پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
چگونگی تمایز بین واقعیت و خیال (۲)
مدارک بهدست آمده بسيارى نشان مىدهند که کودکان در خلال سالهاى اوليه دبستان، در مىيابند که بيشتر برنامههاى غيرواقعى (fabricated televition programmes) تلويزيون، برنامههايى هستند که ساخته مىشوند در مطالعهاى مشخص شد که کودکان از ۵ تا ۱۲ سالگي، درکشان نسبت به اين مسئله که بازيگران شخصيتهاى تلويزيونى را به تصوير مىکشند (و مردم واقعى نيستند)، بهتدريج بيشتر مىشود در ميان ۵ تا ۶ سالهها، ۵۸ درصد اصلاً اين مطلب را نمىدانستند. ۴۵ درصد کودکان ۸ ساله به درستى مىدانستند که آن شخصيتها، بازيگر هستند، ۲۶ درصد ديگر اين مطلب را تا حدودى مىدانستند و ۲۹ درصد ديگر اين مطالب را نمىدانستند. درميان کودکان ۱۱ تا ۱۲ سال، ۶۵ درصد درک کافى نسبت به اين مسئله داشتند. بهاين ترتيب، جهش اصلى در پى بردن به اين مسئله، بين سالهاى آغازين و اواسط دبستان رخ مىدهد، اما در سالهاى آخر دبستان، تقريباً يک سوم پسرها هنوز چيز زيادى از بازيگران نمىدانستند. |
در جايى ديگر، سن ۸ سالگي، بهنظر، سنى بسيار مهم شناخته شده است، در اين سن درک فرد به يک باره افزايش مىيابد. کودکان بزرگتر از ۸ سال بهندرت تلويزون را پنجرهاى جادويي رو به جهان تصور مىکنند. آنها در بارهٔ ماهيت ساختگى توليد برنامهها چيزهايى مىدانند. در سن ۸ سالگي، کودکان بهطور کلى آگاه شوند که برنامههاى تلويزيون ساخته مىشوند. اينکه تا چه حد اين مطلب را بدانند، بسته به مطالعات آنها و ملاکهايى که براى آگاهى آنها بنا نهاده مىشود، متفاوت است. |
براى مثال، در مطالعهاي، دو نوع برنامه براى کودکان پخش شد و از آنها سئوال شد که کدام يک از آن دو واقعىتر بود و چرا؟ کودکان ۱۰ تا ۱۲ سال، در مقايسه با کودکان ۶ تا ۸ سال دلايل واضحترى را بيان کردند و براى دليل قضاوت خود نيز، ملاکهاى بيشترى داشتند. کودکان کم سن و سالتر با آمادگى بيشتر مىتوانستند وضعيت واقعى برنامههايى را که شامل نقض آشکار واقعيت بود، شناسايى کنند اما دربارهٔ وضعيت ديگر برنامهها همچون نمايشهاى تخيلى مبهوت مىماندند. اما با پخش برنامههاى واقعى (اخبار و ورزش)، برنامههاى زنده (گفت و گوها و بازىهاى سرگرمکننده) و نمايشهاى کمدي، کودکان بيشتر از اين دچار مشکل بودند. |
کودکان خردسال، براى ايجاد تمايز بين واقعيت و خيال، بيشتر بر جنبههاى فيزيکى برنامه از قبيل وجود (يا عدم وجود) بدلکاران، حقههاى دوربين، لباس هنرپيشگان، وسايل و خردهريزهاى صحنه بهعنوان نشانههاى واقعى نبودن، تمرکز مىکنند. همچنين تمايز بستگى به اين دارد که آيا حضور در صحنه، با بازى همراه است. از روى متن يا فيلمنامه اجرا شده، تعليم داده شده. زنده يا از قبل فيلمبردارى شده است. ميزان نمايشى بودن يک برنامه نيز در اينجا مهم است. |
تقريباً طى دوران ۳ تا ۱۲ سالگي، کودکان بهتدريج درکى نسبت به تفاوت بين محتويات واقعى و خيالى تلويزيون بهدست مىآورند. با رسيدن به سالهاى ميانى کودکي، بهنظر مىرسد که در قضاوت کودکان نسبت به واقعيت، دستکم دو بعد را بتوان متمايز کرد. واقعيتمندى (factuality) و واقعگرايى اجتماعى (social realism). |
واقعيتمندي، قضاوتى را نشان مىدهد مبنى بر اينکه آيا حوادث نمايش داده شده مىتواند در جهان غيرنمايشي، بهطور واقعى بهوقوع پيوندد و بازيگران روى صحنه را مىتوان در زندگى غير نمايشى ديد؟ واقعيتمندى در درجهٔ نخست براساس شکل و قالب برنامهها از يکديگر متمايز مىشود. کودکان با رسيدن به سن ۷ سالگي، نشانههاى نماىهاى زنده رويدادهاى واقعى (همچون درج واقعى بودن فيلم در آغاز آن يا شاتهاى بلند) را در برابر محتويات تخيلى (مانند فلاشبک، يا سکانسهاى خيالي)، حتى زمانى که محتوا بهصورت پيوسته پخش مىشود، مىشناسند. آنها مىدانند که هر نوع برنامه از اصول خاص توليد پيروى مىکند (براى مثال، وجود خنده نشانگر کمدى و افرادى که در يکجا مىنشينند و حرف مىزنند و حرف مىزنند يا متنى را مىخوانند، نشانهٔ برنامه خبرى است). آنها واقعيتمندى اصلى هر نوع برنامه را تشخيص مىدهند. |
