پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
فرانسوا تروفو
فرانسوا تروفو (۱۹۸۴-۱۹۳۲)، از مؤفقترین کارگردانهای تجاری پس از موج نو، با تأسیس کمپانی له فیلم دو کَروس (کمپانی فیلم کالسکه، ۱۹۶۱) توانست استقلال خود را حفظ کند. نام این کمپانی بهعنوان تجلیل از فیلم کالسکهٔ طلائی (۱۹۵۲) از رنوار انتخاب شده بود. تأثیرهای عمدهٔ سینمائی خود را از فیلمهای ردهٔ 'ب' از فیلم نوارهای آمریکائی، آلفرد هیچکاک و ژان رنوار اخذ کرده بود. پس از فیلم چهارصد ضربه (۱۹۵۹)، که خود آن را 'بزرگداشت احترامآمیز فیلمهای ردهٔ 'ب' آمریکائی' خوانده، به نوازندهٔ پیانو شلیک کنید (۱۹۶۰) را براساس یک تریلر گنگستریِ آمریکائی (در آنجا) از دیوید گودیس ساخت. فیلم پس از نمایش مورد انتقاد فراوان قرار گرفت، زیرا فضای آن بهطور ناگهانی از کمدی به درام، سپس به تراژدی تغییر میکند و سبک روائیِ گسستهای دارد. با این حال باید گفت این فیلم یک از نفسافتادهٔ دیگر به روایت تروفو است - با جوهرهائی از موج نو همراه با ترفندهای عجیب و غریبِ تصویری، کنایه به فیلمهای دیگر، و ترکیب یا 'تخریب' گونههای سینمائی با همهٔ آن خویشتابیهای ضد سنتی در این نهضت. به نوازدهٔ پیانو شلیک کنید مانند چهارصد ضربه فیلمبرداری خیرهکنندهای دارد که توسط فیلمبردار موج نو، رائول کوتار، به طریقهٔ دیالیسکوپ گرفته شده است. | |
| |
سومین فیلم داستانیِ تروفو، ژول و ژیم (۱۹۶۱)، یادکردی است از تأثیرهای رنوار و سنتِ سینمای غنائی فرانسه. درونمایههای اصلی این فیلم همچون آثار رنوار دوستی و عدم امکان دستیابی به آزادی واقعی در عشق است. ژول و ژیم اقتباسی است از رمان هانری - پییر رُشه و فیلمی است زیبا و حساس دربارهٔ دو دوستِ نزدیک - یکی فرانسوی و دیگری اتریشی - که هر دو عاشق یک زن (کاترین) میشوند؛ جنگ دوم جهانی آنها را از هم جدا میکند و پس از پایان جنگ آنها دوباره به یکدیگر میپیوندند و به یک رابطهٔ مثلث عشقی تن میدهند. این فیلم با موضعی روشنفکرانه اشاره به وضعیتی دارد که از نظر عاطفی برای هر سه طرف ناممکن است و در پایان فیلم کاترین به همراه ژیم خود را در آب غرق میکند و ژول آن دو را به خاک میسپارد. از آنجا که ژول و ژیم فضای دوران خود را بازسازی میکند و در مکانهای طبیعی فیلمبرداری شده است، و نیز به خاطر اجراء درخشان بازیگران برجستهاش فیلم درخشانی است. فیلم به زیبائی تمام به طریقهٔ فرانسکوپ (فرآیند دیگری از سینماسکوپ)، توسط رائول کوتار فیلمبرداری و ترکیببندی شده. پس از کارگردانی فیلم آنتوان و کولِت، که همچنان توسط کوتار و به طریقهٔ فرانسکوپ و در مجموعهٔ عشق در بیست سالگی (۱۹۶۲) فیلمبرداری شد، تروفو با همکاری همین فیلمبردارِ نوآور فیلمی بهنام پوست لطیف (۱۹۶۴) ساخت. این فیلم مطالعهٔ جانبدارانهای است در باب زنای مردی میانسال که متأسفانه پایان ملودراماتیکش به آن آسیب رسانده است. تصویری که این فیلم از آیندهٔ نزدیک، مبنی بر پیدایش جامعهای بدون احساس و مردمانی خوشباش و بیاندیشه اما متزلزل، میدهد که از پردهٔ عریض تلویزیون رنگی بیرون زدهاند (با فیلمبرداری درخشان نیکلاس روگ)، امروز آن را فیلمی پیشگویانه مینمایاند. | |
تروفو در ۱۹۶۷ مصاحبهای با آلفرد هیچکاک انجام داد و آن را بهصورت کتاب منتشر کرد و در آن احترام عمیقش را به هیچکاک نشان داد. در ادامهٔ همین دلبستگی بود که تروفو دو فیلم بعدی خود را مستقیماً با الهام از هیچکاک ساخت: عروس سیاهپوش (۱۹۶۷)، افسانهای تعلیقدار از انتقام که در آن زنی (ژان مورو) پنج مرد را، که در قتل تصادفی شوهرش در شب عروسی دست داشتند، تعقیب میکند و با بیرحمی آنها را میکشد. این فیلم اقتباسی است از رمان ویلیام آیریش - مؤلف زمانیکه هیچکاک نیز پنجرهٔ رو به حیاط (۱۹۵۴) را از او گرفته بود با فیلمبرداری رائول کوتار، به همراه موسیقی برنارد هِرمن، آهنگساز برخی از آثار هیچکاک. عروس سیاهپوش یک الگوبرداری دقیق و کتابی است از آثار هیچکاک با همان ساختار داستانی هیچکاکی، یعنی غافلگیر کردن تماشاگر با یک تعلیقِ دور از انتظار؛ فیلم دوم، پری دریائی میسیسیپی (۱۹۶۹)، نیز از رمان ویلیام آیریش اقتباس شده و دُنی شِروال آن را به طریقهٔ دیالیسکوپ فیلمبرداری کرده است. تروفو این فیلم را به ژان رنوار تقدیم کرده و در آن اشارههائی به فیلمهای رنوار دارد. این فیلم نیمهتریلر که در آن مرد محترمی قربانی شرارت یک زن مهلک میشود، از نظر سبک و ساختار کاملاً هیچکاکی است. | |
تروفو در فاصلهٔ فیلمهای عروس سیاهپوش و پری دریائی میسیسیپی دومین فیلم از سلسلهٔ آنتوان دوانل بهنام بوسه دزدیده شده (۱۹۶۸) را ساخت. | |
سومین فیلم از سلسلهٔ دوانل، اتاقی با دو تخت (۱۹۷۰)، به سالهای اولیهٔ ازدواج آنتوان با کریستین میپردازد که وجود رابطهای دیگر آن را مخدوش میکند اما سرانجام، هر چند به سختی، دوباره به حالت عادی برمیگردد. این فیلم سبک و مفرح کمدیِ موفقی از کار درآمد. تروفو خود سلسله فیلمهای آنتوان دورانل را که بیست سال پیش با چهارصد ضربه آغاز کرده بود با فیلم عشق شتابزده (۱۹۷۹) به پایان رساند. | |
فیلم دیگر تروفو، کودک وحشی (۱۹۶۹)، از داستان واقعیِ 'پسر گرگنما' برگرفته شده که در جنگلهای فرانسه در ۱۸۰۶ پیدا شده بود. تروفو در این فیلم هم کارگردان است و هم خود نقش دکتر ایتارد، پزشک عقلگرای سدهٔ هنجدم را بر عهده دارد که وظیفهٔ سنگین تعلیم و تربیت این کودک وحشی را بر عهده گرفته بود. کودک وحشی در دکورهای سدهٔ هجدهمی و به شیوهٔ مستندگونه، توسط نِستورآلمِندرُس فیلمبرداری شد. این فیلم مقدمهای شد تا تروفو درونمایههائی چون محدودیت در مقابل آزادی و شرایط اجتماعی در مقابل طبیعت را با دقت بیشتری بپردازد، مقولهای که قبلاً در فیلم چهارصد ضربه به آن پرداخته بود. فیلم بعدی او دو انگلیسی و یک قاره (نام انگلیسی، دو دختر انگلیسی، ۱۹۷۱)، اقتباس از رمان دیگری از هانری - پییر رُشه، در اوایل سدهٔ بیستم اتفاق میافتد و با اشارههائی عمدی به صحنههائی از ژول و ژیم شباهتِ آشکاری به آن فیلم دارد. این فیلم داستانِ عشق یک جوان فرانسوی به دو خواهر انگلیسی است و از نظر تصویری بیپردهترین فیلم تروفو محسوب میشود. بازسازی پرهزینهٔ عصر زیبا در این فیلم، که با توجه به نقاشیهای امپرسیونیستیِ اوایلِ سدهٔ بیستم ترکیببندی شده، از نظر کاربردِ رنگ، لطیفترین دستاورد تروفو تاکنون بوده است. | |
فیلم دختر زیبائی مثل من (۱۹۷۲) تصویر کنایهآمیزی است از یک زن اغواگر که بسیار ناموفق بود و تروفو را در طریق تازهای انداخت. اما با فیلم شب آمریکائی (روز در شب، ۱۹۷۳) تروفو بار دیگر یک 'سینما در سینما' ساخت. تروفو با انتخاب این اسم برای فیلمش کوشید ضمن روایت داستان ترفندهای سینمائی را نیز برای تماشاگرانش افشا کند و بدینسان شعار 'سینمای خویشتاب' یا متاسینمای موج نو را تازه کند. این فیلم به دُروتی و لیلیانگیش، بازیگران محبوب گریفیث تقدیم شده است و سراسر به شیوههای توهمآفرینی در سینما پرداخته، لذا از این جهت به هشت و نیم (۱۹۶۳) اثر فلینی و پرسونا (۱۹۶۶) اثر بر گمان شباهت دارد. فیلم چنان طراحی شده که بیننده هرگز درنمییابد آنچه میبیند مربوط به داستان فیلم است یا اتفاقی است که در جریان فیلمبرداری میافتد، زیرا بازیگران و گروه فیلمبرداری کاملاً در کنار هم زندگی میکنند و تمایزی میان کار و زندگی شخصی آنها وجود ندارد. شب آمریکائی فیلمی بامزه و مهرآمیز اما دلهرهآور است، چرا که بهتدریج نشان داده میشود همان آدمهائی که دارند فیلم را میسازند همزمان در حال استفاده از تکنیک روز در شب هستند و در واقع فیلم بر آن است که جوهرهٔ سینما میان توهم و واقعیت سرگردان است. | |
فیلم شب آمریکائی از بسیاری جهات اوج دستاوردهای تروفو در سینمای موج نو است. در این فیلم است که نفوذ واقعگرائی صاحب سبکِ آمریکائی با سبک تغزلی فرانسوی تلفیق شده و گرایشهای دوگانهٔ تروفو نسبت به خود - زندگینامهسازی و روانکاوی، بهصورت تجلیل از سینما آشکار میشود - قالبی هنری که او با اشتیاق زندگی خود را وقف آن کرد. در این فیلم او به کاراکتر - کارگردانِ خود که پرسیده بود 'آیا فیلم مهمتر از زندگی است؟' ، با قوت پاسخ میدد 'آری!' . | |
طرح بعدی تروفو، داستان آدِلهاش (۱۹۷۵)، برگرفته از یادداشتهای دختر کوچک ویکتور هوگو، فیلمی است نیرومند و لطیف در باب روانشناسی زنی که در اوج وسوسههای رمانتیک خود قرار دارد. فیلم همچون یک ملودرام سنتی آغاز میشود اما بهدریج و بهگونهای در عین حال تکاندهنده و زیبا ما را به دنیای جنونآمیز قهرمان زن پرتاب میکند. تروفو در فیلم داستان آدِلهاش کمال استادی خود در زبان نوین سینمائی را به نمایش میگذارد، زبانی که خود ابعادی از آن را خلق کرده بود. این فیلم با موفقیت تمام پایگاه تروفو را بهعنوان یکی از مهمترین هنرمندان زمان ما تثبیت کرد. فیلمهای دههٔ ۱۹۷۰ تروفو عبارتند از: پول توجیبی (پول خرد، ۱۹۷۶)؛ مردی که زنها را دوست داشت (۱۹۷۷)؛ اتاق سبز (۱۹۷۸) که براساس داستانهای کوتاه هنری جیمز تنظیم شده؛ و آخرین مترو (۱۹۸۰)، که روایت شگفتانگیزی است از زندگی در یک تئاتر کوچک فرانسوی تحت اشغال نازی - ملهم از زندگینامهٔ بازیگرِ تئاتر و سینما ژان ماره (۱۹۹۸ - ۱۹۱۳) - که پرفروشترین فیلم او نیز محسوب میشود. تروفو در سال ۱۹۷۹ از طرف آمریکن فیلم اینستیتوت در موزهٔ لس آنجلس به واسطهٔ بیست سال فعالیت سینمائی تقدیر شد؛ اما بسیاری از منتقدان نگران بودند او پس از راه انداختن این همه اعتراض علیه سینمای سنتی، خود به یکی از فیلمسازان سنتی سینما تبدیل شده است. هر چند دو فیلم آخر او نشان از بازگشتی مدرن به روال همیشگی او به وسوسههای رمانس دارند. فرانسوا تروفو در ۲۱ اکتبر ۱۹۸۴ از تومور مغزی درگذشت؛ او هنگام مرگ پنجاه و دو سال داشت. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست