزه در کلمههاى همزهدار عربى است. همزه در کلمههاى همزهدار يا در اول کلمه است يا در آخر آن و يا در بين حرفهاى يک واژه.
|
|
|
|
در فارسى همزه اول را مثل حرف 'الف' مىنويسيم و همزه آخر را در فارسى تلفظ هم نمىکنند. مثال:
|
|
استعلام
|
اعضا
|
رؤسا
|
امضا
|
وزرا
|
انشا
|
انقضا
|
اطبا
|
استعفا
|
انبيا
|
|
|
هرگاه اين کلمهها مضاف واقع شوند، پس از آواى 'الف' بهجاى افزودن کسره اضاف، 'ي' بعد از آنها مىافزايند. مثال:
|
|
استعفاى مدير
|
امضاى خوانا
|
اطباى مشهور
|
رؤساى جمهور وزراى کابينه
|
|
|
همزههاى آخر کلمه بيشتر در واژههائى است که از زبان عربى به فارسى آمده. قاعده اين همزه به قرار زير است:
|
|
- هرگاه همزه پس از حرف فتحهدار باشد، بهصورت 'الف' نوشته مىشود و بيشتر با نشان همزه 'ء' ، مانند:
|
|
ملجأ، مبدأ، خلأ، منشأ.
|
|
هرگاه اين همزه پيش از ياى نسبت يا وحدت بيابند بهصورت 'ئـ' نوشته مىشوند. مثال:
|
|
ملجئي، مبدئي، منشئي.
|
|
- هرگاه پس از حرف ضمهدار بيايند بهصورت 'ؤ' نوشته مىشدند. مانند:
|
|
لؤلؤ، تلألؤ ...
|
|
- غير از دو مورد بالا در جاهاى ديگر به اين صورت 'ء' نوشته مىشوند. مانند:
|
|
جزء، سوء، نشوء
|
|
اين کلمهها نيز پيش از ياء نسبت يا وحدت به 'ء' نوشته مىشوند. مانند:
|
|
جزئي، سوئي.
|
|
|
هرگاه همزه در ميان حرفهاى کلمه باشد، دو وضع ممکن است پيش آيد: يا همزه ساکن است يا حرکت دارد.
|
|
- همزه ساکن: اگر همزه ساکن باشد، آن را بهصورت مشابه حرکت ماقبل آن مىنويسيم. يعنى اگر حرکت پيش از آن فتحه (زبر) باشد، بهصورت 'الف' و اگر کسره (زير) باشد بهصورت (ياء) و اگر ضمه باشد، آن را بهصورت (واو) مىنويسم.
|
|
۱. همزه ساکن است ولى حرف قبل از آن فتحه دارد:
|
همزه ساکن که پيش از حرف زبردار (مفتوح) باشد، بهصورت 'الف' نوشته مىشود. مثال:
|
|
مأخذ
|
رأس
|
تأثير
|
يأس
|
رأفت
|
مستأجر
|
مأوا
|
مأنوس
|
تأليف
|
|
|
۲. همزه ساکن است ولى حرف قبل از آن ضمه دارد:
|
همزه ساکن که پيش از آن حرف ضمهدار (مضموم) باشد، بهصورت 'واو' نوشته مىشود. مثال:
|
|
|
|
۳. همزه ساکن است ولى حرف قبل از آن کسره دارد:
|
همزه ساکن که پيش از آن حرف زيردار (مکسور) باشد، بهصورت 'ياء' نوشته مىشود. مثال:
|
|
ذئب (گرگ)
|
بئر (چاه) ائتلاف
|
|
|
|
- همزه متحرک:
|
اگر همزه متحرک بود يا ماقبل آن ساکن است يا متحرک. اگر حرف ماقبل همزه حرکت داشت، همزه بهصورت مشابه آن حرکت نوشته مىشود.
|
|
همزه و حرف ماقبل آن هر دو متحرک است:
|
|
۱. همزه متحرک است و حرف ماقبل آن فتحه دارد:
|
همزه متحرک که پيش آن حرف زبردار (مفتوح) باشد بهصورت 'الف' نوشته مىشود. مثال:
|
|
|
|
۲. همزه متحرک است و حرف ماقبل از آن ضمه دارد:
|
همزه متحرک که پيش از آن حرف ضمهدار (مضموم) باشد، بهصورت 'واو' نوشته مىشود. مثال:
|
|
مؤلف
|
مؤدب
|
سؤال
|
مؤسس
|
مؤثر
|
مؤيد
|
رؤسا
|
مؤنث
|
|
|
توجه داريد که نوشتن 'سؤال' بهصورت 'سئوال' درست نيست، چرا که مطابق قاعده، اين کلمه آن وقت بايد سِئوال (بر وزن مسواک) تلفظ شود. پس بهتر است که اين کلمه پس از حرف 'سين' مضموم همزه بهصورت 'واو' نوشته شود: سؤال
|
|
۳. همزه متحرک است و حرف ماقبل از آن کسره دارد:
|
همزه متحرک که پيش از حرف زبردار (مکسور) باشد، بهصورت 'ياء' نوشته مىشود. مثال:
|
|
لئام
|
تئورى
|
تخطئه
|
رئاليست
|
تئاتر
|
توطئه
|
سئانس
|
تبرئه
|
|
|
همزه متحرک است ولى حرف ماقبل آن ساکن است.
|
|
همزههاى متحرکى که پيش از آنها حرف ساکن باشد بهصورت حرکت خود نوشته مىشود. مانند:
|
|
|
|
اين نکته را بايد يادآور شد که اين همزهها را امروز در فارسى بهصورت 'ياء' مىنويسند. مانند:
|
|
مسئول، مسئله، هيئت
|
|
توجه داريد وقتى همزه و الف با هم جمع شوند، همزه بهصورت الف نوشته مىشود و بالاى آن علامتى بهنام مد (~) مىگذارند. مثال:
|
|
آيينه
|
مآل
|
مآخذ
|
آداب
|
آثار
|
مرآت
|
قرآن
|
منشآت
|
|