يک جنبهٔ مهم اين داورىهاى کودکان اين است که ميزان واقعى درک شدن برنامههاى تلويزيونى مىتواند ترکيبى باشد از پاسخهاى احساسى آنها و چيزهايى که روى صحنهٔ تلويزيون مىبينيد ممکن است ماهيت و شدت عکسالعملهاى احساسى کودکان نسبت به برنامهاي، بستگى به اين داشته باشد که هنگام تماشاى آن برنامه چند جنبهاى را در نظر گيرند. اگر برنامهاى به جاى افسانه بودن، واقعى درک شود، به احتمال زياد کودک خود را در نقش مردمى تصور مىکنند که در فيلم درگير هستند. درست بعد از مشاهده انفجار شاتل فضايى چلنجر (Challenger)، اندوه شديد در بين کودکان به ثبت رسيد، بر خلاف ديگر صحنههايى که از برنامههاى افسانهاى مشابه ديده بودند. مىتوان با ياد آورى اين مطلب به کودک که اين واقعى نيست، تأثير احساسى محتويات داستان را کاهش داد، اما اين قبيل يادآورىها و اطمينانبخشىها، درمورد کودکان کمتر از ۷ سال کمک چندانى نمىکند. |
در شرايط خاص، محتويات داستانى مىتواندبه همان اندازهٔ برنامههاى واقعى عکسالعمل عميق در کودکان ايجاد کند. عاملى چون ماهيت موضوع، روشهاى بهکار گرفته شده براى توليد مىتواند نوعى تأثير تعديل کنندگى را در کودک ايجاد کند، بهطورى که کودکان فرا مىگيرند چگونه بين طرز برخورد با برنامهها واقعى و افسانهاى تفاوت ايحاد کنند. مطالعهاى که روى کودکان ۹ و ۱۰ ساله انجام شد تا عکسالعمل و قضاوت آنها را دربارهٔ برنامههاى داستانى و واقعي، که نزاع خانوادگى را به تصوير مىکشد، بازبينى کند، دريافت که در پاسخ به هر دو نوع برنامه، کودکان احساسات غيرواقعى دادند که مشکلات به تصوير کشده شده خانوادگى را در برابر برنامههاى داستانى نشان دادند، و نشان دادند که مشکلات به تصوير کشده شده خانوادگى را درک و نسبت به آن احساس همدلى مىکنند. نسخهاى که مدرک ارائه مىکرد، واقعىتر از نسخهٔ داستانى دريافت شد، اما اين مطلب هيچگونه تفاوتى در پاسخهاى احساسى کودکان ايجاد نکرد. امکان دارد يکى از دلايل آن اين باشد که پاسخهاى احساسى بيشتر بستگى به پذيرفتن واقعگرايى اجتماعى دارد، تا دريافت واقعيت. درک واقعيتمندى هم بستگى به محتوا و هم شکل يا قالب برنامه دارد. اما، قضاوت درباره واقعگرايى اجتماعى در ابتداى امر بستگى به محتواى برنامه دارد. در اين مطالعه، تفاوت بين واقعيتمندى - افسانهاى بودن، باايجاد دگرگونى در قالب توليد، بهطور اساسى بهرهبردارى شد، درحالى که موضوع برنامه در هر دو برنامه مشابه بود؛ شدت عکسالعمل احساسى کودکان به شکل قابلتوجهي، تحت تأثير ميزان باور آنها به اين مسئله، که تا چه حد مردم و وقايع رخ داده در برنامهها، در زندگى واقعى يا تجربه شخصى خود آنها واقعيت داشتند، قرار گرفت. |
يافتههايى از اين قبيل نشان مىدهد که کودکان ايدهاى چندگانه دربارهٔ حقيقت دريافت شده از تلويزيون پروش مىدهند. جنبههاى قلب و شکل بسيار اهميت دارند چرا که نشانهاى هستند براى نوع يا گروه برنامهاى که ممکن است به بيننده عرضه شود. زمانى که نشان داده مىشود که برنامهاى در گروه مستند است، بهطور کلى بينندهاى آگاه تصور مىکند که محتواى برنامه، مردم و رويدادهايى را در جهان واقعى بهنمايش خواهد گذاشت. به اين ترتيب بيننده محتوا را جدىتر مىگيرد و براى درک آن بيشتر تلاش مىکندو هر چه بيننده بيشتر با رويدادها و مردم روى صحنه آشنا باشد، ايدههاى شکل گرفته در بارهٔ موضوع برنامه مفصلتر خواد بود. |
در مطالعهاى اخيرتر، بارباراويلسون (Barbara Wilson) و اودرى ويس (Audrey Weiss)، دريافتند که کودکان ۴ تا ۵ سال مىتوانند به شکلى مؤثر مشخص کنند که آيا صحنهاى که تماشا مىکنند سکانسى از يک رؤياست يا رخدادى از زمان طبيعى را بهنمايش مىگذارد. تماشا کردن همراه با خواهر يا برادر بزرگتر، ۷ تا ۸ سال، ايجاد اين تمايز را آسانتر نمىکرد. درواقع، ثابت شده است که وجود خواهر يا بردارى بزرگتر، موجب حواسپرتى مىشود و شناسايى سکانسهاى رؤيايى را ضعيفتر مىکند. با اين وجود، اين دسته از کودکان کم سن و سالى که همراه با خواهر يا بردارى بزرگتر تلويزيون تماشا مىکردند، با ديدن صحنهها نه تنها از نظر احساسى کمتر برانگيخته نمىشدند بلکه بيشتر از زمان تنهايى از آن لذّت مىبردند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست